دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ دیس لاو

دانلود آهنگ جدید کوروش مقیمی بنام جاده - وایو موزیک

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
امام حسین (ع) : بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد. .
چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دانلود آهنگ جدید سامان جلیلی به نام بارون عشق
سامان جلیلی
دانلود آهنگ جدید مجید خراطها به نام مثلا
مجید خراطها
دانلود آهنگ جدید یوسف زمانی به نام والا مقام
یوسف زمانی
دانلود آهنگ جدید محسن ابراهیم زاده به نام بیقرارم ۲
محسن ابراهیم زاده
دانلود آهنگ جدید ایوان بند به نام بی نظیر عشق
ایوان بند
دانلود آهنگ جدید علی عبدالمالکی به نام ستاره دنباله دار
علی عبدالمالکی
دانلود آهنگ جدید مسعود سعیدی به نام گل قرمز
مسعود سعیدی
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی به نام حالیش نمیشه
میثم ابراهیمی

تبلیغات

تبلیغات

پخش سراسری موزیک

دانلود آهنگ جدید کوروش مقیمی بنام جاده

” دانلود در دو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ “

Download music Kourosh Moghimi – Jadeh

دانلود آهنگ جدید کوروش مقیمی بنام جاده

دانلود آهنگ جدید کوروش مقیمی بنام جاده

دانلود آهنگ با کیفیت 320 دانلود آهنگ با کیفیت 128
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما
238,229 مشاهده

کانال رسمی وایو موزیک در تلگرام

کانال رسمی وایو موزیک در تلگرام

پخش سراسری موزیک
دیدگاه کاربران

معصوم گفت:

سلام بچه ها بیاید اینجا

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

سلام چه فرقی داره

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

اره اینم نظره خوبیه ۵۰۰تا کامنت گذاشتیم امکان داشت بسته شه اینجا لااقل ابی بیاد

**Negin** گفت:

اقا جریان چه چرا اومدید اینجا؟؟؟؟????

ابی 0007 گفت:

بگم نگم میشه بگم نمیشه بگم ولی بالاخر موقشع بشه میگم

نازنین گفت:

سلام من اومدم….خوبید؟؟؟؟

نازنین گفت:

واقعا واقعا مرسی…قربونتون برم ک ایقد خوبید……

نازنین گفت:

داداش حصین گقتم شوخی میکنم منظورم ای بود ک شوخی میکنم ک داداش بد اخلاق نمیخوام….

نازنین گفت:

کاش ابجی نگینم مامان کوچولو بیاد……

نازنین گفت:

بخدا نمیدونم ازتون چطوری تشکر کنم…..
واقعا مرسی ابجی معصوم خودم…..دستت درد نکنه..چ دل پاکی داری. قربونت برم…مرسی ک اومدید ایجا

معصوم گفت:

حسین منم میتونم برات آرزو های خوب خوب کنماا

نازنین گفت:

داداش حصین من میدونستم بچه رشتی ولی چون چندتاحسین بودن گفتم اشتبا کنم شااید…ولی به هرحال شهرخیلی قشنگی دارید

نازنین گفت:

ابجی معصوم سرنمازم واستون دعا کردم هم واس تو ک بهترین راه ودرست ترین راه انتخاب کنی…هم واس داداش حصین ک ایشالله تابعد محرم وصفر یه شیرینی بخوریم….هم واس ابجی نگینمو اون نی نی کوچولوش ک خاله قربونش بره..
واس داداش ابی خودمم دعا کردم

نازنین گفت:

بچهااااا بعد محرم وصفر عروسی داریمااااا…همه اماده باشید حق خواهری را ادا کنیم…..???????

نازنین گفت:

دیگ ایکه چقد الان خوشحال واقعا….چون همه دوستامو اینجا بدون هیچ مزاحم و ادم بی مزه ای باهم دارم…ایووولااااا..لایک دارید.. . .like. .like. .like.

نازنین گفت:

نگین جونم اونجا تعداد کامنت ها بالا رفته بود..بعدم داداش ابی اومد ولی چون تعداد کامنت ها بالا بود کامنت هاش تایید نمیشدن عزیزم…

نازنین گفت:

ایجام خیلی خوبه چون خلوته به داداش ابی هم گفتم ک بیاد…احتمالا میااااد…
ولی بنظرم بریم پست یکی از خواننده های دیس لاو ک تویه ارشیو سایت باشن وخلوت باشه بهتره

نازنین گفت:

البته بچها ای نظر منه…همتون باهم همفکری کنید ببینید کجا بهتره..همینجام خوبه….☺☺☺☺

نازنین گفت:

پست اهنگ رضا گردشی هم ک تویه آرشیو دیس لاو وهیچ کسیم نیس خوبها….تازه نزدیک ترم هست

نازنین گفت:

باواااااا…انگار میخوایم خونه اجاره کنیم…خخخخخ..خب نگین ومعصوم وداداش حسین کجابریم بهتره؟؟؟؟
ببخشید بخاطر من همه آواره شدید..خخخ شرمنده…

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

چرا همش میخاین کوچ کنین شبیه این پرنده ها شدیم باوع همش باید اب و دونه مون ورداریم بیایم اینور تا جا خوش میکنیم یهو یکی میگه بریم اونور اغا از الان بگین من کجا پلاس شم ؟

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

اغا من نخوام شما حق خواهری رو ادا کنین کی رو باید ببینم ای بابا خیلی خستم بچهها سرکار بودم !!!دعا مخوای کنی معصومه یا خضر تو دیگه شروع نکن

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

عروسی بعد نیست نگین جون ولی…………تو ایران عروسی قبلش و حین عروسی بعد عروسی زهر ماره و خریت محض حساب میشود .دوست دارین داشتون بدبخت شه بسم الله شروع کنین بعد محرم ..یه شیرینی میخورین شماها یه رقصم میکنین من بدبخت میمونم یه عالمه گرفتاری

**Negin** گفت:

منم اومدم پس چرا داداش ابى نمیاد ای باووو????

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

فکرکنم پست محمد پارسا خلوته البته اگه جزء دیس لاو خونا به حساب بیادخخخخخخخخخو یدونه دیگههم همین زیر کوروش مقیمی یه چند تا جوجه ترک دادن اونجام فکر نکنم کسی ردشم بیفته

ابی 0007 گفت:

س ب همه من اومد

ابی 0007 گفت:

من خاک زیر پای همتونم من کوچیک همتون

ابی 0007 گفت:

شرمنده ببخشید تاخیر داشتم

ابی 0007 گفت:

سلام آبجی نازی آبجی نگین آبجی معصوم و داداش حصین و کسای که از قلم افتادن خیلی گلید ایوال لایک دارید

ابی 0007 گفت:

سلام آبجی نازی آبجی نگین آبجی معصوم و داداش حصین و کسای که از قلم افتادن خیلی گلید ایوال لایک دارید.

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی جون تقصیر ایمیلم نبود فقط کامنت ها خیلی زیاد بودن

نازنین گفت:

سلام سلام…..
بچهااااا معرفی میکنم….داداش ابی گلم ک تعریفشو پیشتون کردم

نازنین گفت:

قربونت برم داداش گلم اشکال نداره عزیزم…ماهم بابچها اومدیم اینجا ک خلوت وراحت باشیم…فقط خودمونیاااااا…خخخخخ
داداشم نگین جون خواهرم….
ابجی معصوم خواهر گلم…
داداش حصینم داداشم….
فک کنم بشناسیشون چون بچهای قدیمن…

نازنین گفت:

دیگ اینکه به نام خدا….منم نازنینم….خخخخخخ…
خوشبختم از آشنایی باهمتون….

نازنین گفت:

داداش ابی اینم بگم حدود یه ماه دیگم عروسی داریم ازهمی الان اماده شو…ببین گفتم بعد نگی نگفتیاااا…

نازنین گفت:

خیلی گلی داداش ابی……دمت گرم…. .BigLike. .BigLike. .like.

نازنین گفت:

نخیرم داداش حسین ایطوری فک نکن….ازهمی الان دیدمثبت داشته باش..ببین واسمون زن داداش بیار..معصوم هم بره سرخونه زندگیش…نگینم نی نی شو بدنیابیاره.داداش ابی هم به همه ارزوهاش برسه.منم دیگ خیالم ازهمه شماهاراحت وبمیرم….. .vay. .vay.

نازنین گفت:

داداش ابی ایجا خیلی بهتره مگه ن؟؟؟؟دیگ از بی مزه وفوضول ها خبری نیس…????

نازنین گفت:

نمیدونم داش حصین اگ اینجا سخته اومدنش بذار معصوم ونگین وابی هم بیان بهشون بگیم وهمه باهم دوباره بریم کوچ….خخخخ

نازنین گفت:

دم ادمین گرم….واقعا ازش تشکر میکنم…..امشب زود تاییدمیزنه…سایتم ک دیگ حرف نداره…ایووووول داره

نازنین گفت:

منم باپست محمد پارسا موافقم…..چون دیس لاو خونم هست..
بچها شمانظرتون چیه ؟؟؟؟

نازنین گفت:

وای چقد هوا سرررررررررده?????????

ابی 0007 گفت:

اره اینجا هم خوبه ب قول آبجی نازی بریم تو دیس لاو میریم تو آهنگی ک خلوته البته هر جور ک راحتید

نازنین گفت:

خدایا من جقد تنهام …..وای کسی ایجا نیس….
اهااااای…نکنه مردم …..خخخخ???

ابی 0007 گفت:

آبجی گفتی عروسی دارید از چ نظر آماده باشم

ابی 0007 گفت:

اونجا نزدیکتر هستیم

معصوم گفت:

سلااام به همگی آقا ابی خوش اومدی و اینکع ابجی نازی یکم نفس بگیر من رفتم اومدم دیدم دیدگاه شده ۴۰ تا بعدشم عروسی منو وسط نکشید ک اصلا دلم نمی خواد عروس بشم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

نازی جون پست اون داشمون که میگی رضا زنگی بزودیه ممکنه اهنگش پخش شه بعد بقیه بیان کامنت بزارن

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

هیچی بابا ابی اینا واس خودشون بریدن دوختن منو روانه خونه بخت کردن دختر دیگه دوس دارن داششون بره نازی لال شی تو ایندفعه دیگه میگم یعنی چی بمیرم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

تو ابجی بزرگه ای زودتر باید بری خونه شوعر فهمیدی ؟بابا ابی خوب شود اومدی داش اینجا همش دخترا بودن حس غربگی میکردم یجور معزب بودم

نازنین گفت:

عروسی داداش حصین….ابی جون…
ایشالله بعد محرم وصفرمیخوایم سروسامونش بدیم…

نازنین گفت:

حق خواهری در ادا کنیم….خخخخخ?????

نازنین گفت:

معصوم جون شما دیگ لطفن ازای حرفا نزن…اخه من وابی ونگین چ گناهی کردیم…..باوووا حرصمون ندید…خودم لباس عروستوخیاطی میکنم عزیزم…

معصوم گفت:

ول کنید جامون خوبه دیگه اینم خواننده اش معروف نیس میتونیم راحت حرف بزنیم
راستی حصین میدونی چی شد امروز دیدمش بچه ها من نمیتونم فراموش کنم کاش خدا راحتم میکرد

نازنین گفت:

وای واس اون فسقلی نگینم لباس میدوزم……اوووخ خالش قربونش بره….

نازنین گفت:

ابجی معصوم دلم گرفته….چیکار کنم کامنت نذارم داغون میشم…شماهم که همه کم پیدا شدید…????

ابی 0007 گفت:

ممنونم آبجی معصوم!

ابی 0007 گفت:

سرررررررررررررررما!!!

معصوم گفت:

حسین بازی ک گفتی من نمدونم چجور تو رو پیدا کنم اصن نمیدونم چجور بازی

ابی 0007 گفت:

پس بقیه کوشان من اومدم حالا بچه ها نیستن؟

معصوم گفت:

داش ابی نازی خیلی ازت تعریف میکنه چیکارش کردی راستش بگو

ابی 0007 گفت:

انشالا!!!

ابی 0007 گفت:

ب سلامتیه

نازنین گفت:

من ابجی بزرگم هرچیم گفتم همون میشه…من دیگ پیرشدم خونه بخت کجابود..خخخخخ گذشت ازمن یکی… .vay. .like.

نازنین گفت:

برو بابامعصوم یبار دیگ گفتی نمیتوونم فراموش کنما به خودت ک کار ندارم ولی ایقد خودما میزنم تا دیگ نگی ….فهمیدی؟؟؟
ابجی من دیدیش ک دیدیش چشمت روشن عزیزم ……دیگ نبینم از ای حرفابزنیا .unLike. .unLike.

ابی 0007 گفت:

چرا از خودش نمیپرسی؟

نازنین گفت:

اره داداش ابی خودم سرمااااا…..وای سرده…
ولی منم یکم تب دارم . …..?????

نازنین گفت:

چرا داداش ابی ماهمه هستیم …..فقط نگینمونا نیس ک اونم داره مامان میشه حتما داره استراحت میکنه…خودم قربون اون نی نی کوچولو ومامان کوچولوبرم..

نازنین گفت:

من یکی دیگ حرفی ندارم ……
معصوم ای چه سوالیه میپرسی….. .vay. .vay.

نازنین گفت:

داداش ابی ایشالله قسمت خودتم میشه عزیزم …..
بذار اول ای داداش حصین بفرستیم خونه بخت بعد نوبت تو….. :good: :good:

نازنین گفت:

چیا از کی باید بپرسیم داداش ابی؟؟؟؟
چیشده؟؟؟

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

وللش معصوم بچههای اونجا یخورده لشن دوس ندارم بیایی اونجا همینجا بمون بچههاشم بهترن

معصوم گفت:

اوه اوه نازی عصبانی میشود????خخخ خوب چیکار کنم دله دیگه دلم گوش نمیکنه خخخ راستی داداش ابی چیکارت کرده هااااا
زود تند سریع بگو ببینم

**Negin** گفت:

به به داداش ابی خوبی؟؟خوش اومدى داداش … فدای خاله هاش بشم من …حصین قبول کن دیگ عروسى داریم عععه من زنداداش میخوام حصین این چیزا حالیم نیس بچم زندایی میخواد بدوو?????????

نازنین گفت:

داداش ابی جون توکه اومدی الان دیگ حصینم تنها نیس ……☺☺☺☺☺☺☺

ابی 0007 گفت:

وای چه بحث های حساسی را دارید گفت و گو میکنید

نازنین گفت:

دیوونه صدای خسته مهرابم
عاشق پختگی و پرچم بالای بهزادم
خله وچله ای بغض ایمانم….??????

نازنین گفت:

روح و روانم امشب بدجور درگیره…..
چیییی گفتم اصن شعرگفتم….????

نازنین گفت:

ابجی و داداشای گلم یچی بگم؟؟؟؟
همیشه برای همه خوب باشید…
اونکه فهمید قدرخوبیاتونامیدونه وتااخرباهاتون میمونه..
اونیم ک نفهمید میره ولی یروز پشیمون میشه ومیفهمه کی وچیا از دس داده.. .unLike. .unLike.

نازنین گفت:

حساب دوتاچیز از دستم در رفته….
گریه های واقعیم…..
خندهای الکیم….??????

نازنین گفت:

زندگی منم خلاصه شده تویه اتاقم…..
موبایلم…..
وایو موزیک….
گاهی وقتا دیگ خودمم نمیشناسم . .vay. ???????

نازنین گفت:

معصوم؟؟؟؟!دیوونه شدی واقعا….
خخخخ داداش ابی منظورش اینکه گف ازخودش بپرس ای بود؟؟؟

نازنین گفت:

خخخخخ پس اول بایدخودش جواب بده حالا که ایطورشد….هااان؟؟؟داداش ابی مناچیکار کردی؟؟؟

نازنین گفت:

خخخ کاری نکرده بیچاره…

ینی چرا کاری ک کرده خب ازش تعریف کردم گفتم ک خیلی یامرام وباشخصیته وبامعرفته…….همینادیگ…خیلی گل و دوس داشتنی…. .like. .like. :good:

نازنین گفت:

داداش ابی از چه نظر بحثامون حساسیت دارن؟؟؟چشمم روشن..ابجی های گلم یه عروسی دیگم افتادیم ای ورم داداش ابی بایدسروسامون بدیم..

نازنین گفت:

۲تاعروسی افتادیم…یه رشت باید بریم…..یه خرم اباد……
وای من چی بپوشم…..وای

نازنین گفت:

?ابجی نگین….ابجی معصوم من چیکار کنم کدوما بپوشم…..
وای راستی یه قم هم باید برم عروسی ابجی معصوم…چی بپوشم اخه

نازنین گفت:

باواااااا..چرا ابجی بزرگتونا تویه ای وضعیت قرار میدید…خخخخ????????? .O-o.

