یعنی می خواستم برما نزاشتن اینقد ایستو بازرسی ها شدید بود اینقد نیرو اورده بودن ارمگاه کوروش که مثل اینکه اطرافش داربست زده بودن اطراف پاسارگادم که رزمایش گذاشته بودن نمیدونم از چی میرستن
من که از هر طرف خواستم برم پاسارگاد راهارو بسته بودن از چند راه رفتم همه بسته بود تو ایستوبازرسی مدارکو میگرفتن میگفتن دور بزن وقتی دور میزدی معطلت میکردن مدارکت میدادن میگفتن از همون راهی که اومدی برگرد
من که نتونستم برم پاسارگاد ولی مهم نیس مهم اینه که من تلاشمو کردم میدونی این شعر حافظ که میگه
از هر طرف برفتم جز وحشتم نیفزود
باید اینجوری تصحیح کرد
از هر طرف برفتم جز وحشتش نیافتم
مردن عشقم همه باور کردن غیر من جلوی من گذاشتنش تو خاک ولی من هنوز میگم زندس ترو خدا کمکم کنید به اینا حالی کنم عشق من زندس دارم روانی میشم کم کم دیگه از همه پسرا سه حس بدی دارم میگرم البته ببخشید ا دکترش که فقط زرزر کرد متاسفم ولی نتونستم کاری بکنم به نظر شما چی کار کنم
اجی سیما دیشب که آهنگ داش میلاد گوش میدادم دلم بیشتر خواست پاشه بکوبد تو دهن هرکسی که مردنشو باور داره
اجی سیما بدون امیر هیچی نیستم که بخوام ضعفم نشون بدم
وقتی داش میلاد آهنگ جدید میداد اگه بدونی با چه ذوقی میومد بهم خبر میداد بعدشم انگار بهش گفتن دنیز و بهت میدن
اجی سیما نمیدونم درک میکنی یا نمیدونم درکم میکنی یا نه ولی من دیگر به خدا اعتقادندارم
منظورت از ضعف اینه که تو جمع یاد کارش میافتم غش غش میخندم بعدم یاد اینکه نیست انقد گریه میکنم که از حال میرم پسر دایمم حرصی میشه گریه میکنه امیر همیشه میگفت چشمان آبیت اگه بخاطر من گریه کنه خودمو میکشم خدا منو لعنت کنه نمیتونم پیش مامانش آخه این زنگ مو بود داد به من بوربون تا زیر باسم که جلوش چتریه چشمام از ده متر مشخصه امیر. بهم میگفت فضای برم چی بگم نمیگه خجالت نمیشه عشقش مرده موهاش ای رنگیه همیشه میگفت موهاتو بزنی حلالت نیکنام پس کاست ببین دارم میمرم ای سیما اگه تو بجای من بودی چکار میگردی البته دور از جونت اجی
اجی دعا میکنم هرکس دلتو شکوند هزاران بار بدتر سرش بیاد
یکی نیست بهم بگه با این قیافه زشتت دیگه امیدی نیست اجی توهم دعا کن بابام به مجازات کاراش بابت امیر خدا بزنه کمرش اخه باعث مرگش اونه میگفت حداقل باید برا خواستگاری دخترم یه ماشین ۱۰۰ میلیونی براش بگیر امیر ماشینش ۲۰۶ بود اونم با زور خرید بابام میگفت رشته تجربی باشه امیر رشته کامپیوتر بود گفت ۱ هفته بتونه بدون دخترم باشه که امیر اعتباری شد رفت خونشون ولی نرسید تصادف کرد بعد کمی بعد ۱ هفته مرد
اجی دارم بینشون دق میکنم دیشب میخواستم خودمو بکشم که با جیغی که من زدم داش دانیالم اومد پیشم بغلم کرد خوابید تو این روزا اون بهترین اتفاقه از من با اینکه بزرگتره ولی هیچوقت زور نمیگه داش منم عاشقه قراره بی اجازه بابام امواج کنه چون وضعشون بدتر از امیر بود ترو خدا برا داداشم اجی دعا کن چون طرف دختر خاله امیر اصلا آشنای تقصیر اون بود
میلادراستاد
خب که چی شه دله من به رفتنت راضی نمیشه
خب که چی شه توروازخداگرفتم بدمت دست غریبه ها که چی شه