نازنین گفت:

شما برید سر زندگیاتون منم دیگ راحت سرمو بذارمو……..
.
.
.
.
چیه منتظرنمونید ادامشابگم ای داداش حصین گف لال بشم اگ بگم دیگ لال میشم….خخ????ولی خودتون میدونید ک دیگ سرموبذارمو….

نازنین گفت:

میخواستم بخوابم گفتم حیفه نگم پرچم داریم پرچممونم خیلیم بالاس……ایوووول… .unLike. .unLike.

نازنین گفت:

بچهابیاید یه مدت بمونیم توهمین پست….یکم خط خطیش کنیم…خخخخخ…بیچاره خوانندش فک نکنه بی کسه…ههههه
بعد ایشالله اگ عمری بود هرجارفتیدهستم…????

نازنین گفت:

ابجی نگین مواظب فسقلی خاله باش..داداش حصین قشنگ فکراتابکن محوش پریوش پریسا فریبا..پریا زیبا حمیراو……کدوم بهتره..خخخخخ..ابجی معصوم دیگ نبینم دله بگیرها خودم میام لوله بازکن میریزم توش جهزیتم زودترجورکن میام برم رشت عروسی سرراهم یه سربیام قم عروسی

نازنین گفت:

واماااا داداش ابی..داماد اینده…داداش ای داداش حصین ردکنیم سر زندگیش نوبت شماس..پس همی الان خودت قشنگ بفکرباش تامن وابجیم سروسامونت بدیم ….????

نازنین گفت:

مواظب خودتون باشیییییید همگی…شب بخیر… :good: :good:

معصوم گفت:

خواهرای گلم داداش حصینمو اذیت نکیند .
و اینکه حصین اینجوریه باید به من یاد بدی چجور بیام اونجا زود تند سریع بدو دبگه میخوام یاد بگیرم

ابی 0007 گفت:

ممنونم آبجی نگین

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

نازینین یچیزای حس کردم نکنه غم داری ؟؟؟میخوابونم دهنتا !!!!ابی بچه کجایی چن سالته ؟؟نازنین من ابی رو اصلا نمیشناسم فکرکنم اونم منو نمیشناسه چون من زیاد قدیمی نیستم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

اگ یروز وایو ف یل تر شد چیکار میکنین ؟

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

بابا بزار بچه چشماشو وا کن بگه دایی حصین بعد بگو دلش زن دایی میخاد

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

افرین خوشم اومد نازی باید این معصوم رو دعوا لفظی چیه باید فیزیکی دعواش کنی باید سرتو به یه جا بزنم که مخت تا ۵سال پیشو یاد نیاره خوبه ؟//اومدم قم حتما حتما کی اینجا بجز نگین یه عشق داره تو داری ابی فابریک داری

نازنین گفت:

سلام سلام به همگی……??????
چطورید؟؟؟؟
باوا کامنت های دیشبم هنوز تایید نخوردن….خخخخخ??????

نازنین گفت:

داداش حصین دلم نمیاد بزنم ای معصوم میگم ک یبار دیگ گف خودزنی میکنم…..
باوا معصوم مارو داری دیگ غم داری؟؟؟؟???

نازنین گفت:

عجب روزگاریه معصوم میگه داداشمو اذیت نکنید داداش حصین میگ معصوم بایدکتک زد… .vay. .vay.
همینه دیگ….ای داداش حصین زن نگرفته اینه خدابدادمون برسه..خخخ .O-o. .O-o.

نازنین گفت:

داداش حصین من غم ندارم…غم منا داره هی بیاد سراغم..?? .vay.

ابی 0007 گفت:

هر چی آبجی نازی میگه همون درسته کاریش نکردم آبجیم خیلی بامعرفته و باشخصیت واقعا خیلی گل ایوال آبجی جون

نازنین گفت:

داداش ابی اصن خیلی کلا هم کم حرف شده هم کم پیدا… دلیلش چیه داداشم؟؟؟؟ :good: :good:
راس میگ داش حصین کیا اینجا غیرنگین عشق فابریک دارن؟؟؟؟
خب معصومم ک نامزد داره.
حصینم ک درآستانس..
منم ک همه بهم میگن بی تکلیف.خخ
داداش ابی توچطور؟؟

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی معلومه خیلی سرت شلوغه میخوای واسه چند نفر عروسی بگیری بابا ایواااال لایک داری

ابی 0007 گفت:

داداش حصین من ۲۱ سالمه و موقت خرم آباد زندگی میکنیم فعلا آبجی نازی همه چیزو میدونه

**Negin** گفت:

سلا ابجى نازى خوبی؟؟؟فدات داداش ابى ….وااااى ۲تا عروسى داریم اخ جوووون من چى بپوشم ؟؟؟

**Negin** گفت:

معصوم یه بار دیگه ببینم دلت گرفته من میدونم با تو عععه ???

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

بابا نازی چه خبرته بسه باوع توام بیکاری بیا واست یکار ردیف کنم وونه معصوم میگم اونجا پسراش لشن بدردت نمیخوره دوست ندارم بیایی اونجا سایت بازیه

نازنین گفت:

داداش ابی تو از دست من ناراحتی؟؟؟؟?????

معصوم گفت:

حسین و نازی میزنم میکشمتونااا داداش ابی تو به این نازی یه چی بگو بابا من نخوام عروسی کنیم باید کی رو ببینم حسین تو باید بیای قم منو بکشی عزا برام بگیری بعد تو میخوای عروسی بگیری

معصوم گفت:

حسین راست میگه ابی از خودت ببشتر بگو منم تو رو نمیشناسم منتظرمااا زود تند سریع

پرسپولیس گفت:

س.به همه

پرسپولیس گفت:

میشه مام بازی بدین

پرسپولیس گفت:

س.آبجی پازنین خوبی ؟؟؟

پرسپولیس گفت:

ببخشید اشتب چاپی شد.نازنین

نازنین گفت:

دلم بدجور گرفته… ?????
احساسم بهم میگه مهراب امروز فرداس ک اهنگ بده…?????

نازنین گفت:

کی بود قسم میخوردمیمونه به مرگ مادرش…هه
چی میخووونه ای مهراب…همش درد دل…ادما ب جنون میکشه

نازنین گفت:

سلام بچه ها…
افتخار دارم داداش ابی رو معرفی کنم…..چون همه چیا به من گفته…
ابی جان۲۱سالشه…فعلاساکن خرم اباد..ولی چنسال تهران بوده الانم عیدبرمیگردن تهران واس همیشه

نازنین گفت:

دیگه اینکه داداشمون دانشجو رشته علوم انسانی….
بعدخودم بگم شهرشونم خیلی قشنگه ومردمان گل وبامعرفتیم دارن…هان یه پسرعموهم داره خل وچل هی گیرمیده بامن دعوامیکنه..البته داداش ابی ببخش ایطوری گفتم.. .vay. .vay. خودت ک میدونی دیگ چجور ادمیه?

نازنین گفت:

ولی اینا بهم نگفته عشق داره…نامزد داره…دوس دخترداره…..
اینا دیگ خودش واسمون بگه….داداش ابی جونم کدوم یکی ازگذینه ها؟؟؟ بگو ببینم

معصوم گفت:

س پرسپولیس اسمتو بگو اینجوری راحت تریم.
و داداش حسین غیرتی میشود حسین بگو دیگه داداش جون از صبح دارم باهاش ور میرم ولی پیدات نمیکنم بگو دیگه خواهش خواهش خواهش

نازنین گفت:

خخخخ چرا هرکی بامن کار داره به ابی میگه..خخخخخ…ابی جان دروغ میگ ب من هیچی نگو توکه پسرعاقل وبامعرفتی هستی یکم باای معصوم بحرف عروسی کنه بره سرزندگیش :good:

نازنین گفت:

داداش ابی جون میخوام همتونابفرستم سر زندگیاتون….مگه بده..خخخخخ

معصوم گفت:

حسین خواهش میخوام یکم اذیت کنم اگه تو هم پایه باشی خیلی خوب میشه بگو دیگه خواهش خواهش

نازنین گفت:

سلام به ابجی مامان خودم….خخخخ کوچولوت چطوره؟؟؟نگین جون کجای کاری عزیزم…خرجمون رفته بالاشدن۳تا…داداش ابی هم ای وسطا بفرستیم بره سرزندگیش..خخخ .unLike.

نازنین گفت:

سلام پرسپولیس جان….خوبید؟؟؟

نازنین گفت:

اینجا بازی نیس…خخخخخ نمیدونم آقایی یاخانوم…پس خودتا معرفی کن تابچهاهم باهات آشنابشن…من وابی رو ک میشناسی ازپست بهزادپکس…☺☺☺

نازنین گفت:

وااای داداش حسین ای معصوم قاتله همی الان ماروتهدیدکرد گف میزنم میکشمتون…خخخخخ????
حالا ک ایطورشدبچها اعلام میکنم حصین فعلابه تعویق افتاد وعروسی معصوم اومد اولویت..همه اماده قم بشید..????

نازنین گفت:

داداش حسین بهش نگیا….ولش کن…همین جا خوبه خودمون زیر نظرش داریم ای معصوم باید شوهر کنه بره تازه میخواد بره واسم بازی کنه اونم جایی ک پسرهست .vay.

نازنین گفت:

داداش حسین بهش نگیا….ولش کن…همین جا خوبه خودمون زیر نظرش داریم ای معصوم باید شوهر کنه بره تازه میخواد بره واسم بازی کنه اونم جایی ک پسرهست .vay.
حق با داداش حسین..ابجی معصوم مناسب نیس حتما یچی میدونه باوااااا بگو چشم دیگ

نازنین گفت:

اصن مگه شماها درس ومشق ندارید هی میاید وایو…ای چ وضعشه..فردا همتون میافتید…حالامنا ک میبینید هی میام ازالان مریض شدم ک نرم امتحاناموبدم..خخخ

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

یه لحظه حس کردم اینجا چت روم محمدرضا مدیر چت رومه !!!^_____^

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

ای بابا یکی به این دختره معصوم یه چیز بگه میگم اونجا جاش خوب نیست پسراش یطورین منم زیاد نمیرم روزی یه ساعت ….الان تو ثبت نام کردی ؟

نازنین گفت:

راستی اعلام کنید ببینم اینجا چن نفر بچه درس خون داریم؟؟؟
منکه دانشجوسال دوم حسابداریم..
ابی هم علوم انسانی میخونه ولی نمیدونم ترم چن…
نگین؟؟معصوم؟؟حصین؟؟؟کدوماتون درس میخونید کدوماتون ن؟؟؟

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

شماها به فکر لباسین !!!ابی اینا کین !!! دخترین واقعنی !!! .O-o. منو ماه عسلم ببرین دیع تا اینجا که اومدین ..

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

سلام پرسپولیس چطوری ؟؟؟توام بیا !!!! :good:

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

میگم اینجا فیلتر شد چیکار میکنین معتادای وایو

معصوم گفت:

نگین جون تو یه چی به این نازی بگو راستی فندوق خاله چطوره وای خدا بزار یه سال بگذره میخواد بگه خاله معصوم واای خدا جون

نازنین گفت:

واااای بچهااااا ببین چی اومده رو سایت….بهزاد پکس داره اهنگ جدید میده…
داداش ابی خودم بایدمنتظر اهنگ جدید باشیم…ایوووووول .BigLike. .BigLike. .like.

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

میگم بهزاد پکس چه خوشگل شده …….ایول فردا علیشمس اهنگش میاد خیلی باهاشونحال میکنم

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی عین یدون خواهرم برام عزیزی خیلی خوبی بخدا مثل خواهرم دوست دارم

ابی 0007 گفت:

ن آبجی سامان اونجا خیلی بی تربیت بود حقش بود بچه بازی زیاد از خودش در میاورد

ابی 0007 گفت:

بد نیست خیلی هم خوبه اما هر انسانی باید نیمه گم شده خودش پیدا کنه

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

به چه اسمی ثبت کردی من الان سرکارم پیش سیستم نیستم

ابی 0007 گفت:

آبجی والا من از دنیا ب این بزرگی ی عشق فقط دارم که اونم شاید هم باور نکنید هفت ساله دنبالشم

نازنین گفت:

قربونت برم داداش گلم….عزیزم…منم یدونم اخه….ابجی ندالم!!????
داداش ابی چی بد نیس؟؟؟
نگفتی کدوم گذینه داری؟؟؟تونیمه گم شدت راپیداکردی؟؟

نازنین گفت:

قربونت برم داداش ابی خودم منم خیلی تورادوس دارم…مرسی ک هستی واقعا خیلی گلی :good: .like. .like. لایک داری

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی بچه ها را اذیت نکن

نازنین گفت:

داداش ابی درسته داداش سامان مناباحرفاش ناراحت کرد ولی شماباهم پسرعمویید…باهم بدنباشید…باشه عزیزم؟؟
منم ادم کینه ای نیستم بخشیدمش..توم ازش ناراحت نباش.. :good: .vay.

ابی 0007 گفت:

راستش بچه ها من دیگه شما را هم راز خودم میدونم اگه بهش نرسم هیچ وقت دیگه با هیشکی عروسی نمیکنم

معصوم گفت:

باشه بابا ولی حسین من ثبت نام کردام خخخخخ
وااای ابی به این نازی یه چی بگو آقا اصن برید واسه همون حسین دعا گن والا به من چیکار دارید

نازنین گفت:

خخخخ داداش حصین…بعععله ک ماه عسلم میری…ولی خب تویه ایران ک دبش ترازشمال ک نداریم ک خودت اونجایی..اگم بخوای بری خارج خرجت زیادمیشه بایدماابجی و داداشتم باخودت ببری..خخخ????دیگ هرجورخودت دوس داری??

ابی 0007 گفت:

اونها هم تو لرستان زندگی میکنن؟

معصوم گفت:

حصین یاد بگیر نیگا چه قربون صدقه ابجیش میره

ابی 0007 گفت:

بخدا اگه بهش برسم همتون را دعوت میکنم خودم واسه همتون لباس میخرم

نازنین گفت:

اگه وایو فیلتر شه……میریم کمپ همه باهم ترک میکنیم وایو را….والااااا..

نازنین گفت:

خب ابی داداشم نیمه گمشدتو پیدا کردی؟؟؟؟؟؟تاخودم همی امشب برم سراغش؟؟؟؟ .unLike. .unLike.

ابی 0007 گفت:

اگه ب هم برسیم قبل از مراسم با همتون قرار میزارم خودم شخصا واسه همتون از بهترین جاها لباس واستون بخرم و تو مراسم حاضر باشید

ابی 0007 گفت:

بهتون قول میدم خواننده ها هم بهزاد پکسو میارم واسه چند تراک با آیت احمدنژاد

نازنین گفت:

خخخخخ داشتم گریه میکردم..خخححخ????
روم نمیش بگم اخه چرا…خخخ
چون گوشیم شارژنمیشد..خخخخ بعد دیدم اصن شارژرتوبرق نیس..???????خداشفام بده دعاکنید..خخخخ

نازنین گفت:

خدا ای دیووونه بازیاما ازمن نگیره…خخخخ هی خودما الکی شاد میکنم..خخخ

ابی 0007 گفت:

دمت گرم پرسپولیس ایول از سطح برزیل هم گذشت ایول رامین رضاییان دمت گرم ماشالا امیدوارم آقا رامین فیکس بازی کنه

نازنین گفت:

.O-o. .O-o.

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

افرین نازنین خدا از دهنت بشنوه معصومه دیدی چی گفت نیا نیا دیع !!!اها راستی خوشبختم نازی خیلی خوشحالم باهم تفاهم داریم

نازنین گفت:

داداش ابی ایشاالله عزیزم بهش میرسی….☺☺☺☺.
اونم میدونه؟؟؟اونم تورامیخواد؟؟؟

نازنین گفت:

داداشم چرا۷ساله؟؟؟باواااااا…چقد زود عاشق شدی…
پس حالاچجوری میخوای برگردی تهران اونکه اونجاس؟؟؟

نازنین گفت:

داداش ابی گلم ما لباس میخوایم چیکار عزیزم..حالایچی میپوشیمو میایم تو به عشقت برس…همین واس ما کافیه..???
بچها دعاکنید داداشمون ب عشقش برسه.. :good:

نازنین گفت:

خخخخخ قربانت حصین جان…خخخخ
والله خب بهت میگ نیا حتما یچیزمیدونه میگه نیا خب نرو…باواااا

پرسپولیس (علی) گفت:

کوچیک همه علی ۲۳٫پرند.بدبخت ترین آدم روی زمین.درسم تادیپلم بیشترنخوندم.ن عشق دارم ن دوست دختر.کلاعشق وعاشقی واسم بی معنی

نازنین گفت:

حالا ک باهم تفاهم داریم پس توم به حرف ابجیت بگوش و توفکر باش ک ماهم دعوت کنی رشت بیایم سروسامونت بدیم…????

نازنین گفت:

من چقد بدم همتون را اذیت میکنم ……????سربه سرهمه میذارم..??????ببخشیدم ????

پرسپولیس (علی) گفت:

طرفداریک میلیارد آتیشه بهزادپکس وپرسپولیس

نازنین گفت:

معصوم خخخخ دیوونه ای بخدا….
ابی خیلی محبتش زیاده…عزیزم توم خواهرشی فرق ک نمیکنه…توم همیقدر دوست داره

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی پیدا شده اگه خدا بخواد ب هم برسیم تو چی؟

پرسپولیس (علی) گفت:

داداش ابی این سامان S.dهمونی که قبلاتوسایت همش بانداوطرفدارای علی باباکل کل میکرد؟

نازنین گفت:

داداش ابی اگ احساست پاک وواقعی واونم همینقدر تورامیخواد مطمن باش ک به هم میرسید…خیالتم جمع ماهمه اینجا هم رازتیم خودم یکی خاک پاتم داداشم

نازنین گفت:

منم ن تاحالا کسی نیمه گم شدم نبوده….فک نکنم اصن من نیمه داشته باشم من خودم کاملم نیمم نیستش..خخخخ

نازنین گفت:

سلام آقا علی…خوش اومدید…..خخخخ عجب ادم سنگ دلی هستید..دورازجونتون نگید بد بختید…ناشکری کارخوبی نیس..

ابی 0007 گفت:

آبجی اره میدونه! هم دیگه را میخوایم بخدا عشق اولمه اگه بهش نرسم دیگه هیچ عشقی تو قلبم جا نمیشه تا آخر عمرم تو عزا میمونم

نازنین گفت:

داداش حصین بچه رشت…نمیدونم چنسالشه ونمیدونم عاشق شده یان….
معصومم بچه قم نامزد داره ایشالله همه باهم میریم عروسیش..
نگینم تهران…ازدواج کرده…
منم ک نازنین…داداشمم ک ابی….فک کنم بشناسیمون..
ازآشنایید خوشبختیم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

هه علی بدبخت چیه الان تو عضو گروه الکی خوشیایی وایویی …به چه اسمی معصومه وای دهنم سرویسه حالا باید اونجا این خانومو بپام

پرسپولیس (علی) گفت:

داش ابی من ازقدیمیای سایتم اونموقع بااسم رونالدوکامنت میذاشتم.راستی داداش آخرش طرفدارعلی بابای یابهزادیادمه اونموقع ازعلی باباونداطرفداری میکردی

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

نازنین بمن میرسی چی بپوشم به ابی میرسی یچی میپوشیم نه داش من که ساقدوش دومادم بهترین لباسو از جردن لطف میکنی تهیه مینمایی.راستی نازینین تفاهم که میگم منظورم رشته توییه !!!منم حسابداریم ترم ۳

ابی 0007 گفت:

صد در صد خانواده ام عید میرن تهرون حالا شاید من تا اون موقع تکلیفم معلوم شه

نازنین گفت:

داداش ابی من یبارتوزندگیم بدشکستی خوردم…واس بچهاگفتم ولی تونبودی الان ک توگفتی بذارمنم بگم..کلامن دختری نیستم ک زیاداهل مجازی باشم..حتی تلگرامم ندارم…همیشه خودماازدیگران جداکردم ویه رفیق بیشترنداشتم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

هه ولی من نمیدونم چرا اصلا وایو میام ؟؟دیس لاو گوش نمیدم که ….قبلن گوش میدادم !!!بعضی وقتا بهزاد گوش میدم یعنی دان میکنم منم یکساله عشق دارم قصدمم باهاش ازدواج ….امیدورام شماها مخصوصا ابی جون به عشقش برسه درکت میکنم داش

نازنین گفت:

۵سالی بودباهم دوست بودیم ازامتحان دادن بجاش تااینکه جونموواسش بذارم کم نذاشتم واسش..من خواهرندارم شده بودمث خواهرم…خیلی بهش اعتماد داشتم

نازنین گفت:

اتفاقی باهم تویه دانشگاهم قبول شدیمورفتیم…ترم اول یه پسرازمن خیلی خوشش میومدهمه میدونستن غیرازخودم..بعدم همی دوستم راواسطه کردکه باهام بحرفه.. .

ابی 0007 گفت:

اگه هم معلوم نشه مجبورم کاری کنم که بقیه درسم را همینجا تموم کنم و باهاشون نرم بگم منم بعدن میام

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

فکرکنم اینجا بجز نگین منم که دوست دختر فاب دارم؟؟ .Read. !!!بازم معزبم دیگه !!!راستی ماه عسل کیش میریم میشه بگی تو روکجا ببرم نازی؟ .vay. .O-o.

نازنین گفت:

منم اهل دوستی ودوس پسرای حرفانبودم واسش شرط گذاشتم ک باید به همه چی برسه…پول ماشین کار پیشرفت…همه دیگ میدونستن ک اون منامیخواد منم نگفته بودم ولی خیلی میخواستمشووابستش بودم وبه روخودم نمیاوردم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

اسم من ho3ien asهستم تو اون سایت ///سرچ کن منوتو ادم یاب درخواست بده …بعدش الان من باید قربون صدقه تو برم ؟؟بیا تو اون سایت یه قربون صدقه ای میرم که دخترای اونجا کف کنن

نازنین گفت:

رابطه انچنانی رفت وامدی باهم نداشتیم فقط درحد دانشگاه وبچهای دانشگاه..هیچوقت نمیتوونستم حدس بزنم ک رفیقم باهاش باشه…وبدترازایکه همه فهمیده بودن دوباره غیرازمن..

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

اگه ثبت نام کردی بیا هواتو دارم خودم

ابی 0007 گفت:

اره آبجی خیلی زود عاشق شدم . من باید زودتر از اینها ب نتیجه میرسیدم ولی بخاطر ی سری مشکلات که بعضیا از مردم خواستن بین ما و اونها بندازن انقدر طول کشید خدا واسشون نسازه

نازنین گفت:

اخرین روزیم ک صداشوشنیدم هنوزحرفاش تویه گوشمه گف من توراواس ای خواستم چون واس همه کلاس بذارم بگم نازنین عشقمه..نمیدونستم بخاطرشرطای توتموم زندگیم عوض میشه والانم خداروشکرهمه چی دارم عشق زندگی پول ماشین..فقط حلالم کن عشقم رفیقته

ابی 0007 گفت:

اولش رابطه خانوادگیمون خیلی خیلی خوب بود اگه رابطه همون جوری سرجاش بود الان دیگه همه چی ‏OK‏ بود

نازنین گفت:

منم بهش گفتم حقت حلالته…مواظب هم دیگ باشید…ازاونروزم شکستم ولی نخواستم لبخند روی لب رفیقمو خوشبختیشونا خراب کنم..هرروزم دانشگاه میبینمشون..مثلاهمی فردا صب

ابی 0007 گفت:

سامان پشت همه خواننده ها در میاد چی بهش بگم ولش کنید

نازنین گفت:

داداش ابی همه مرام ومعرفت تو وداداش حصین را ندارن….
بیخیال…چون میگذرد غمی نیس… :(( .vay. .vay.

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی باشه فقط بخاطر تو سامان را میبخشم و کوتاه میام باهاش

ابی 0007 گفت:

آبجی معصوم فک کنم حالا دیگه همه چی رو در مورد من بدونید هر چی هم نمیدونید بپرسید جواب میدم

ابی 0007 گفت:

حصین داداش چه خبر خوبی منم هستم دیگه تنها نیستی

ابی 0007 گفت:

امیدوارم ک همه موافق باشید

معصوم گفت:

سلام سلام سلام خوبید من اومدم
نازی جون این چه حرفی ما داشتیم شوخی میکردیم نازاحت نباش
و اینکه داداش ابی خودم برات شبانه روز دعا میکنم ولی تو هم دعا کن تا آخر عمر تنها بشم همین

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی من فردا میرم طرف های کردستان شاید نتونستم کامنت بزارم نگران نباش عزیزم سریع برمیگردم

نازنین گفت:

دلم بدجور گرفته….اح….?????
اشکامم انگار دیگ چیزی ازاین سنگینی دل کم نمیکنن…

پرسپولیس(علی) گفت:

ای بابابازشروع شدپ چراتاییدنمیشن

نازنین گفت:

ووووووو…..کامنت هام بیات شدن ازبس موندن…خخخخخ???? .O-o. .O-o. .O-o.

نازنین گفت:

اگ چیزی منفجرشد وایران لرزید فقط نترسید….
☺من بودم حوصلم پکید…..خخخخخخ .O-o. .O-o. .vay.

**Negin** گفت:

فدات شم نازى جون اونم خوبه عشقم ایوووووول پس ۳تا عروسى داریم اخ جوووون….فدات شم من اجى معصوم اونم حالش خوبه قربونت برم ….سلام داداش على خوبی خوش اومدى گلم…

**Negin** گفت:

دایی بچم حاش چطوره شاه دامادمون حالش چطوره،؟؟؟؟…داداش ابى توحالت خوبه ؟؟ایشالا به عشقت برسى عزیزم یه عروسى واسه دوتا داداشام بگیرم که حال کنن ????☺️??

**Negin** گفت:

اهان راستى من فوق لیسانس گرافیک دارم میخواستم ادامه بدم که دیگه شوور کردم نشد????

نازنین گفت:

ایمان از آژاک جدا شده..باوااااا…????
مهراب صداش تنهایی یدنیاس…ولی وقتی ایمان بامهراب چندتا اهنگ دادبیرون عالی بودن….???
میگن ادم ازفرداش خبرندارها..تازه ایمان میگه خیلی دوستانه رفت وامدم داریم باآژاک. برو بابا…مهراب عشقه فقط همین .unLike.

معصوم گفت:

آهای رفیق رفیقه بامرام
به تو عرض میکنم صد تا سلام
آهای تویی ک شدیی رفیق شبام
اگه بری قر و قاطیه هوام
رفیق نباشه چی میمونه برام
این ترانه یه دنیا حرفه باهاش
از ته دل میگم تا بدونی
رفیق خوب بهتر صد تا داداش

ابی 0007 گفت:

اره پرسپولیس(علی) الان منظورت رافهمیدم سامان همونه ک قدیم با ندا و طرفدارهای علی بابا کل کل میکرد خودشه واسه چی؟

نازنین گفت:

داداش ابی چرا طرفهای کردستان؟؟؟؟باشه داداشم مواظب خودت باش…توکل کن بخدا…
بهش میرسی اینامطمن باش عزیزم…

نازنین گفت:

خخخخخ ایول پس تو ای سایت ازمن وداداش حصین بیکارتر نیس چون دوتامون حسابداری میخوونیم…باوووا اینم شد اخه درس قبول داری؟؟؟

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی نمیخوای خودتو از بی تکلیفی در آری

نازنین گفت:

بچها یچی بگم؟؟؟؟من رگ دیوونگیم امشب گل کرده بد جور…تمون دستام خونیه…?دس خودم نیس بخدا…دل دیگ بدجور گرفته…
قرارتویه اذرماه عقدکنن باهم…خوشبحال رفیقم چقدخوشبختش میکنه عشقم

معصوم گفت:

حصین دلم بدجور گرفته .اگه شماها نبودید من میمردم به خدا میمردم هروز دعاتون میکنم خیلی بامرامید .
جصین بلد نیستم نمیدونم چجور پیدات کنم اسممm.nooran تو پیدام کن

نازنین گفت:

خاااک توسر اونی ک ای خبرو به من رسونده به قول داداش ابی خدا واسش نسازه…
اخه من چ گناهی کردم….?????????

نازنین گفت:

باز فردا صب من باید ای دوتارو باهم ببینم اخه…خدایا چقد دیگ….لامصب بریدم خسته شدم…یکم رحمم خوب چیزیه….? :(( :Heart: :Heart:

نازنین گفت:

داداش حصین نمیام کیش زیاد خوشم نمیاد…اگ برید ترکیه یا ارمنستان خودم ک هیچی نگین و نی نی ومعصوم ونامزدشو وابی وخانومشو وعلی سنگدل راباخودت باید ببری داداش

نازنین گفت:

ابی جان به سامان اگ خودت صلاح میدونی بگو بیاد اینجا…فقط بگو هی سربه سرمن نذاره…بگو بخشیدمش بیاد اونم گناه داره ازیهmشکست خورده

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

ابی اون گاو کیه به شما تو پست بهزاد پکس فحش داده برم جرش بدم

نازنین گفت:

نگین اجی نگاه کناااااا….کاش دیگ نمیگف من ازدواج نمیکنم…خخخخ داداشمون یکساله دلشم گیره…خخخخ ایول حصین داداش ناقلا…
خخخ داداش ابی مازیرخرج نبرید همه بالباساخودتون بیایدخیلی خوشگل وشیک

نازنین گفت:

داداش حصین من ایشالله اگ کارام پیش بره ۲سال دیگ ترکیه یه فشن شو دارم ک واس اولین بارمه وازالان دارن واسم برنامه ریزی میکنن..خودم دعوتتون میکنم اونجااگ قسمت باشه .vay.

نازنین گفت:

۲۰روزه دیگ باید برم تهران واس قرارداد بایه شرکت ک واسشون طراحی لباس کنم…اگ خدا بخواد۲سال دیگ بااستادم ازایران میرم..سخته استعداد داشته باشی ولی زیردس باشی ولی واس پیشرفت بایدتحمل کرد

نازنین گفت:

دلم میخواد فردا برم بخوابم دم دانشگامون یه تریلی بیاد ازروم رد بشه…اخه بدبختی اونجام فقط تاکسی میاد…تریلی کجابود…اح اخه من مگه شانسم دارم

نازنین گفت:

حصین داداش جواب سوالتو پیدا کردم ک چرامیای وایو؟؟؟
چون بری عکس خواننده هاروببینی بگی پکس خوشگله..احمدسلوم عکس قشنگ تری نداشت..خخخخ??????

نازنین گفت:

گروه الکی خوش های وایوموزیک به ادمین میسپورمتون..الهی هی تندتند تاییدتون کنه هی کیف کنید..خخخخخ .O-o.

نازنین گفت:

داداش ابی خودم عزیزم مواظب خودت باش..فرداشب منتظرتمابیازود…..
وبچهامنم تافرداظهربایدبرم سرکار اگ عمری بودوزنده بودم میام پیشتون عزیزانم…?????

نازنین گفت:

وللش داداش حصین…کدوم؟؟؟؟جدیدا؟؟؟فوش داده؟؟؟

نازنین گفت:

اره داداش ابی باید چیکار کنم؟؟؟؟؟بدجور بیتکلیفم…حال وروزما میبینی

ابی 0007 گفت:

بچها راستش من این کامنت ها را از اول خوندم تا آخر نمیدونم ۲۱۸ تا کامنت بود فکر کنم ب امام حسین گریم گرفت دست خودم نبود واقعا بد جور دلم گرفت تو این لحظه از زندگی کردن سیر شدم انقدر اشک ریختم ک سبک شدم‎;-(;-(;-(;-(;-(;-(‎

نازنین گفت:

بی تکلیفی واس من یه درمانه…داداشم گاهی باخندهام گریه میکنم…گاهی باگریهام خنده….
منی ک ایقددمغروربودم نتونستم یباربش بگم دوست دارم….کاش یبار گفته بودم شایدبهم خیانت نمیکرداونموقع

نازنین گفت:

ابی مثلاچیکارکنم بگم دیگ فراموشش میکنم؟؟؟خب هرروز ک میبینمش هرروز ک جلوچشممه..چجوری بایدباای سن کمم دهن این واون ببندم
هرکی میبیندم میگ اخی دوست داشتاولی قسمت نبود

نازنین گفت:

بخدا کمرم بریده دیگ…طاقت ندارم..دیگم تحمل هیچیاندارم..فقط بخاطرخوشبختیشون خودماکشیدم کنارودارم قطره قطره اب میشم..حال وروزمنافقط ازچشمای قرمزوبادکردم میش فهمیداصن ب روخودم نمیارم ولی خب دله دیگ یوقتایی بی تاب میش

معصوم گفت:

نازی ابجی منم دلم مثل تو گرفته خیلی

ابی 0007 گفت:

داداش حصین اسمش کی بود بهم فحش داده بود

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی از اول تا آخر این کامنت ها را خوندم ی دو سه نفری جدید بهم اضافه شدن با اسم های مختلف بررسی کردم فکر کنم یکیشون سامان شک ندارم یکیشون سامان با اسم جدید اومده فکر کرده ما هیچی حالیمون نی میبینی تورو خدا

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی زبونتو گاز بگیر خدا نکنه تریلی ار روت رد شه تنها مشکل ما اینه که زود خودمون را میبازیم همین

ابی 0007 گفت:

کامنت گذاشته با اسم دیگه ما خبر نداریم

ابی 0007 گفت:

بگو انقدر زرنگی تا حالا کجا بودی ریز میبینمت

نازنین گفت:

واقعا؟؟؟؟کدوما سامان؟؟؟؟؟؟از ای داداش سامان بدجنس چیزی بعیدنیس….اشکال نداره عزیزم…

نازنین گفت:

بچها خودم جواب این محمد ام زد سگ پدرا دادام….
ازبدشانسیش به حال بده منم خوردبیچاره…هه
دیگ جشو ندیدمحلش نذاریرپارس میکنه ومیره..