یه دیوونه حبس خونه کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه نمی تونه
چی شد یه دفعه چی شد منو تنها گذاشتی جاگذاشتی
چی شد توتموم خاطرات قولو فرارات پاگذاشتی آخه چی شد دله دیوونه وعاشق من بوده گناشتی
یه دیوونه حبس خونه کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه نمی تونه
میلادراستاد
خب که چی شه
دله من به رفتنت راضی نمیشه
خب که چی شه
توروازخداگرفتم بدمت دست غریبه ها که چی شه
یه دیوونه
حبس خونه
کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید
وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره
خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه
این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه
نمی تونه
چی شد
یه دفعه چی شد منو تنها گذاشتی
جاگذاشتی
چی شد
توتموم خاطرات قولو قرارات پاگذاشتی
آخه چی ش
د دله دیوونه وعاشق من بوده گناشتی
یه دیوونه
حبس خونه
کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید
وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره
خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه
این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه
نمی تونه
بارانا جون کل خاندانمون به این فالگیر اعتقاد دارن بابام داره یه شرکت میسازه که براس خیلی مهمه اگه نشه ورشکست پیشه پسر دایمم سعید قبول کرد شریک بشه اما شرط گذاشت من تا آخر این ماه به عقدش دربیام منم نمیتونم همین کاری کنم چون عشقم تازه فوت شوده پسر دایمم از آوناست که هر شب بغلش یه دختر هس بابام داره مجبورم میکنه
چه زندگی سختی داری عزیزم
اصلا نمی تونم چیزی بگم جزاینکه ازخدا بخوام خودش کمکت کنه به علاوه اینکه عشقت تازه فوت شده وفشار زیادی روته
اگه می تونی باپدرت منطقی حرف بزن بازم بهترازهیچیه توداری به خاطر یه معادله ی ناچیز کل زندگی وآرزوهاتو قربانی می کنی
حرف زدم منطق آوردم ولی خو حرف حرف خودشه میگه من صلاح خودتو با زندگیمونومیخوام کل خانواده مادرم ندونه منکه میدونم سعید چرا منو میخواهد چون من به خانواده بابام رفتم یعنی هیچیم به خانواده مادرم نرفته چشمام آبی از ده متر تو ذوق موهام بور تازیر باسنم که جلوش چتری لاغرم سفیدم دماغم کوچیکه سعید منوبه خاطر قیافهم منو میخواهد کالا سعید دور دخترای میادکه تکن منم تو خانوادی مادریم تکم یعنی هیچکدام ازدختران شبیه من نیستم بعد دختر تیریش مامانی نیستم لجباز و غد مغرورم سعیدم بارا همین حتی بابامو تهدیدم کرده گفته اگه اینکار نکنید بابام دو ملیون دستش داره میرم شکایت میکنم همه میدنن اگه منو سعید بریم زیر یه سقف از دست کلکل های هم دیگه یکی رو ازهمه سکته میدیم پسری اشغال دیشب اومده میگه خوشگل وحشی آدمت میکنم امیر به من از گل کمتر نگفته بود این به من میگه وحشی
بارانا جون الان نزدیک دو روزه به عقد سعید دراومدم از دیدن خانوادم منع شدم مخصوصا دانیال داداشم خط منم عوض کرده میبرد مدرسه میاره بعدم درو قفل میکنه میره سر کار بابام داره شرکت میسازه هرشبم به دختر میاره خونه منم اتاقم جداست نذاشتم بهم دست بزنه صدای جیغ دخترا اذیتم میکنه امروزم باهم دعوا کردیم بهم گفت امشبم از اتاقت بیرون نیا تا صبح ولی هنوز نیومده امشب باید به کاری کنم تا همه دخترای تهران بدبخت نکرده