نازنین گفت:

داداش ابی خودم…گریه نکنیاااااا…دیووونه…حق گریه کردن نداری..مرد ک گریه نمیکنه عزیزم…بیخیال..بایدبشینی برنامه ریزی کنی واس روزای خوبت باعشقت

ابی 0007 گفت:

منو آبجی نازی ساده لوح را باش میگیم بریم دنبالش بیاریمش اینجا آقا رو باش قبل از ما اینجا بوده با یه اسم دیگه بخاطر این کار های بچگانت ک میکنی حالم بهم میخوره نمیخوام ببینمت ب خودت میگی مرد اسم مرد هم خرا کردی اه

نازنین گفت:

من خودم یه نفره قربون دل توبرم ابجی معصومم…عزیزم اشکال نداره میگذره..اروم باش..اصن توکه نامزدتو داری به اون پیام بده عزیزم

ابی 0007 گفت:

با رفیقم میخوام برم آخ گفت باهام بیا خدمتش افتاده اونجا یه فرم هست میخواد تحویلش بده برمیگردیم تو هم مواظب خودت باش فعلا بای شب خوش

نازنین گفت:

داداش ابی مهم ای بود ک من وتوقداول برداشتیم وبهش گفتیم…خداازت راضی چون بخشیدیش حالااون دیگ بستگی ب داش سامان داره ک چجوری فکره..
ناراحت نکن خودتا فدای یهتارموت

نازنین گفت:

داداش حصین خیلی گلی.داداشم دمت گرم…اونجابودی ازمادفاع کردی..لایک داری داداش بامعرفته خودمی…????? .

ابی 0007 گفت:

ایشالا همه ب آرزو هامون برسیم بچها ممنونم از اینجا دست همتون را میبوسم خیلی گلید ک ب فکر هم دیگه هستید ایول خسته نباشید لایک دارید

معصوم گفت:

حصین آدم یاب کجاشگست قشنگ توضیح بده ببینم اه هر چقدر ور میرم یاد نمیگیرم من چقدر خنگم

ابی 0007 گفت:

آبجی اشکال نداره این روزهای بد ما هم تموم میشه شب خوش نازی جون من فردا بیاید صبح زود پاشم بشینم پشت فرمان فعلا بای اگه بتونم کامنت میزارم تو راه

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

من دارم میرم دانشگاه غروبم کلاس ندارم نازی یهو نیام ببینم باز ۱۰۰تا کمنت گذاشتیا

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

من دارم میرم دانشگاه غروبم کلاس دارم نازی یهو نیام ببینم باز ۱۰۰تا کمنت گذاشتیا

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

معصومه درخواست دادم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

چند نفری تو پست بهزاد پکس داغون کردیم محمدو بیادم فکر نکنم جواب بده

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

ببین ساعت ۷و نیم …۸غروب انلاین شو یا واسم پیام بزار اوکی؟

ابی 0007 گفت:

باشه ولی کی قدرمون را بدونه

ابی 0007 گفت:

باشه آبجی ولی کی قدرمون را بدونه

ابی 0007 گفت:

آبجی جون ب موقعش بهت میگم ک کدوم بود

ابی 0007 گفت:

ن حصین داداش ولش کن یه مشت بچه ۱۲-۱۳ ساله اند

ابی 0007 گفت:

ممنونم آبجی ایشالا همه این جمع ب هدفشون برسن

نازنین گفت:

سلام سلام…چطورید بروبچ…خوبید؟؟؟؟
ابجی نگین وفسقلیش چطورن؟؟؟
داداش حصین خوبی؟؟؟
معصوم جون چطوری؟؟؟خوبی چ خبرا؟؟؟؟

نازنین گفت:

داداش ابی خودم ایقد حرص نخور عزیزم..اشکال نداره…
هرکی اخلاقش یجوره…
شایدم اونجوری ک مافک میکنیم نیس…

نازنین گفت:

ابی یادته اومدبه من گف بایه اسم دیگ سایت خط خطی نکن چقدناراحت شدم..به قرآن قسم من نبودم ولی دیگران درموردم اشتبافکرکردن…الانم خوب نیس درموردش زودقضاوت کنیم

نازنین گفت:

داداش ابی خودم خیلی گلی…داداشم منم بهش گفتم بیاد اینجا..اشکال نداره دیگ ازهم دلخورنباشید…باشه قربونت برم؟؟اونم معذرت خواهی کردم..منم معذرت خواستم..عجیجم بیخیال دیگ حرص نخور

نازنین گفت:

راستی من هنوز زندم….خخخخ?????
چ تحملی دارم من یکی دیگ…..خخخخ
اخه من نباشم کی شماهارواذیت میکنه ومیخندوندتون…??????

نازنین گفت:

داداش ابی جونم مواظب خودت باش هروقت برگشتی کامنت بذار..توراهم حواستوجمع کن مواظب خودت باش عزیزم….منتظرتم

معصوم گفت:

دداش ابی مواظب خودت باش بازم اینجا سر بزن خوشحال میشیم

معصوم گفت:

سخت است در خوش گذرانی هایت هم افکارت آزارت دهند، و طعم زهر مار به خود بگیرد لحظات شادت . . . پناهگاه من آغوش گرم توست ، که پر است از نداشته هاى زندگیم …

معصوم گفت:

حصین پیام میفرستم نمیاد تا ۸ نیستی واای خدا من چیکار کنم

نازنین گفت:

باشه داداش ابی جونم عزیزم اشکال نداره…ب موقعش بگو…اشکال نداره..

نازنین گفت:

از لج حصینم شده من امرز صدتا کامنت گذاشتم…خخخخخ
گفتم ک هی بیاید سایت سر بزنید

نازنین گفت:

اونکه داداشم معلومه بچن ولی یبارمن بازبون خوش گذشتم ازش..ای باردومی ک گیر داداونم درمورد ابی حرف الکی زد خون جلو چشمامو گرف..خخخ

نازنین گفت:

بچها یاری کنید وکامنت بذارید تا۱۰۰تاکامنت بیشتربشه…

نازنین گفت:

اصن بیاید پشت سرحصین حرف بزنیم…خخخخخخ خخخخ خخخخ?????وای مردم ازخنده خخخ??????

معصوم گفت:

نازی جونوفردا میخواد بره اخ من چیکار کنم
چرا خدا ما رو نمیبینی ؟؟؟چرا عذابمون میدی ؟؟؟چراچرا چرا

نازنین گفت:

اصن منم میرم…هروقت داداش حصین وداداش ابی اومدن بگید منم بیام….خخخخخ
اخه حصینم اینم درس ودانشگاس ماداریم..حتما الانم یااقتصادداری یااصول حسابداری????

نازنین گفت:

واااااااای بچهااااا یه خبری بهم رسیده اصن هنوز توکفم….
وای خدااایا شکرت فقط شکر….وای اصن نمیدونید چقد خوشحالم ….????

نازنین گفت:

یه قدم بزرگ رو به موفقییییت…وای خدایا.. وااااای اصن توپوست خودم نمیگنجم…بابا یه شیرینی طلبتونه….باکارم موافقت شده…واای طرحم اول شده..وایییی????
خاک توسرم دارم سکته میزنم..اخ اای خدا شکرت

نازنین گفت:

از ذوق دارم زار زارگریه میکنم…وای….باو باورم نمیشه نکنه مردم وخبر ندارم…وای.وای وای ??

saman.s.d گفت:

دمتون گرم جمع شدین ایجاپشت سرمن حرف میزنید

saman.s.d گفت:

بگید باباخجالت نکشید.خل وچل .دیوونه .حالت ازت بهم میخوره و مردنیستیو.بگوداداش ابی بگو…بگوبامعرفت

نازنین گفت:

از ذوق جای زخم های تیغ دیشبم خون افتادن…..وای
خدایا ای چ سرنوشتی من دارم…..یروز اشک یروز شادی…کاش اونم الان بود…کاش اصن رفیقمم بود…چقد جاشون خالیه??

نازنین گفت:

ولی من الان جای اونا شمارو دارم……
خدایا خداااایا شکرت….هم الان ابجی ها وداداشای گلی دارم…هم ای موفقیت….وااای اصن انگار عقلم پریده

نازنین گفت:

ابجی گلم معصوم جون….کی کجا میخواد بره عزیزم؟؟؟چیشده؟؟؟؟

نازنین گفت:

سلام داداش سامان چطوری؟؟؟؟خوش اومدی…خوبی؟؟؟؟
ببخشید…مگه میشه کسی ازادم لجبازی مث توحالش بهم بخوره..دورازجوونت…ای حرفا نزن…

معصوم گفت:

اح……خسته شدم حصین کجایی پس

نازنین گفت:

مناببخش اگ حرفی زدم…ابی هم همیطور…داداشم شماباهم پسرعمویید کمتر دعوا کنید…بد نباشید…دیگ هرچی بوده گذشته آشتی کنید..قبوله؟؟

نازنین گفت:

داداش سامان من گفتم بیای اینجا پیش ما ک دلخوری نباشه دیگ..باشه؟؟؟
یادته اونشب زود درمورد من قضاوت کردی..ببین الانم شاید مازود درموردت قضاووت کردیم…پس ببخش ودیگ بحث ودعوا نباشه ازابی هم دلخورنباش چون ابی زودرنجه..

معصوم گفت:

تبریک تبریک تبریک میگم نازی جونم خواهر جونم تبریک
داداش سامان ناراحت نباش از ته دل نگفتن به دل نگیر و اینکه خوش اومدی به اینجا

معصوم گفت:

شیطونه میگه برم هر چی دانشگاه و درس هست خراب کنم بابا چی چیه اح حصین بیا دیگه
نازی همینجور ادامه بده تا حصین بیاد ۳۰۰ تا میشه

نازنین گفت:

دوس ندارم ابی را ناراحت کنی یا توازابی ناراحت باشی…پس دیگ بیخیال..باش داش سامان؟؟؟؟هرچی بوده گذشته…

نازنین گفت:

خخخخخ…باش ابجی معصوم….توم کنارم باش…خخخخ
باباچیکارش داری بذار حصین رفته مکتب علم ودانش اذیتش نکن
الانا دیگ پیداش میشهااااا

نازنین گفت:

قربونت برم برم ابجی گلم مرررسی…
معصوم جون چن سالته؟؟؟درس میخوونی؟؟؟

نازنین گفت:

داداش حصین کامنت هارو۳۰۰تاکردم….خوبه؟؟؟؟
بیا دیگ….سر ای معصوم مارو گردم کن…تاتوباشی یبار دیگ بازی معرفی نکنی به این ابجی معصوم ناقلا

نازنین گفت:

بچها جای ابی خیلی خالیه…..
دلم واسش تنگ شده…. .vay. .vay. .vay.
کاش زودتر بیاد

نازنین گفت:

ای نگین و فسقلی را کوش…چنروزه نیستش…کم پیدا شده…مشکوک میزنهااااا…خخخخخ?????

مادی ۸۲ گفت:

سلااااام منم اومدم…خوبین؟ .like.
نازنین جونم تبریک میگم خواهری… .like.

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

سلتم سلام من اومدم داغون و خسته از همه چی!!!!خوبین ارایشگاه بودم معصومه جون :good: رفتم خوشگل کردم اومدم

ابی 0007 گفت:

سلام بچها من برگشتم

ابی 0007 گفت:

یکی ب ما بگه اینجا چه خبر شده

نازنین گفت:

خخخخ ای داداش حصین رفته باخانومش بیرون….خخخخ میگه رفتم دانشگاه…حصین داداش راستشا بگو ب ابجیت…قول میدم ب کسی نگم .vay.

ابی 0007 گفت:

من ن از کسی ناراحتم ن با کسی دشمنی دارم بخاطر آبجی نازی گذشته ها هر چی بوده فراموش میکنم فقط بخاطر تو

معصوم گفت:

حصین خدا نکشتت چجور بهت پیام بدم اخه

معصوم گفت:

هر کاری میکنم تائید نمیشه ایمیلم

نازنین گفت:

سلاااااام….چطورید؟؟؟؟
سلام مادی جونم خوبی عزیزم؟؟؟؟خوش اومدی…..
اینجا به قول داداش حصین گروه الکی خوشهای وایو….خخخخ مرسی ابجی گلم خوش اومدی

نازنین گفت:

سلاااااام….چطوری داداش حصین…خوبی؟؟؟؟؟
هرچقد تلاش کردم فقط همی قدر تونستم کامنت بذارم..خخخخ صدتانشدن..خخخخ?????
راستی خسته نباشی ومبارک باشه کچل…خخخخ?????

نازنین گفت:

سلام سلام داداش ابی خودم…?????
خوبی داداش گلم؟؟؟؟خسته نباشی عزیزم….

نازنین گفت:

داداش ابی…
سامان اومد کامنتهای ماهم خونده بود بعدم فک کنم ناراحت شد ورفت…نکنه دلش شکست ازما؟؟؟؟
داداشم توراخداایجوری نکنیدباهم من دل ایکاراندارم….

نازنین گفت:

بخدا ایقد ناراحت شدم ک ایجوری شده…توراخدا ازدس هم ناراحت نباشید…من دوس ندارم دلخورباشید ازهم….جون ابجی نازی…
باشه عزیزم؟؟؟؟???

نازنین گفت:

داداش ابی دوس ندارم دل تو یادل سامان بشکنه…بخدا اومداینجا وایطوری شد بخدابغض کردم داداش….دقیقا اون شبی ک اون حرفابهم زد وبعدم به تواونطوری گف همین حالاداشتم…
مث قبل باشید باهم توراخدا…

نازنین گفت:

بچهاا من به مادی گفتم بیاد اینجا….چون میگف تنهام و……
خواستم بهش بگم ماهمه کنارشیم….
ابجی عزیزم خوش اومدی

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

وای معصومه سایت فارسی بیخیال من تعریفتو کردم همه منتظرن ببینن کی تو ؟؟بعد تو……………..خیلی ناامیدم کردی …من اصلا با کسی دوس نمیشدم نمیدونی چقد درخواست دارم حالا که تو تو دوستامی همه هنگیدن همه میگن نوران کیه .vay. ای بابا

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

نه بابا کار افرینی و سازمان داشتیم نازنین…بعدش رفتم ارایشگاه بعدم رفتم دنبال خانومم بردمش خونشون خخخخخخ

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

خوش اومدی ابی خوش اومدی مائده

ابی 0007 گفت:

بچها اینجا هم داره کم کم ب سقفش میرسیم ب دنبال ی جای دیگه باشید کوچ کنیم خخخخ

نازنین گفت:

وااای وااای….خخخخ هههه.نفسم نمیاد بالا…. وااااایییییی
خخخخ ههههه …..واییییی..خخخخخ
همی الان ازپست مهراب اومدم…وایییی از ذوق دارم سکته میزنم

نازنین گفت:

وایییییی بچهاربرید دانلود کنید….اهنگش عالیه…اخ دیدید دیروز گفتم….
دیدی گفتم احساسم میگه خسته صدا اهنگ میده امروز فردا …..

نازنین گفت:

وای خدایا…..دارم زار زار گریه میکنم…..
وای ای مهراب باز داره حرفای منا میزنه…..
خدایا امروز چ روزیه…?????

نازنین گفت:

داداش ابی…داداشم بگوش…..ببین صدا وحرفاش درده منه…..داداش بگوش اخه من چجوری از بی تکلیفی دربیام…

نازنین گفت:

نذارید کسی بالاسرم گریه کنه……
حرفاش داره اتیشم میزنه …..متلاشی شدم…ای دردا واس من یه عمره خاطرس….
داداش ابی همی امشب وهمی اهنگ….انگار یه راه چنساله رفتم…

معصوم گفت:

حصین تقصیر خودته زود منو معرفی کردی منم که خنگ بلد نیستم بعدش ایمبلمو تائی کردم ولی بازم پیام میدن نمیاد به خدا از دستم دلخور نباش داداش جون قول میدم زود درست کنم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

ببین معصومه یه راه دیه بهت یاد میدم ببین یه ایمیل دیع درست کن خو با هراسمی ثبت نام کن شاید مشکل از ایمیلته …خوب الان تو باید بری تو پیام ایمیلت تو سیستمت پیام خوش امد بازیرو باز کنی

نازنین گفت:

یروزی یجامیبینمت ک تنها نیستی رفیقم کنارته ولی توخوشبخت نیستی..ن دلت ب موندن ن دلت ب رفتنه پشیمون میشی همون روزی ک دیره هفتمه
دلم ب هرکسی ک خوش شد دلخوشی هاموکشت.افسردگی اومدقرصم ک مشت مشت.خاطرات مث یه تیغ کند میمونه ک پاره نمیکنه فقط زخماش میمونه…

معصوم گفت:

سلام متدی جون خوش اومدی عزیزم
حصین تو رو خدا منو ببخش حصین من تائید کردم حتی بهمم تبریک گفت ولی پیام میدم میگه هنوز تائید نکردی خوب من چیکار کنم

نازنین گفت:

دلگیرم من وتوعاقل نشدیم….بعد جداییمون ادم سابق نشدیم…??..
تقدیم به تنها واولین واخرین عشق ابدیم …..
چشم عسلی ک الان بنام رفیقمه…سید محمد…

معصوم گفت:

کاشکی اینو میدونستی بی تو حال بدی دارم واسه برگشت تو هروز لحظه هارو میشمارم کاشکی اینو میدونستی قهر تو چه دردی داره بی تو تابستون قلبم چه روزای سردی داره…

معصوم گفت:

حصین جونم خوبییی؟؟؟

ابی 0007 گفت:

واقعا آبجی نازی بهت تبریک میگم احسنت ایول لایک داری

ابی 0007 گفت:

به به چطوری داداش حصین خوبی

**Negin** گفت:

سلام من اومدم?????

**Negin** گفت:

هیچکس اصلا مارو تحویل نمیگیره هههههههی????????

نازنین گفت:

داداش دیدی سامان جلو حرفاش میزدm ومن تیکه پاره میشدم
……واس همی بود….

ههه
??دیگ خستم خیلی خستم????ازای زندگی خستم

ابی 0007 گفت:

آجی جون بخدا من با سامان هیچ مشکلی ندارم من ک گفتم گذشته ها گذشته بیخیال شدم فقط ب خاطر تو

ابی 0007 گفت:

داداش حصین بابا ایول

نازنین گفت:

فردا بزرگ ترین روز زندگیمه…واس من ن واس خانوادم.. ..من چنین روزی اونامیخواستم کنارم …فرداتنهام جاش خالی کنارم…
فردا بایدبادستای تیکه پاره وچشمای قرمزبرم….?????

ابی 0007 گفت:

مرسی آجی

نازنین گفت:

رفیقا به امید روزی که قسمم رابخورید…..
بگید به ارواح خاکش…..

معصوم گفت:

آدمین تو رو خدا تائید کن
حصین اگه خوندی ساعت ۲۴ بیا اونجا دعوتت میکنم به بازی اونجا حرف بزنیم

ابی 0007 گفت:

آبجی عزیزم تموم شد من از سامان دلخور نیستم

نازنین گفت:

شهامت میخواد دوس داشتن کسی ک بدونی هیچوقت سهمت نمیشه…?????

نازنین گفت:

داداش ابی؟؟؟؟کجاییی؟؟؟
داداش زنگ زد منم جشو ندادم..الان پ داد بهم تبریک گفت ونوشته میخوام ببینمت…چیکارکنم؟؟؟داداش؟؟؟

نازنین گفت:

منم اصن ج ندادم…الانم مسدودش کردم. ….وای عجب شبی امشب….اح

نازنین گفت:

قربونت برم….افرین داداش گلم…

نازنین گفت:

مرسی داداشم..ولی چ فایده…فردا باید شیرینی ببرم باای حالم واس همه زهرمیشه…تازه امشب یادش افتاده من خاک توسرم بودم…کاش همی امشب میمردم

نازنین گفت:

داداش ابی خودتم ب سامان بگو بیاد اینجا…گناه داره…منم بهش گفتم ازشم معذرت خواهی کردم….دنیا ارزششو ندار

نازنین گفت:

اح….ازبس گریه کردم دیگ نفسم نمیاد بالا…اح اح اح اح اح

نازنین گفت:

بچها من فردا معرفی دارم…باید برم سازمان…احتمالا بعدشم برم سرکلاس دانشگام..اگ اونم دیدم یه تیغ ازالان میذارم پیشم میگم دستاشوبه حال دستام بندازه بعدحرفاشومیشنوم.مردنیس انجام نده

نازنین گفت:

یامیکشمش یاباید بکشدم….دیگ خسته شدم از ای بازی…..
اگ خبری نشد ازم حلالم کنید….?????

نازنین گفت:

.O-o. حصین داداش میخواستی درمورد خیارشور حرف بزنی …..اونجاجاش نبود…بگو ببینم….حرف بزن….?????

نازنین گفت:

هههه…خدا ای بیتکلیفیا رو ازمن نگیره…..
داداش ابی عزیزم بیا…ببین داداش حصین میخواد درمورد خیارشور باهات بحرفه….خخخ??

ابی 0007 گفت:

هر جور ک صلاح میدونی تو دختر عاقلی هستی پس مطما هستم که از پسش بر میای

ابی 0007 گفت:

اختیار داری تو خودت از پسش برمیای مطما ام

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

بابا من سرکارم کافی شاپم -_____-….معصوم با گوشیم نمیتونم بیام بازی اگه بیام پیام میدم ….از خستگی دارم میمیرم دعا کن این لشا تولدشون تموم شه برم خونه -______-چتو درست کردی بیام ؟

ابی 0007 گفت:

تو تک ستاره ای منی تو راه چاره ای منی
تو این شبهای بی کسی
عمر دوباری منی

معصوم گفت:

ابجی زبونتو گاز بگیر دختر این چه حرفایی که تو میزنی یه بار دیگه اینجور بگی میام میکشمتاا???
حصین نمیتونم ایمیلمو عوض کنم یعنی اگه داداشم بفهمه میکشه منو .حصین جونم از دستم ناراحتی??

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

قربونت خیارشور منی ابی^___^……….معصوم از چیزای شخصی که اینجا میگم به اونا نگو چیزی اوکی دوس ندارم اونا از زندگیم خبر داشته باشن .Read.

معصوم گفت:

بچه ها من خوابم میاد فردا اس میدم نازی تو هم از این حرفا نزن جون من شبه همگی به خیر

نازنین گفت:

شبت بخیر ابجی گلم…..

نازنین گفت:

من کسیا میخوام ک فقط واس خودم باشه..حالااومده ک چی بگه…بیخیال داداش ابی خودم..خیلی داغونم…
داداش ای شعری ک گفتی واس کی بود…چشمم روشن عمردوباره منی..هههه

نازنین گفت:

حصین جریان ای خیارشور چیه؟؟؟؟؟????

نازنین گفت:

داداش ابی من خیارشور کسی نیس قابل توجه همه….داداش ابی خودمه

نازنین گفت:

حصین داداش گناهداره ای معصوم بیچاره ایقدامروز ور رفت ب ای بازیوتوم نبودی خسته شد داداش ببرش توبازی هواشم داشته باش…

نازنین گفت:

داداش ابی بخدا دیگ عقلمم پریده عاقلی کجا بود…..خسته شدم ازای زندگی..بیخیال خودتون ک میدونیدمن یه بیتکلیفم…هه

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

عالی شده ادمین عالی شده محمد رضا سایت خیلی خوشگل شده

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

نه ناراحت نیستم فقط اون لحظه عصبانی شدم اخه نازنین همه چیز اون سایت فارسی من درک نمیکنم چرا نمیتونه بیاد ببین فعالسازی ایمیلت تو بازی نیست که برو توinboxایمیل خودت ببین بالای مانیتور یه جای نوشته gmailبرو اونتو برو تو این باکس بعدش فقط اون نامه بازی رو باز کن .وسلام

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

معصومه چه زود خوابیدی من دیشب جر خوردم تو کافی شاپ :((داداششت داشت تیکه تیکه میشد خوشبحالت که راحت خوابیدی امروز دیع دانشگاه ندارم راحت ^________^

Mohamadreza Mc گفت:

ممنون مرسی لطف دارید

ابی 0007 گفت:

بابا دمت گرم داداش حصین من ک گفتم ک ما اینجا راز نگه دار هم دیگه ایم

مادی ۸۲ گفت:

فدااات نازنین جونم…مرسی گلم… .like.

مادی ۸۲ گفت:

مرسی داداش حصین… .like.

مادی ۸۲ گفت:

مرسی آجی معصوم… .like.

مادی ۸۲ گفت:

آجی نازنین، جون مادی از این حرفا نزن بغض کردم… :(( :(( :((

نازنین گفت:

سلااااام بر مادی جون خودم…..خوبی عزیزم؟؟؟بغض چرا؟؟؟بیخیال..
مادی چنسالته ابجی؟؟؟ :good:

نازنین گفت:

سلااااااام….صب بخیر…..تنبلای الکی خوش….پاشید ببینم برید سر کارودرستون…
من دارم میرم خیلیم استرس دارم….واسم دعا کنید توراخدا..✋✋✋✋
فعلا بای بای

معصوم گفت:

سلام عه اینا چی چین یه دیقه فکر کردم اشتب اومدم

ابی 0007 گفت:

بابا دمت گرم داداش حصین من ک گفتم ک ما اینجا راز نگه دار هم دیگه ایم

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی این شعر را تقدیم میکنم ب تک درخت زندگیم ک …….

نازنین گفت:

سلام داداش ابی خودم….خوبی عزیزم؟؟؟؟تک درخت زندگیت ک؟؟؟؟؟؟

معصوم گفت:

بچه ها من دارم میمیرم نفس های آخرم فقط باید قول بدید هروز دو رکعت نماز بخونید و برای شادی روح ام فاتحه بفرستید.
و آخرین حرفم بابا آدمین این چی چیه خیلی بده قبلی از نظر من عالی تر بود.

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی این شعر را تقدیم میکنم ب تک درخت زندگیم ک …….

معصوم گفت:

اها اینم بگم الهی حصین بترکی دیروز به خاطر تو کلا سرم تو گوشی بود هی میرفنم بازی هی می اومدم اینجا ک نکنه تو اس بدی کل خوانواده ام منو دعوا کردن میگن چقدر سرت تو گوشیه بزار کنار .

نازنین گفت:

ابجی معصوم ????????
حصین بترکه؟؟؟؟دلت میاد؟؟؟?????
قربونت برم خب خودت خواستی بری توبازی چقدبهت گف نیا☺☺☺ .like.

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

خخخخخخخخخخ نازی دمت هات .معصومه اخه عزیزم میای اونجا چتم که نمیکنی ایمیلتو فقط عوض کن همین راهشه

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

معصومه ایمیلتو تا عوض نکنی درست نمیشه یا ایمیلتو عوض کن با من یه کار دیگه بکنم مخ یکی از این دخترا رو بزنم اکانتشونو بدن بهت

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

اکانت نورانو وللش….اکانت یه دختره دسمه ببین میای تو بازی بالا یه دکمه خروج داره اونو بزن بعدبقلش عکس یه کلید داره کلید و میزنی تو قسمت نام بنویسmaryam ahبعد در پایینش که رمز میخاد بنویسmaryam بعد اون فلش کوچیکو بزن وارد بازی میشی وسلام

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

خودمونیمام ناموسن ترکیدم

معصوم گفت:

آدمین جونم ناراحت نشیا اینجا خوشگله ولی یکم سخته آدم گیج میشه ولی خوبه .
و اینکه بگم زود خوابیدم مریض شدم حصین :(( همه این کارای ک گفتی کردم میگم بهم تبریک هم گفت ک تائید زدم

Mohamadreza Mc گفت:

یکم کار کنید عادت میکنید

نازنین گفت:

سلاااااااااااام….من هنوز زندم….خخخخ.????…ولی خستم خیلیم خستم.????
چطورید بچهااااا….

نازنین گفت:

قشنگه خوبه خوشم سایت.عالی شده…ولی بهم نخندیدااااا…
اول ک اومدم گمشدم یدفه..خخخخخ .vay. .like. .like. .like.
دمت گرم ادمین…لایک داری کارت حرف نداره .BigLike. .BigLike.

معصوم گفت:

ابی حرفتو زود بگو ببینم تک درخت زندگی که……
نازی نه دلم نمیاد ولی حرصم گرفته
بچه ها میخوام قیافه حصین و تو صیف کنم
امممم…….چاقه خیلی تپله مو هم نداره داره ولی یه کم کچله وسط موهاش یه دستش کوتاه یکیش بلنده .پاهاشم همینطور .خوب تموم شد خخخخخخخخخ???اها گوشش هم به این بزرگی?خخخخ

saman.s.d گفت:

س.ب همه .آبجی نازی درست شد

مادی ۸۲ گفت:

سلام آجی نازنین مرسی فداتشم…تو خوبی گلم؟ .like.
۱۳سالمه خواهری…

saman.s.d گفت:

ای بابابازخراب شد

مادی ۸۲ گفت:

ااااا آجی معصوم این چه حرفیه؟؟؟خدانکنه… :(( :(( :((

aydin at گفت:

سلام بچه ها

aydin at گفت:

تیغو کشیدم کشیدم نگاه کن اونم ازم خسته شد پاره نمی کنه چرا ها??

aydin at گفت:

بچه ها حالم خوب نیست ببخشید حاله شمارو هم بد میکنم?

aydin at گفت:

بچه ها حالم خوب نیست ببخشید حاله شمارو هم بد میکنم

معصوم گفت:

حصین به خدا نمیتونم به داداشم کلی قسمش دادم مگه زیر بار میرفت هی میگه به من چه

aydin at گفت:

چی شده آبجی معصوم?

معصوم گفت:

حصین من یه فکری دارم ولی اگه دلت نخواست بگو نه من ناراحت نمیشم
حالا تو میتونی از طریق بازی شماره تو بفرستی بعد میتونیم با sms صحبت کنیم
چطوره؟؟؟؟

معصوم گفت:

حصین مریم خودش راضیه اگه راضی هست استفاده کنم
پس ساعت ۵ بیا اونجا
راستی اونجا چی بگم بگم مریمم یا معصومه
آدمین تو رو خدا زود تائید کن

aydin at گفت:

خوبید بچه ها?

ابی 0007 گفت:

بگم نگم میشه بگم نمیشه بگم ولی بالاخر موقشع بشه میگم

معصوم گفت:

بچه ها هر چی در مورد حصین گفتم بر عکس کنیدخخخخخ
آدمین ایول این طوری بهتره

معصوم گفت:

حصین خیلی گلی خیلی آقایی خیلی بامرامی خیلی جیری خیلیییی هر چی بگم بازم کم گفتم مریسیی???

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

بهرت شد داداش محمد رضا ولی جدیده هم بد نبود

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

سلام ایدین خوش اومدی داش گلم ….معصوم بیا بازی انلاینم خوب شب باید برم سرکار

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

بیا دیگه اومدم تروخدا زود بیا باید برم سرکار

**Negin** گفت:

هیچکس مارو تحویل نمیگیره ها ههههى پس برم بهترم خدافظ
بچه ها???

نازنین گفت:

سلام بروبچها… چطورید داداشای گلم؟؟؟ابجی جونام چطورن؟؟؟
فداتون بشم….
سلام ایدین جان..چطورید؟؟؟خوش اومدی عزیزم.

نازنین گفت:

من از صب روز سختی داشتم….بچهاببخشید ظهراومدم وایو ولی واسم جشن گرفته بودن استادم اومد دنبالم رفتم…الانم پیاده کل شهر راه اومدم تایکم ای دلتنگیم بخوابه..خخخ

نازنین گفت:

و…..جاداره بگم من هنوز زندم……خخخخخ?????
چطوری داداش ابی جونم؟؟؟قربونت برم چی میخواستی بگی بگو ببینم تند زود سریع

معصوم گفت:

سلاااام نگین جونم چطوری خواهری اون فندوق کوچولو چطوره چرا دیر دیر میای ؟؟؟؟؟
سلام آیدین جون خوبی خوش اومدی به اینجا
حصین این مریم فکر کنم اصلا وجود نداره میام تو بازی عکسم نمیاد هم نمیتونم حرف بزنم ولی کیف کردی چجوری قیافه تو به بچه ها نشون دادم

نازنین گفت:

مادی جونم خوش حالم ازآشنایی باهات عزیزم….
خواهرکوچولوخودم الان توای سن وحرف ازتنهایی دیوونه؟؟من همسن توبودم همه ازدستم روانی بودم همش بالادرخت بودم یاکلاس درسومیریختم بهم..خخخ

نازنین گفت:

مادی جون دیگ نبینم بیای وتنها وناراحت باشی خواهرما..قربونت برم….