دلم تنگ شده تو این خونه دارم میپوسم الان بیشتر از قبل دلم برا عشقم تنگ شده خیلی بارانا جون چکار کنم اجی سیما تو به چیزی بگو
چی کارکنی؟ مگه اون جنمی که برات ساخته چاره ای هم داره غصه ی دخترارو نخور حواست به خودت باشه
به زودی سروقت خودتم میاد تااون موقع باید یه کاری بکنی ببین اول موهاتو کوتاه کن بعدشم یه سیر همیشه پیشت باشه تاخواست بیاد سروقت یه ها بکنی یه نیمچه ضربه فنی میشه ازش فرار نکن بدتر میکنه زندگیبت شبیه رماناست
اگه این حقیقت زندگیت باشه قول میدم عاشقش میشی واون عشقی که به خاک سپردیش یه دوست داشتن به حساب میاد دربرابرعشق عظیمتون پشت این همه تنهایی وبی کسی یه دنیا خوشبختی نهفته است فقط کافیست صبر کنی امیدوارم حقیقت وگفته باشی
دوستامم همه میگن زندگی تورو باید به عنوان رمان نوشت بعدش دست به موهام بزنم که امیر که هنو به زنده بودنش امید دارم دیگه منو نخواد دیشب رفتم به دختره که تو هال نشسته بود رو پای سعید تکیه انداختم که خجالت نمیکشی رو پای شوهر من نشستی سعید زد تو دهنم گفت برو تو اتاقت من هیچوقت فکر نمیکنم عاشق سگی به اسم سعید شم بعدشم جهنمی که برامن درست کرده من بدترشو براش میسازم
الهی نه موهاتو دست نزن من اشتباه کردم بعدشم ازاون اتاقت بیرون نیا اینقدر شوهر شوهر نکن مگه ازجونت سیر شدی
عاشقش میشی حالا ببین یه جوری که نه راه پس داری نه راه پیش
من نه عمرا مرسی تنفر بهتره امروز یواشکی رفتم پیش همسایه که تازه زایمان کرده سعید فهمید چون من عشق بچه ام اومده بود بهم داشت میخندید دعوام نکرد بنظرت چرا امروز سر کلاس فیزیک داشتیم با رفاقم داشتیم چرت میزنیم که یهو بلند گفتم به حق همین زنگ فیزیک بیوه شم صلوات دوستام از خنده ترکیدن بعدش منو فحش میدادن و میزان تو سرم ولی واقعا من این حس دارم که بیمیره
میدونی چیه دنیز من الان دارم با مردی زندگی میکنم که دوسش ندارم خودمم موندم نمیدونم چیکار کنم خودمو بکشم ،یا زندگی کنم ولی دوس ندارم زندگی کنم اخه وقتی بهم دست میزنه از شدت تنفرم بهش گریه ام میگیره شنیدی که میگن عشق بعد ازدواج میاد سراغت ولی من رفته رفته دارم از متنفرتر میشم نمیدونم چیکار کنم خانوادمم فهمیدن و همیشه و هردقیقه دارن نصیحتم میکنن…دلم میخواد بمیرم هرشب دارم برای مرگم ارزو میکنم
دیشب سعید میگه حالم از خودم بهم میخورد میگم چرا میگه باوجود اینکه عاشق توم ولی دارم هرزه بازی میکنم بهش میگن خو نکن کی زورت کرده میگه تلافی حس تورو رو سر اونا خالی میکنم ولی دیگه تا نقد هس چرا نسیه بهش پوزخند زدم اومدم برم تو اتاقم دستمو کشوند تو اتاق درو قفل کرد کار خودشو بلاخره کرد دیشب از درد داشتم میمردم صبح پاشده از رو کتاب آشپزی کاری درست کرده به زور به کار خودشو بلاخره کرد دیشب از درد داشتم میمردم صبح پاشده از رو کتاب آشپزی کاری درست کرده به زور به به خوردم داد حالم از خودم بهم میخوره جواب امیر چی بدم بگم تو دست نزدی اون دست زد