نازنین گفت:

آیدین جان اگ میش خودتو معرفی کن تابچها هم باهات آشنابشن..بچها من ب ایدین گفتم بیاد اینجا…چون فک کنم همه درکش میکنیمواونم باماهمدرده .vay.

نازنین گفت:

وبهتم بگم ایدین عزیزم اینجا همه الکی خوشیم….
من یکی ک کلا بی تکلیفیم واس خودم…اصن یه وضعی..خخخخ
پس دیگ ناراحت نباش .vay.

نازنین گفت:

سامان داداش سلام….
داداشم هنوز نیومده چرا یدفه خراب شد…باوواااااا ببین مشکل ازچیه اخه…بیابازم :good:

نازنین گفت:

من یکی مشکوکم ب این حصین…میاد ب داداش من میگه خیارشورمی…بعدمیره پست بهزاد میگه بیاید پست همیشگی…..
اهای حصین داداش تفسیرکن رفتارتو برام وگرن باید صدتاصورت مالی واسم ثبت بزنی .unLike.

نازنین گفت:

نگین ابجی اخه ای چ حرفی میزنی…راستی اصن سلام…فسقلی خاله چطوره؟؟؟قربونش برم….
چرامن اینجا نباشم کسی ج کس دیگ نمیده..خخخخ .vay.

نازنین گفت:

ایدین اومده…مادی اومره…نگین اومده..سامان اومده…
داداش ابی من نبودم توج دوستامونا بده قربونت برم…
ای معصوم وحصین ک کلا خیارشورن….حالاهی میرن بازی فردا باید ببریمشون کمپ ترک کنن????

نازنین گفت:

داداش ابی به سلامتی خودت داداشم ک مرامت ازهمه واسم بالاتره….قربونت برم داداشم☺☺☺????

ابی 0007 گفت:

آبجی نگین نرو برگرد تازه داشت جمع گرم میشد

ابی 0007 گفت:

آبجی نگین آبجی نازی میدونه که من اصلا از کلمه خداحافظی خوشم نمیاد پس اینو نگو برگرد بابا

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

سلام نگین خواهر گلم کی تورو تحویل نگرفت غلط کرده شده یه بار بگی حصین من ج ندم :good:

نازنین گفت:

داداش ابی؟؟؟؟اومدی بیا درد ودل کنیم؟؟؟؟باشه داداش؟؟؟؟
دلم بدجور گرفته امروز صب ک رفتم واس تقدیرنامم اون زودتر رفته بودنمیدونم کی بش گفته بود.

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی بهت میگم فعلا وایسا وقتش بشه ما ک هنوز هستیم دور همیم بهت میگم

ابی 0007 گفت:

آبجی جون من هر کی سوال بپرسه جوابشو میدم در خدمتشونم

**Negin** گفت:

نمیدونم چرا هرجا میرم دل همرو میزنم برم بهتره …فدات بشم داداش حصین من همیشه تنها بودم این دفعه هم روش?????

ابی 0007 گفت:

سلام ب بروبچ جدید خوش اومدید

ابی 0007 گفت:

آبجی جون راست بگو دوست داری نبینیش

ابی 0007 گفت:

الان رابطه ای بینتون هست

نازی گفت:

ابجی نگین؟؟؟توراخدا ازای حرفا نزن…جون من…

ابی 0007 گفت:

الان رابطه ای بینتون هست حرف حسابش چیه چی میگه

نازی گفت:

وای…اخه من موندم من چرا هنوز زندم باای همه استرس وعصاب خوردی…اح..کامنت هام ارسال نمیشدن..ن فقط اینجا همه پسته همیطور بود…اح اح اح..یه ایمیل دیگ داشتم زدم اح

نازنین گفت:

خب…یه نفس تازه کنم…..خب…
ببین داداش سامان نمیدونم میای اینجاسربزنی یان…ولی بیابرو ای زامبی جمعش کن ازپست مهراب…میخواد فدات بشه…هه.برو داداشم

ابی 0007 گفت:

هم شهریتونه

نازنین گفت:

جای دیگ نگفتم چون غریبه هس اینجا همه ازخودمن…
سامان یاخودت جمعش میکنی یا کاری باهاش میکنم ک واست بشه همون زامبی ک خودش میگ من عصابم ضعیفه..همه میدونن

نازنین گفت:

سلام داداش ابی خودم…..خوبی عزیزم؟؟؟؟نمیذارن ک اخه..تاادم بیاد یکم ب خودش بیاد میان روعصابم رژه میرن…زرتی همی دختره زامبی..

نازنین گفت:

بیخیال…وللش….ابی.فقط موندم چرا من ایقدتوچشم هرکی میاد گیرمیده ب من….
اون ازسامان ک چجوری باهام رفتارکرد..اون ازاون پسره ام زد…ای از ای زامبی…خدااایا..مملکت روانیه بخدا????

نازنین گفت:

بیخیال….خخخخخ یکم الکی بخندم دلم خوش بشه..خخخخ??????اخه ای چ فکری کرده زامبی…خخخخخ????

نازنین گفت:

داداشم ابی….رابطه کجابود عزیزم….میگم بادوستمه…بعد محرم وصفرمیخوان عقد کنن…
نمیدونم حرف حسابش چیه…مشکل منم همینجاس ک نمیدونم چشه

نازنین گفت:

ابی داداشم دیشب ک بهت گفتم زنگید وپیام داد..منم شمارشو مسدودکردم…صب اومده بود سازمان…یکی دورمه ک داره همه چیابهش میگه..دوباره یه خائن جدید…

نازنین گفت:

صب ک رفتم سازمان اونجا بود…من همیش سرم پایینه اصن ندیدمش فقط اومدجلوم گف ای چ حالیه چراایجوری تو…منم اصن نفهمیدم چی گف خیلی تعجب کرده بودم بش گفتم برو کنار وردشدم ازش

نازنین گفت:

بعدم تواتاق ک بودم استادم اومد گف یه اقا میخواد بات بحرفه منم گفتم کسیونمیخوام ببینم..کلی سروصدا کردومنم محلش ندادم چون باید میرفتم واس تقدیرنامه..

**Negin** گفت:

اجى نازی قسم نده ????

نازنین گفت:

داداش ابی اخه من نمیدونم چشه..بعده اونجاپیاده زدم ب راه ورفتم دانشگاه کلیم گریه کردم..رسیدم دانشگاه دیدم باهمی رفیقم نشستن غذامیخوردن ومیخندن..

نازنین گفت:

اره شهرکرده داداش ولی مال اطراف شهرکرده….دوستمم ازاطراف میاد…باهم میان باهم میرن…میدونم خیلی همودوس دارن..البته اونا نمیدونم ولی دوستم روانیشه ب ولله..

نازنین گفت:

واس همی وقتی فهمیدم خیانت کرده بهم هیچی نگفتم چون میدونستم رفیقم خیلی میخوادش…..گناهداره زندگیش خراب میشد نمیخواستمونمیخوامم ناراحت بشه????

نازنین گفت:

ابی دوس دارم نبینمش؟؟؟؟؟ینی از خدامه فقط…ک دیگ هیچوقت نبینمش… .

نازنین گفت:

چی بگم اگ دس خودم بود دیگ اصن دانشگاهم نمیرفتم..دیگ حتی ازخونم بیرون نمیرفتم…داداش ابی بخدا خیلی سخته…قبولم داری؟؟؟

نازنین گفت:

راستی داداش ابی ناقلا…نگفتی تک درخت کی بود ک………………
زود تند سریع همی الان میگی..زودباش

نازنین گفت:

داداش یچی بگم…..من امروزخیلی راه رفتم خیلی فکردم…من دیگ اصن هیچ حسی بهش ندارم…اصن یجورعجیبی شده قلبم..اصن امروزسرموبالانیوردم..انگارباکفشاش حرف زدم.هه

نازنین گفت:

نمیدونم ازیه طرف فقط خداروشکرمیکنم ک دیگ قلبم آزاده وهیچ حسی بش ندارم…ازیه طرفم نمیدونم چرا هی میرم توفکرکه اخه من چ گناهی کردم ک ایناباهام ایطوری کردن

ابی 0007 گفت:

نازی جون چیزی بهت گفته؟؟؟؟؟؟؟؟

نازنین گفت:

من امروز بعد یروز سخت ابی فقط ب همین رسیدم ک چرا من بایدای اتفاق واسم میافتم منی ک میگم خودمم فهمیدم دیگ نمیخوامش..چرا بهترین رفیقم اخه….?

نازنین گفت:

ن داداشم…تعریف کردم همه چیا برات…ب جون خودت فقط همینا بودم ک گفتم…

نازنین گفت:

نگین جون قربونت برم…فدای اون فسقلیت بشم…دیگ ازم ناراحت نباشیا

نازنین گفت:

ابجیدقربونت بره..عزیزم…مناببخش..بخدا حال وروزما ک میبینی یکم قاطیم….هه بی تکلیف

نازنین گفت:

اخ….داداشی اینا ک گفتما ایقد راحت شدم….اخیییش انگار قلبم سبک شدها?????????

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

تازه محمد رضا میخاستم بگم استیکر بیشتر بزار همونواروم برداشتی ناموسا خیلی بدی

ابی 0007 گفت:

اره آبجی قبولت دارم حرفهات برام سند

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

بچه ها شاید من زیاد دیگه نیام //نیام ناراحت نمیشین ؟

معصوم گفت:

سلام سلام سلام واای اینجا چه خبره آبجیای گلم نگین و نازی چی شده چرا هر دو ناراحتید واااای نازی یه روز بهم گفتی تا مارو داری غم نداری حالا همینو به خودتون میگم نگاه منگین جونم ناراحت نباش ناراحت بشی اون فسقل خاله هم ناراحت میشه حالا بخند ببینم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

معصومه میدونه من خداییش خیلی گرفتارم :(ببخشید نازی و ابی نگین مائده و ایدین سامان علی معصومه

ابی 0007 گفت:

آبجی این دوره روزگار نامردیه قبول کن باید تو این دور و زمان شیر باشی شیر نباشی کارت تمومه

ابی 0007 گفت:

آبجی یعنی رفیقت که الان باهاشه هیچی بهش نمیگه وقتی تو دانشگاه باهات حرف میزنه

ابی 0007 گفت:

آبجی حداقل کارو بکن شماره همراتو عوض کن

ابی 0007 گفت:

شماره را عوض کنی فقط میمونه دانشگاه دانشگاهم سعی کن زیاد دورش نری دورت نیاد میبینیش انگار ن انگار اهمیت نده

ابی 0007 گفت:

ی راه دیگه هم داره اگه بخوای آدرسشو بهم بده تا بیام براش بگم حقشو بزارم کف دستش اصلا نمیگم ک من کیم کسی هم نمیفهمه سریع هم برمیگردم تا حساب کار بیاد دستش

**Negin** گفت:

اجى از دست تو ناراحت نیستم فداتشم تو ابجیمى مگه میشه ازت ناراحتشم…خخخخ از دست تو معصوم???

مادی ۸۲ گفت:

آجی نازنین منم از آشناییت خوشحالم…
خواهری بخاطر همینه که میگم تنهام دیگه،تو این سن کم تمام غمای عالم و کشیدم،خیلییی سخته خیلیییی…
نازنین جونم وقتی میام وایو خوشحالم و آرامش دارم و احساس تنهایی نمیکنم،ولی بیرون از اینجا….هعییی

مادی ۸۲ گفت:

سلام داداش ابی مرسی…

ابی 0007 گفت:

این طور آدم های باید بلای سرشون بیاری تا حساب کار دستشون بیاد

مادی ۸۲ گفت:

آجی نگینم تروخدا از این حرفا نزن دیگه…باشه خواهری؟؟؟

مادی ۸۲ گفت:

اااا داداش حصین چراااا؟؟؟
من ناراحت میشماااا داداشی نریا باشه؟بازم بیا خب؟؟؟

مادی ۸۲ گفت:

سلام معصوم جونم خوبی خواهری؟

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی بخدا من دوس ندارم که تو ی سانیه ناراحتی بکشی ب قرآن ناراحتی تو ناراحتی منم هست امیدوارم ک تو این روزا خبرهای خوشی بشنوی و روزهای خوبت آغاز شه

ابی 0007 گفت:

داداش حصین تو دیگه چرا

ابی 0007 گفت:

داداش حصین تو دیگه چرا تو را خدا اینطوری نکنید

ابی 0007 گفت:

نازی جون دنیا ک همین جوری ک نمیمونه رو دو چرخ بچرخه

ابی 0007 گفت:

میخوام اینجا با تو باشم زیر بارون دوباره ولی افسوس ن تو هستی ن دیگه بارون میباره

ابی 0007 گفت:

خاطره های مرده مو زنده کن

ابی 0007 گفت:

خیلی با مرامی با معرفت با شخصیت با منطق با صفا با حال با ادب باشعور با بابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابابا هه خدا منو بکوش دیگه نمیتونم تحمل کنم خدا جون

ابی 0007 گفت:

فکر نمیکردم ک ی روز اینطوری شم

ابی 0007 گفت:

بعد از رفتنم از اینجا زندگیم از هم میپاشه در همسایه میگن جاش خالی نباشه راستی عکسم رو دیوار اونم از خودت جدا کن اگه دلتنگ شدی روزی درو دیوارو نگاه کن

نازنین گفت:

سلااام…من دیشب ازخستگی خوابم برد…چ اتفاق هایی افتاده…هه
ببخشم داداش ابی جونوجتوندادم…

نازنین گفت:

مرسی ک قبولم داری داداشم…بخدا من هیچکس وندارم..ن دوست ن رفیق ن خواهر..دیشب بعدچنوقت فقط حرفاموب توزدمواروم شدم واصن خوابم رفت… . .vay.

نازنین گفت:

داداش ابی بخدامن اصن باهاش نمیحرفم داداشم…همون اوایلم من زیادباهاش حرف نمیزدم همینم شدواسش یه بهونه گف توک اصن جواب منا نمیدیواصن بامن نمیای بیرونو…..ک بعدای جریانافهمیدم بارفیقمه..

نازنین گفت:

اره خودمم توهمی فکربودم خطموعوض کنم….تودانشگاهم میگم ک من سرموزیاد بالانمیگیرم اونم همش بارفیقمه…ینی اصن نمیاد سراغ من…
بااون میره بااونم میاد.

نازنین گفت:

اوووخ…قربونت برم داداش باغیرت خودم…..مرررسی عزیزم…همین گفتنشم واس من خیلی بزرگه..داداش گلم مرسی ک هستی عزیزم….مردونه دمت گرم???

نازنین گفت:

قربونت برم ابی جان…خدانکنه ناراحت باشی داداش گل خودم….
بخدامرسی ک هستی..خیلی گلی….

نازنین گفت:

حصین داداش ینی چی زیاد وقت نداری؟؟؟داداش ما ک ازمنشیت وقت گرفته بودیم…حصین دیگ نیومدی دیگ عروسیت نمیامدگفته باشم

نازنین گفت:

بچها عجب تهدیدیش کردم……??ازخداش بود ک این اخه من نرم عروسیش…حخخخخخخخ. .حصین بیا منتظرتیم

نازنین گفت:

قریون ابجی نگین بامرامه خودم برررررم…..???

نازنین گفت:

ابی داداش میبینی توراخدامن پارسال همیموقع هاایقد شادبودم…هیچکسم جرات نداشت بم یچی بگه….ولی الان ناراحتی داغونم کرده…حال ای مادی میفهمم

نازنین گفت:

ابی داداش میبینی توراخدامن پارسال همیموقع هاایقد شادبودم…هیچکسم جرات نداشت بم یچی بگه….ولی الان ناراحتی داغونم کرده…حال ای مادی میفهمم چون تنهایی خیلی سخته..
ولی الان من دیگ تورادارم داداش ابی خودم

نازنین گفت:

مادی جون اگ وایو ارومی پس سعی کن بیشتر بیای…بیا اینجا ماهستیم قربونت برم..همیشم اروم باش و باعقلت تصمیم بگیر..