اجی سیما بارانا جون امروز هوس ترشیجات کرده بودم ولی باز تابوش بهم خورد حالم بد شد دیشب رفتارم عجیب شده بود هوس بو کردن تن سعید کرده بودم انقد درگیر بودم که برم نرم که تا صبح نخوابیدم دوستام به شوخی میگن بارداری الانم باز دوست دارم سعید و بو کنم لعنتی معلوم نیست چم شده چکار کنم آبرو پسره اگه قرار باشه کلی هوس کنم
مبارک باشه دنیز جون تاسه ماه اول هوس ترشیجات میکنی به احتمال زیادی بچت دختره استراحتتو داشته باش احتمال سقط بچه تا سه ماهه اول بارداری زیاده سعی کن هرچی که هوس می کنی رو بخوری تا تقویت بشی به اون آقای محترم هم علائم تو بگو شاید فهمید بارداری اومد پیشت یه آزمایشم بده تا آزمایش بدی از بی بی چک استفاده کن ببین بابا شدن آقا سعیدتون حتمیه آیا
وااااااااای سیما خاله شدیم رفت اوم سیما اسمشو چی بگیریم خوشکل خاله رو؟
امروز بدون اینکه بهش بگم بی بی چک گرفتم مثبت بود یک ساعت پیش بهش گفتم سعید تولت پیش منه جوری داد زد که فکر کردم تولش سقط شود فردا که تعطیله پس فردا میریم سونو همه دخترا پسرای جمع فهمیدن ای نمی دونم باید خوشحال باشم یا بزنم زیر گریه که توله سعید پیش منه من هیپاپ میرقصم ولی امشب نزاشت برقصم میگه خطرناکه میگه
واااااای باورم نمیشه برای بار دوم دارم خاله میشم اخ جون مبارکه خواهر گلم…نامزد منم زودتر بچه میخواد منم که سه سال دیگه عروسی میکنم بخاطر سنم دوسال بعد عروسیم بچه دار میشم اونم فقط بچه دختر
بچه ها این سعید چشه دیشب دوستش گفت بیاید قلیون سعید بهش گفت از این به بعد نه از ده متری خونم یا دنیز حق ندارید از این گوها بکشید چه برسه که اینکه الان بیخ گوشتونه خر کیف شدم ازاین حرفش ولی خو نباید دلمو به این حرفا خوش کنم بچه ها که رفتن با خوشحالی اومد گفت بهترین کادو که هیچ احدی ناصی نمیتونست بهم بده رو تو دادی حالا چطور ی فهمیدی علائم گفتم البته هوس شدیدم نسبت به بوی تنشو فاکتور کردم که دیدم پنچر شد گفتم چته گفت آخه مامانم شدید هوس بوی تن بابامو میکند سر هستی گفتم شاید توهم اینطور باشی که کادو تولدم ۱۰ برابر شه گفتم خو راستش ازت میترسم وگرنه منم به زن دایم رفتم شایدم از اون بدتر توق نداشتم که یهو بوسم کنه ولی پنکه میدانم همه اینا بخاطر بچشه بچش که بدنیا اومد اون موقع دنیز خر کیه
از دیشبم که هوس شدیدم نسبت به بوی تنش فهمید اصلا بلوز نمیپوشه یا اینکه زورم کرده از این به بعد پیش خودش بخوابم امروز پاشده میگه دنیز بچم باباشو خیلی دوس داره که مامانش هوس بوی تنشو کنه قربون بچم که هامو داره
دخترا امروز خیلی خوشحالم ۱ چون بعد از به دنیا اومدن بچه میتوانم فرار کنم ۲ اینکه سه سال دیگر عروسی افتادیم نمی دونم درسته یا نه ولی بعد از اینکه بچش بدنی اومد بدون اینکه بچه رو ببینم یا به کسی بگم در میرم بنظرتون این خودخواهیه محض نمیدونم ولی اگه اینکار نکنم بدبختم میکنم منکه میدانم اون فقط بچشو میخواهد بنظرتون این خودخواهیه محض نمیدونم ولی اگه اینکار نکنم بدبختم میکنم منکه میدانم اون فقط
ادمین شما که یه مدت بدون خوندن تایید می کردی !