نازنین گفت:

ای معصوم وحصین رفتن همریگروپیداکردن تواون بازیه ماروپیچوند حصین رفت همونجا…..هخخخخخ.
شوخی کردما….ولی باز بیا یه سرمون بزن

نازنین گفت:

فدااای معصوم خوب ومهربون خودمم بشم….عزیزم…??????دمت گرم .

نازنین گفت:

داداش ابی خودم مرسی ک هستی قربونت برم…خیلی گلی..خیلی بامرامی دمت گرم کاش همه مث توبودن….????

نازنین گفت:

بعدشم داداش ابی توجواب خیلی ازسوال های من وندادی.نگفتی اون درختی ک………
واین با مرام وخیلی باادب و……..دورازجونت ابی جون ای چ حرفیه میزنی..
بعدم فک نمیکردی ک یروز چطوری بشی؟؟؟

همه اینا قشنگ توضیح بدهرببینم….بدو بدو بدو……

نازنین گفت:

کاش ادمین هم یکم هوای مارو داشت و ماهم دوس داشت…..
اما حیف وصد افسوس……

**Negin** گفت:

ععععععه داداش ابى این حرفا چیه میزنه دیگه نبینم اینطورى حرف بزنیا???

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

مائده و ابی خیلی گلین خیلی …………………..معصوم یادت نره ۶بیا سایت فعلا دم همتون بخاری

ابی 0007 گفت:

هه خدا دارو واسه همه دردی هست جز شکست ع ش ق ی آخه واسه چی

نازنین گفت:

سلااااااام…چطورید؟؟؟؟من اومدمو اومدم…..
خوبی داداش ابی؟؟؟؟نگینم چطوری؟؟؟معصوم جون ومادی جون خوبید؟؟؟؟؟

نازنین گفت:

اخ….چرا هنوز کامنتا تایید نشدن….خخخخخ کامنتامون بیات شدن…. .O-o. .O-o.

نازنین گفت:

خوب نیس ادم درصورتی ک باید فردی بیطرف باشه جایی ،،،وجه بگیره وپشت کسیا بگیرها . ..
مگه ن داداش ابی؟؟؟؟خخخخخ

معصوم گفت:

سلام مادی جونم خوبی عزیزم نبینم ناراحت باشیاا من و تو خواهرای کوچیک اینجایم حرفتو درک میکنم نازی جون منم ۱۵ سالمه واینکه بچه ها حصین نمیره فقط یکم دیر دیر میاد اینجا همین .
راستی نگین از دست من چی ….

نازنین گفت:

بیخیال…..چون میگذرد غمی نیست……??????

نازنین گفت:

داداش محمد رضا باهات قهرم…?????

نازنین گفت:

حصین مواظب خودت باش…دم خودتم بخاری….بای

نازنین گفت:

واقعا معصوم۱۵سالته ونامزد داری؟؟؟؟دیووونه…باوااااا….۱۵سالته وایجوری…دیگ نبینم تو ومادی ناراحت باشیدا

نازنین گفت:

بهم میخندی داداش؟؟؟باشه داداش فداااات….
مرسی بابت سایت خوبت…

نازنین گفت:

من اینجا بارفیقای خوب خوب اشناشدم….واس همی یکیم ک شده هزار بار ازت تشکر میکنم….
ولی توم باز برو پشت دیگران هی بگیر…منم قهر میکنم

نازنین گفت:

اره نگین جون ای ابی هم دلش کتک میخواد انگار…ههههه

نازنین گفت:

داداش ابی خودم….خدا واس شکست عشقیم دارو گذاشت ولی ماوارد نیستیم چجوری استفاده کنیم…ب قول خودت زود خودمونا میبازیم

نازنین گفت:

داش شکست عشقی داروش دوباره عشقه….
ولی مامیمونیم پای همون شکست وهی خودمونا نابودترمیکنیم

ابی 0007 گفت:

بامرام با معرفت با ادب با شعور باشخصیت با…….. آبجی جون با شما بودم هرچی بگم کم گفتم لایک داری ایول خیلی گلی

aydin at گفت:

سلام بچه ها
خوبید?
آیدین۱۸گیلان آبجی نازنین

aydin at گفت:

سلام بچه ها
آها پس منم الکی خوشم آبجی نازنین
خوبید بچه ها?
ممنون داداش حصین و آبجی معصوم و آبجی نگین
آیدین۱۸گیلان آبجی نازنین

ابی 0007 گفت:

بعد آبجی جون هیچ وقت فکر نمیکردم ک بعضی از روزام واقعا انقدر سنگین باشه

ابی 0007 گفت:

داداش حصین ایول داش خیلی با مرامی گلی از خودته لایک داری

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی اون تک درخت ک گفتم گفتم ب موقعش میگم ولی باشه میگم طرف تو همین سایته؟

aydin at گفت:

بچه ها بیمارستانم دیر اومدم شانس نیست که

نازنین گفت:

ادمین ازحرفای من ناراحت نشی داداشما…بخدا همه اینجامیدونن من بی تکلیفم…. .vay. .vay. اصن یه وضعی….????

نازنین گفت:

الان دیگ واقعا داغون وعصبانیم….دارم متلاشی میشم….
داداش ابی ای چ حالیه تو داری؟؟؟؟هان؟؟؟؟جریان چیه؟؟؟؟

aydin at گفت:

دیگه واقعا هنگ کردم

نازنین گفت:

داداشم من باتودرد ودل میکنم توکه خودت داغون تری ازمن..چیشده اخه؟
اح اصن نمیفهمم چی میگما بغض کردم دلم گرفته…???

aydin at گفت:

مبارکه آبجی نازنی همیشه موفق باشی

نازنین گفت:

چرا ابی ایجوری شدی؟؟؟جریان چیه؟؟؟من تاکامنت پست بهزاد خوندم اصن بدجورداغون شدمو گریه افتادم ….چیشده داداش؟؟؟

نازنین گفت:

اون از حرفای سامان…
اون ازحرفاوحال تو ابی…..بخدا داغون شدم…. :(( :((

معصوم گفت:

اع اینجا چه خبره ابی چی شده الهی کل وایو قربونت برن ناروحت نباشی داداشی چی شود خودتو خالی کن هر چی تو دلته زگو تا خالی بشی
نازی جون پس تو قم نیستی دختره ۱۲ ساله ازدواج میکنه بیشتر هم کلاسیام هم همینطور

نازنین گفت:

داداش ابی…بدجور دلم گرفته…بخدا ایقد عصابم خورده…اومدی بیا دردودل کنیم…
راستی سامان دیشب همه چیوبهم گف..ک عشقش رحمت خدارفته..
وای من چقداذیتش کردم ابی گناه داشت

نازنین گفت:

شاید…..شاید ای اولین باری هست توزندگیم واس کس دیگ گریه میکنم….
بار اول ک کامنتای دیشبتو خوندم ابی بخداشکستیم باحرفات…
باردومم ک گریه کردم واس سامان بود ک رفته تنهاواس خودش تویه پست دیگ وجریانشوفهمیدم

نازنین گفت:

داداش ابی شما باهم پسرعموهستید..داداشم باهم خوب باشید هوای هم دیگ داشته باشید…دوتاییتون میدونید دردتنهایی چیه عزیزم..باشه؟؟؟

aydin at گفت:

داداش حصین نباشی نمیشه منم گرفتارم ولی باز میام پس بیا

aydin at گفت:

با آهنگه مهراب ، داغون تو بیمارستانم

نازنین گفت:

دلم بد جور گرفته…..عاشق ای هوای سردم……????

نازنین گفت:

اخ ……..داداش ابی خودم کجایی؟؟؟؟????
خیلی نگرانتم…اخه ای کامنت چی بودن گذاشتی پست بهزاد واینجا..بخدا کمرم شکست..?????

مادی ۸۲ گفت:

چشم آجی نازنین…مرسی گلم فدااات…
خوبی خواهری؟

مادی ۸۲ گفت:

فدات داداش حصین خودتم خیلی گلی داداشی…

نازنین گفت:

معلوم نیس چرا از شانس ما کامنتها تایید نمیشن….من اینجانگران و ویروونه،،،،اونم اونجا داغون….

مادی ۸۲ گفت:

سلام آجی معصوم مرسی گلم ولی راستش خیلی خوب نیستم…مرسی که درکم میکنی…تو خوبی خواهری؟

نازنین گفت:

????
???????

مادی ۸۲ گفت:

آخه آجی نازنین مگه میشه آدمی که از عشقش اونم عشق اولش شکست خورده،دوباره عاشق شه؟؟؟هععیییییی…. :(( :(( :((

نازنین گفت:

سلام مادی جونمممم.خوبم ..خوبی؟؟؟اره پ نمیشه….همیشه ما ادما بیشتر عشقای اولمون کور کورانس و ازرو احساسات…مخصوصا مادی توک ۱۳سالته ازای ب بعد وقت داری

نازنین گفت:

سلام داداش ابی خودم…خوبی گلم؟؟؟؟؟??????واقعا بامن بودی؟؟؟؟خخخخ قربونت برم خودا بامرامی بامعرفتی..گلی..عزیزم..همه خوبیاازخودته فداتشم

نازنین گفت:

داداشم کجا بودی؟؟؟یچی بگم…خیلی نگرانت شده بودم بخدا….ای حرفاچی بودن زدی..هااان؟؟؟چرا بعضی از روزات سنگین؟؟؟دلیلش چیه؟؟؟????

نازنین گفت:

واقعااااا؟؟؟اون تک درخته توهمین سایته؟؟؟خخخ…ابی خیلی بدی بگو ببینم توراخدا….خیلی کنجکاو شدم…من میشناسمش؟؟اره داداشم؟؟

نازنین گفت:

خخخخ من تاحالا فک میکردم اون کسی میگفتی ک توزندگیت خیلی دوسش داری…خخخخ چقد هوشم پایینها…خخخخ
زود تند سریع بهم بگو…اسمش چیه

aydin at گفت:

آبجی نازنین من قرار نبود خوش باشیم پس ناراحات نباش
نگاه من رو تخت بیمارستان مشاوره میدم نه?

نازنین گفت:

خخخخ اصن فقط ابی رو کامنتت قفلم….خخخخ هههه دیوونه
من ایقد با……بابابابابابابا……
بعدتوچرااخرش ای حرفا زدی؟؟؟؟؟چرا نمیتوونی تحمل کنی؟؟؟چیونمیتوونی تحمل کنی

نازنین گفت:

سلام ایدین جان…خدا بدنده بیمارستان واس چی اخه؟؟؟
همی امروز بخدا میخواستم بگم چرا ایدین و ای داداش پرسپولیس نیستشون…ک توخودت کامنت گذاشتی…

نازنین گفت:

ایدین جان ولش کن….این حصین واس ما کلاس اومده…کلاسی واسش بذارم….قابل توجه همه حصین باهرکدومتون کارداشت ب منشی تون بگید نوبتش نده..ههه????

نازنین گفت:

قربونت برم ایدین جون…مرسی..ایشالله ک شمام همیشه توزندگیت موفق وپیروز باشی…

نازنین گفت:

واقعا معصومه؟؟؟؟؟خخخخ ایول..اخه دختر۱۲ساله چی میدونه اززندگی….خخخخ پس من اگ اونجابودم ترشیده بودم..خخخخخ????

ابی 0007 گفت:

آبجی جونم واقعا دیشب دلم خیلی خیلی شکست نتونستم جلو خودمو بگیرم

ابی 0007 گفت:

آبجی واقعا ببخشید نتونستم جلو خودمه بگیرم

ابی 0007 گفت:

آبجی واقعا ببخشید نتونستم جلو خودمو بگیرم

نازنین گفت:

خخخخخ…یچی بگم بخندید…حالتون عوض بشه.خخخخ
امروز یه مینی بوس دخترباسرعت اومدن دانشگاه همه دخترا جیغ ودادو میخندیدن صداشون میومد…?????

نازنین گفت:

خخخخ وای نفسم نمیاد بالا….خخخخ
بعدیه چندتا پسر وایساده بودن یدفه ترسیدن فرارکردن…یکیشون میگف برید ب پسرابگید فرارکنن دختراحمله کردن…خخخخخ .vay. ?

نازنین گفت:

بسلامتی همه دخترا ک وجودشون گاهی وقتا فقط مایه ترس وزلزله…خخخه

ابی 0007 گفت:

ن آبجی با سامان هیچ مشکلی ندارم خیلی هم دوسش دارم پسر عمومه هر چی بهم بگه یا بهش بگم خودمون خوب میدونیم ک هیچ کدوممون ناراحت نمیشیم مگه میشه ناراحت شیم از بچگی با هم بزرگ شدیم

نازنین گفت:

ابجی معصوم فکرم درگیر شده…بعد اینا ک۱۲سالگی ازدواج میکنن دیگ درسم میخوونن؟؟؟خودت درس میخوونی؟؟؟

نازنین گفت:

آیدین جان توم سنت هنوز کمه..خیلی زوده الان ایقد داغون باشی..دیگ نبینم حرف ازشکست وبیمارستان ای حرفابزنیا…☺☺
اگ دوس داری بگو جریانت چیه…بامادرددل کن..همه تقریبا یه دردیم

نازنین گفت:

ایوووول بچهاااا…من عاشق گیلانم….دمت گرم ایدین…ایول داری….گیلان..رشت ساری مازندران…انزلی..بابل..امل.قائمشهر….همه اینجاهاعشق منن..دیوونه سفر رفتن شمالم???شهرتون خیلی خیلی قشنگه

نازنین گفت:

راستی داداش ابی خطمم امروز صب رفتم عوض کردم…خخخ ایرانسل گرفتم…۵۰۰ مگابایتم اینترنت داشت…خخخ

aydin at گفت:

بچه ها یه دعا کنین :((نا سلامتی شاید امشب بمیرم
بگیدآمین:)

نازنین گفت:

ولی بچها یه نصیحت خواهرانه بهتون بکنم….استوار باشید..مردونه وایسید روبه روی مشکلاتتون…من خودم کوچیک ترازاینم ک بخوام نصیحت کنم ولی بخدا حیفه قدر تک تک لحظه هاتون رابدونید…

نازنین گفت:

شماها هنوز نیومدید دانشگاه ببینید چ جاییه..اونجا اگ نخوری خورده میشی..
دروغ میگم داداش ابی؟؟؟؟ماتودانشگا یچیزایی با چشمامون میبینیم ک شما اگ ازالان بخوایید ایجوری داغون وزود باخته بشید فردا تودانشگاه یابزرگ ک شدیدزود میبازید

نازنین گفت:

از الان خودتونا عادت بدید…محکم باشید جلو مشکلات زندگیتون..شما از ای به بعد دارید…باید عاقل باشید از لحظات زندگیتون درست استفاده کنیدبخدا مث خواهرامید ک ای حرفابهتون میزنم????..

نازنین گفت:

ایدین……فاز منفی دادی…من میدونم وتو…ای چ حرفیه….باواااااا….

ابی 0007 گفت:

اره آبجی من تمام کامنت ها را نکته به نکته میخونم

نازنین گفت:

داداش ابی از چی دلت گرفته بود؟؟؟اخه چرا یدفه ایطوری شدی

نازنین گفت:

افرین داداشای گل خودم…لایک داری داداش ابی خودم

ابی 0007 گفت:

بچها اینجا دیگه پر شده بریم آهنگ پایینیش ب نام مصنوعی کامنت بزاریم باشه

ابی 0007 گفت:

راستش آبجی دیشب کمی حالم خوب نبود بعد داداش سامان هم این کامنت ها را گذاشت دیگه داغم تازه شد بهم ریختم آمپرم پرید دست خودم نبود

مادی ۸۲ گفت:

سلام داداش ابی چی شده؟؟؟منم کامنتات رو خوندم بغضم گرفت…چرااااا انقدر ناراحتی داداشی؟؟؟

مادی ۸۲ گفت:

سلام آجی نازنین مرسی عزیزم…حرفات درسته ولی خب من نمیتونم،اصلا زندگی من یجورایی فرق میکنه،من ازخیلییی بچه تریا عاشق شدم اصلا نمیدونم اسمش عشق هست یا نه؟فقط میدونم که چهارساله درگیرشم و دوساله که تصمیم دارم بیخیالش شم ولی هنوز هم نتونستم…

مادی ۸۲ گفت:

متاسفانه عشق منم مثل عشق آجی معصوم فامیله…خیلییی زیاد میبینمش،ولی خب واسه فراموش کردن یه نفر باید یه مدت نبینیش دیگه…که اونم نمیشه چون دلم براش تنگ میشه… .vay. بعضی وقتا دلم میخواد خودمو بکشم انقدر که بی محلی میکنه… :Heart: :((

مادی ۸۲ گفت:

نازنین جونم من دارم سعیم رو میکنم که تو روی مشکلات وایسم تو بعضی مسائلم موفقم…ولی خب با عشق نمیشه کنار اومد،مشکل من بیشتر اینه که نمیدونم احساسم عشقه یا عادت یا…نمیدونم نمیدونم دارم دیوونه میشم… :(( :(( :((

نازنین گفت:

ابی؟؟؟؟دلت از چی شکسته بود داداشم؟؟؟؟
??????

مادی ۸۲ گفت:

سلام آیدین جان،بیمارستان چرااا؟؟؟ :((
اااا این حرفا چیه خدانکنه… :((

نازنین گفت:

اون از اون داداش حصین بی وفا ک حالا بذار واسش دارم….من اگ نرفتم با اینا کیش نازی نیستم…خخخخ????
اونم از ابجی نگین بامرام…ک نمیاد لااقل حال فسقلی وخودشا ازش بپرسیم..
اونم ازخودم ک همش کامنت میذارم واس همتون.خخخخ?????

aydin at گفت:

هروقت خواستی بیا آبجی نازنین خونه خودته

aydin at گفت:

آره آبجی دانشگاه ما ک نمیخورن از خوردنم بدتر?

aydin at گفت:

چاقو زدن بهم آبجی نازنین حس میکنم امشب آخرین شبه زندگیمه

aydin at گفت:

عشقم از پیشم رفت… رفتم دنبالش بعد با رفیقم دیدمش?گفتم چرا این روزا ازم هی حال مو می پرسید از رابطه منو عشقم ازم می پرسید ?

نازنین گفت:

داداش ابی…شعرات خیلی قشنگن…
ولی از ای ب بعد مینویسی مخاطبت کیه….خخخخخ اخه من یه خصوصیتی ک دارمو نمیدونی اینه ک خیییلی فضولم…خخخخخ?????شرمنده..مخاطبت هرکی بود بگیا .

aydin at گفت:

بعد که رفیقم اومد کنام گوشیشو ازش گرفتم رفتم تو گالریش عکس عشقم و دیدم با رفیقم دو نفری عکس گرفته بودن ?

aydin at گفت:

بغض گلومو گرفت رفتم سوار ماشین شدم یکم اون ور تر پیچیدم برم تو چشماش نگاه کنم ازش بپرسم رفتم خونه عشقم داداشش درو باز کرد بحثمون شد

aydin at گفت:

من چشمام خوب نمیدید حالم نداشتم کاری کنم برگشتم عشقمو دیدم حواسم رفت سمت اون داداشش بهم چاقو زد آخر خوب نتونستم تو چشمایه عشقم نگاه کنم حداقل برابه آخرین بار?

aydin at گفت:

حتی تا الان بهم نگفته زنده ای یا نه بد دردیه فقط میخوام خوشبخت باشه حتی بی من نمیخوام دست آدما بدی بیفته?

aydin at گفت:

موندم نکنه خدا هم منو بلاک کرده باشه آخه ن حرفی ن چیزی?

ابی 0007 گفت:

هر چی آبجی نازیم میگه درست میگه!!!!!! اره آبجی با شما ام مرام معرفت شخصیت هر چی بگم کم گفتم

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

ایدین داداش من بچه رشتم ادرس این مادر….بده بره ب گا مش فکر کرده شهرهرته .vay. اعصابم خوردشده ایدین بچه کجای رشتی داداش والا شکایت کن ازش دیگه هم نگو عشقم اون عشقت نبود بلای جونت بود

aydin at گفت:

امشب ی تیپی میزنم خفن شما سیاه بپوشیم منم کفن?خیلی بده عشقت ولت کنه بره با رفیقت همیشه ببینیشون نتونی به عشقت چیزی بگی، رفیقتم بزنی عشقت دوستش داره ناراحت میشه پس از دور می بینمش حتی وقتی دستش تو دستشه?

aydin at گفت:

امشب ی تیپی میزنم خفن شما سیاه بپوشین منم کفن?خیلی بده عشقت ولت کنه بره با رفیقت همیشه ببینیشون نتونی به عشقت چیزی بگی، رفیقتم بزنی عشقت دوستش داره ناراحت میشه پس از دور می بینمش حتی وقتی دستش تو دستشه?

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

نازی چی میگی برا خودت باوع من کجا رفتم با معصوم من همش درگیرم یا سرکارم یا دانشگاه :|چرا نمیدونی یچیز میگی اخه مث شماها بیکار نیستم بوخودا خخخخخ ایدین اعصابم خورد شده خیلی این یاروکی بوده داش من بچه جانبازانم تو بچه کجاییی

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

راستی تو میخوای بیای کیش خب بیا کی جلو تو گرفته خخخخ فقط مخارجتو به منیشم بگو برات حساب کنه :good:

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

معصوم ببخشید یهو اف شدم یکی از دوستام اومد پیشم رفتیم کافه خودمون :(دیگه الانم همینجام مشتری دارم ببخش 🙁

aydin at گفت:

بچه ها خوابید?
تازه اول شبه ها بیدار شید الان چه خواب آخه
دارم فک میکنم اگه من تو تحقیقات انقد تایپ میکردم چی میشد??

نازنین گفت:

ایدین داداش؟؟؟؟ماک هم دردیم؟؟؟؟منم تعمشو چشیدم
…….خیلی بده بره بارفیقت….???بیخیال..محکم باش …جهنم میخوام اصن دیگ یبارم نزنگه..

نازنین گفت:

ما اینجا همه کنارتیم…فقط از من بهت نصیحت…همی الان خودتوبکش بیرون ازش…حرف ازمردنم نزن…تازه اول راهته داداش…. باید بجایی برسی ک حسرت بخوره

معصوم گفت:

بچه ها اینجا چه خبره من حالم خوب نیس میام اینجا بدتر داغون میشم تو دو خدا اینجور نگید داداش ابی تو رو خدا آیدین جونم خواهش میکنم مادی عزیز م تو هم همینطور

نازنین گفت:

خاااااک توسر چنین رفیقایی بکنم…بخدا چرا همچین ادمایی زندن…..

نازنین گفت:

آیدین ببین داداشم نمیدونم چنوقته میشناسیش…ولی اون دیگ عشق تو نیس..اون بازیچه مردمو ب دردت نمیخوره..کسی روبخواه ک فقط واس خودت باشه ن واس همه….

نازنین گفت:

ازهمی فردا۴۰روز واسش مشکی میپوشی…عذا داری میکنی…دیگ مرد ورفت…..دیگ نبینم اسمشم بیاری…خودم تموم لحظاتی ک توهستیا بودموکشیدم .unLike.

نازنین گفت:

ا ره بچها اینجا کامنت زیاد شده بپریم بریم جای دیگ…..
راستی داداش ابی باهاتوقهرم اصن واسم نگفتی درخت کی بود..بدجور کنجکاوم

نازنین گفت:

قربونت برم داداش ابی…اشکال نداره عزیزم…منم کامنت های سامان ک خوندم ناراحت شدم ولی حال تو ک دیدم دیگ خون جلو چشامو گرفت واصن خیلی نگران شدم یدفه .vay.

نازنین گفت:

داداش ابی بریم تو پست یکی از خواننده های دیس لاو؟؟؟نظرت چیه؟؟؟؟ایطوری بهتر نیس؟؟؟یکی ک زیاد مشهورم نیس

نازنین گفت:

مادی جون تواز کجا میدونی ک صددرصدعشقه؟؟؟؟شاید همش یه وابستگی باشه ابجی جون…بخدا چنسال دیگ ب ای عشق میخندی خودت…حالااگ ندیدی

نازنین گفت:

ما دخترا خیلی احساساتیم..از کاه کوه میسازیم…ابجی کارنشد نداره..میتوونی فراموشش کنی اینا مطمن باش

نازنین گفت:

تموم استخوونامم درد میکنن….فک کنم امشب دیگ شب آخرمه…خخخ دیگ دارم میمیرم????

مادی ۸۲ گفت:

اااااا داداش آیدین این چه حرفیه خدانکنه،دورازجون…انشالله که چیزی نیست و زود خوب میشی….دیگه از این حرفا نزنیاااا باشه؟؟؟

نازنین گفت:

بیاید بریم پست محمد پارسا..خوب نبودی!!!!!!
جز دیس لاوخونام هست…
بچها اگ موافقید ازفردا میریم اونجا کامنت میذاریم…قبول؟؟؟

نازنین گفت:

داداش ابی خیلی خوبی….
نمیدونم چراالان ک خواستم بخوابم دلم خواست بهت بگم خیلی خوبی…☺☺☺
مواظب خودت باش…دیگ نبینم اوجوری بحرفیا.شبت بخیر

نازنین گفت:

بچها شب همگیتون بخیر……???

ابی 0007 گفت:

باشه حتما

ابی 0007 گفت:

آبجی من دیگ اینجا کامنت نمیزارم خیلی زیاده میرم آهنگ پاینیش ب نام مصنوعی شما ها هم بیاید منتظرم

ابی 0007 گفت:

آبجی مادی پیش میاد حالم گرفته بود باید خودمو خالی میکردم عشقو عاشقیه خودت بهتر میدونی

ابی 0007 گفت:

آبجی مادی پیش میاد حالم گرفته بود باید خودمو خالی میکردم عشقو عاشقیه دیگه خودت بهتر میدونی

ابی 0007 گفت:

شب خوش من رفتم شما ها هم بیاید منتظرم

ابی 0007 گفت:

آبجی جون فعلا بیاید پاینیش ب نام مصنوعی تا اونجا خلوته ی جای میریم منتظرتونم

مادی ۸۲ گفت:

هععععیییییی آره داداش ابی بد دردیه…امیدوارم هممون بتونیم فراموش کنیم،که البته خیلی سخته…..

مادی ۸۲ گفت:

آجی نازنین خودمم شک دارم که عشقه یانه،بعضی وقتا احساس میکنم از رو حسادت بوده که من به خودم تلقین میکردم که عاشق اون شدم،چون اونموقع هم خواهرم عاشق شده بود هم دخترخالم،شاید مال من فقط یه تلقین….

مادی ۸۲ گفت:

آجی معصوم ببخشید که با حرفام ناراحتت میکنم،ولی خواهری من خیلی تنهام کسیو ندارم باهاش درد و دل کنم،اگه اینجام حرفامو نزنم نابود میشم…

نازنین گفت:

بچها هرجایی ک ابی میگه بریم همون جا….
راستی..سلام.صب بخیر الکی خوش ها…خخخخخ

نازنین گفت:

هه…ایدین تودردت مث دردمنه..بچهامن میتوونم درکش کنم خییلی سخته????..
واقعاچنین ادمایی انسانن یاحیوان..
داداشم محکم ومردونه وایسو توراخدا…ای دیگ عشق نیس ونمیشه واس تو…میدونم دلت خیلی میسوزه ولی کناربیا

نازنین گفت:

داداش ابی خیییلی کم حرف شدیا….دلیلش چیه؟؟؟؟
جواب سوالمم ک ندادی….
خخخ مرسی قربونت برم ک ایقدخوبی…
بخداخودت بامرام وبامعرفت ومشتی وباحال ودوس داشتی هستی عزیزم

نازنین گفت:

سلام داداش حصین….داشتم خیر سرت سربه سرت میذاشتم….
میدونم کار داریودرس داری..ایشاالله موفق باشی..درمورد کیشم خودت گفتی میبرمت باید ببریم…من باحسابدارومنشی کارندارم

نازنین گفت:

بابا بذارید دداداشم هرچی دوس داره بگه…بذارید دردو دل کنه…خودمم یدفه نگرانش شدم ولی بعد ک دیدم اروم شده خیالم جمع شد…ابی جانم اشکال نداره

نازنین گفت:

بچها توپست کورش مقیمی آهنگ مصنوعی من یه کامنت گذاشتم همگی برید اونجا وداداش ابی تنهانذاریدتامن بیام…البته اگ تااون موقع کامنت تایید شدن

**Negin** گفت:

سلام میبینم که ابجى خوب درمورد من غیبت میکنیا ..خخخخ خوبی ابجى نازى؟؟داداش حسین و ابى چطورن؟؟چی شده ایدین جون؟؟?????

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

اسم پستی که میرین دقیقا بنویسین من سرچ کنم

ابی 0007 گفت:

باشه آبجی دیگه مستقیم بیا تو پست محمد پارسا کامنت بزار جای دیگ نرو اونجا منتظرم

نازنین گفت:

سلام…چطورید؟؟؟؟من تازه از سر کار اومدم….باوااااا
ساعت ۲دانشگاه دارم…خخخخ??????

نازنین گفت:

کامنت ها هم ک هنوز تایید نشدن…خخخخ دوباره موندن کامنتامون..خخخخخ…خسته شدم از ای زندگی…

نازنین گفت:

داداش ایدین به اون داداشش نگفتی چ خواهره سگی داره؟؟؟
من حال ایدین رومیفهمم ادم توچنین وضعی دلش نمیخواد اصن حرفی بزنه بهشون..

نازنین گفت:

اگ ادم بودن….اگ درک داشتن…ایکارا نمیکردن درحقمون…عشقای من وایدین بی ارزشن..خودشون خواستن بی ارزش باشن..امان ازاون رفیقی ک یروزباارزش بود قسم میخوردبه جونم

نازنین گفت:

ولی بیا تواونا ادم حساب کن….ماادم حساب کردیمو گفتیم خوشبخت باشن..روگونه ما اشک رو گونه عشقمون بوسه رفیق..
حساب کتابش باخداس…بسپربه خودش داداشم

ابی 0007 گفت:

پس همگی پست محمد پارسا

ابی 0007 گفت:

بالاخر کجا بریم بچها؟؟؟

ابی 0007 گفت:

آبجی نازی کم حرف نشدم فقط کمی سایت شلوغه بعدش آبجی گفتی بریم پست محمد پارسا رفتم کامنت هم گذاشتم بالاخره کجا بریم

نازنین گفت:

مرسی داداش ابی خودم….خییییلی گلی عزیزم…..
بچها همه بیایید پست محجد پارسا اسم اهنگشم خوب نبودید…مااونجاییم…☺☺☺☺

نازنین گفت:

آقامن باید برم دانشگاه….مواظب خودتون باشید…ساعت۶تازه کلاسم تموم میش..
هرجارفتید ب منم بگیدمنم میام..
داداش ابی مواظب خودت باش قربونت برم..همگی فعلا بای بای???

aydin at گفت:

داداش حصین طرفه تالشم میشناسی?

aydin at گفت:

سلام بچه ها خوبید?

aydin at گفت:

باشه آبجی مادی

aydin at گفت:

هی…?
چشم آبجی نازنین پس الکی خوشم خخخ?
تو ههم ناراحت نباش آبجی نازنین
آبجی نازنین موفق باشی به خوبی دانشگاه بگذره☺

aydin at گفت:

باید برم باشگه فعلا بچه ۱۱میام
کی با این حال میره باشگاه?

مادی ۸۲ گفت:

سلام داداش آیدین مرسی،تو خوبی؟

حصین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گفت:

من رشتم داش اره میدونم کجاست ؟؟؟فکر کردم رشتی هستی من بچه جانبازانم

ابی 0007 گفت:

پس دیگه قطعی شد همگی پست محمد پارسا آهنگ اولیش هر چی اسمش بود

نازنین گفت:

داداش ابی بیا پست محمد پارسا ک اسم اهنگش خوب نبودی…..
عزیزم مااونجا منتظرتیم….
ابجی نگین گلی خودم…قربونت برم توم بیا اونجا مااونجامنتظریتیم…

نازنین گفت:

ابجی معصوم گلم توم بیا مارفتیم تواون پست……
بچها هرکی اومد اینجا بدونه مارسما ازاینجارفتیم اونجا..دیگم نمیاییم اینجا…خخخخ
بیایید پست محمد پارسا اهنگ خوب نبودی….
منتظرهمتون هستم?????

ابی 0007 گفت:

اینم از آخرین کامنت این پست خداحافظ آقا کوروش مقیمی

ابی 0007 گفت:

اینم از آخرین کامنت این پست خداحافظ آقا کوروش مقیمی امیدوارم موافق باشی همیشه

ابی 0007 گفت:

اینم از آخرین کامنت این پست خداحافظ آقا کوروش مقیمی از طرف من و آبجی نازیم

علی گفت:

سلام بچه میشه خودتومعرفی کنید



آرشیو

سریال های در حال پخش
محتوای این سایت مطابق با قوانین جمهوری اسلامی می باشد کمک به موسسه محک
مطالب محبوب