منظور سیما خجالت زده شدن
سیما ما اگه خجالت میکشیدیم اصلا هیچی نمی گفتیم معلوم نیست چند نفر دیگه دارن این پست و می خونن اون وقت تو اد گیر دادی به ادمین …بابا خجول من
مثلا ما می خوایم در حقش مادری کنیم که اسمشو انتخاب کنیم به زندگیت بچسب عزیزم به امید فرار امروزات رو خراب نکن ببین تو الان مادر شدی سرپرست یه کوچولو که تو وجودتو بخشی از اونه منطقی باش حرفی که من به همه می زنم فرار کنی که چی بشه؟ ببین بعداز نه ماه مهر بچه چنان به دلت میوفته که رها کردنش سخته خیلی و اینکه پدرش زیر سنگم باشی پیدات میکنه دیگه بدبخت میشی دنیز جون عزیزم به نظرت بعد نه ماه کنارهم بودن به همسرت علاقه پیدا نمی کنی حالا بگی نه بهش عادت که می کنی و اینم بدون که ترک عادت موجب مرض است
هیپاپ یه هر رقص دیگه ای آدم سالم و دورزو میندازه من خودم شافل کار می کنم پاندارم به خدا فلج فلجم اونوقت تو با اون بچت می خوای پشت ورو بشی حرفا میزنیا .عجب.
من معتاد هیپاپم ولی اون نذاشته که از دیشب برقصم دوست دارم لهش کنم اصلا ای مگه خودت نگفتی ترک عادت موجب مرضه خو من عادت کردم تو یک روز ۲ ساعت برقصم امروز عین دیوانه ها به همه گیر دادم ولی اجی منم میترسم دیگه میترسم عاشق امیر شم آخه از وقتی فهمیدم مامان بچم قرار بشم دیگه به امیر فک نکردم اسمش به غیر از الان نبرده بودم نمی دونم چی میشه خل شدم سعید طفل که تو کل روز هم حواسش به منه هم بدون بلوز میگرددکه اگه هوس کردم خجالت نکشم که خودش سرما خورد
بارانا جوننننننننن امروز رفتیم سو نو از راه مدرسه گفت دو هفتت هنوز نشده شنبه میری تو دوهفته بعدش رفتیم سیسمونی سه تا پلاستیک لباس گرفت با کلی اسباب بازی شیشه شیر از ذوقم از ساعت ۶ تاحالا ۱۰ بار دیدمشون خیلی نازن بارانا جون ای سیما بدبخت سعید از این همه محبت یخ دفعه من شاخ درآورد امروز بعد از زنگ خونه با یکی از دخترای که از اول زنگ رو مخم بود دعوام شد تا میتوانست کتک خورد نوشته بودم روش فقط میزنم که سعید با مدیر و ناظمان جدامون کردن برا دختره اند خط و نشون کشیدن مدیر گفت فردا سه راست میای دفتر دکتر به سعید مگه زنتو از جنگ ورداشته آوردی که اینقدر خاکیه میخواهم به خودم بقبولونم که من الان زن پسر جون هستم که خیلی نیاز های جسمی یا روحی داره میخواهم کنار بیام بنظرت درسته
اجی بارانا میخواهم به حرفات گوش بدم سفت و سخت بچسبم به زندگیم به شوهرم به بچم از وقتی زد تو دهنم دیگر دختر نیاورد خونه درم دیگر روم قفل نمیکنه ولی میترسم حرفی سعید زود گذر باشه ولم کنه بره اونوقت من میمونو به قلب شکسته که بار دوم شکست اونم بدتر از اولین شکست بدتر از بار اول میشه نمیدونم چکار کنم
سلام ادمین خوبی میگم تو پست میلاد راستاد” چرا “کامنت گذاشته بودم اخرش نوشته بودم ma chere میگم اونو تاییدش کنا چون به زبان فرانسوی میشه عزیزم ….ممنون دیگه فدات
خوشحالم که حرفام یه جایی به دردت خورد و خیلی ممنونم که به حرفام اهمیت دادی و سعی کردی تاجایی که می تونی خودتو با تغییرات سازگار کنی عزیز دلم بهترین راه همینیه که خودت بهش رسیدی حالا که تصمیمت جدی شده باید از پایه بنای این زندگی رو بسازی مستحکمش کنی تا دیگه با هیچ بادو طوفانی خدایی نکرده بلرزه یا خراب بشه به آقا سعید هم روی خوش نشون بده هرچی نباشه بابای بچته ویه گوشی هم تو قلبت جا داره هر چی بگذره بیشترو بیشتر تمام وجودتو تحت سلطش در میاره به زندگیت روال عادی بده هر چی سختی وناراحتی کشیدی بذار کنارو یه فصل جدید از زندگیتو آغاز کن تنهاییاتو تو خودتو حل کن و خوشبختی تو جار بزن نبینم دیگه بیای اینجا ناراحت باشی اون وروجک خاله چه گناهی داره آخه.. خوشبخت ترین بچه دنیاش کن با کمک همسرت آخه تو تحمل دوری این آقا سعید رو داری که اینهمه ازش فاصله می گیری از لحاظ فکری شما هنوز به هم نزدیک نشدین اونم که فقط نزدیکی رو تو چیزای دیگه ای میبینه بد بخت واسه همینه خونه لخت می گرده
شما خیلی معذرت می خوام غلط میکنی اونا رو به عنوان همسرو بچت قبول نکنی آخه مهربونم چه جوری دلت میاد
میام میزنمتا خدا نکنه گلم کجا می خوام برم من آخه از این حرفا نزن باشه خانم خوب
بارانا وروجکت دیوانم کرد بس که حالم بد شد دخترا یه خبر دسته اول دیشب سعید اسم های رو که دوست داشت گفت گفتش که اگه پرنسس شد آیدا اگه پرنس شد آرمان ولی من میگم اگه جوجم دختر شد رها اگه پسر شد رامین تا ساعت ۲ سر این موضوع بحث کردیم که آخرشم دیدیم به جای نمیرسیم رفتیم خواب امروزم سعید تب داره موندم چکار کنم عین بچه ها شده مربی هیپاپم گفت دو هفته ست نمایی برا مسابقه هم نیامدی دیگر نیا یه جورای میخواهم باعث خوشحالی سعید شم شاید اون هنوز خواهر مادر پدرشو برادرش قبول داشته باشه ولی پنکه دیگر جز داداشم از خانوادم کسی رو قبول ندارم
چیییییی ??????من کوتاه بیاممم واقعا که دارم میمیرممم اااااییییی خخخدااا باشه من کوتاه میام ولی اون کامنتای اخریه دختره رو پاک کن تا چشمم نبینتشون اعصابم بهم میریزه
سیما سه شنبه داشتن از رو نرده های مدرسه سر میخورم همون دختره که باهاش دعوام شد جلومو گرفت منم کلا افتادم از رو مردها رو پله ها سعید ندید ولی نمیدونم از کجا پیدا ش شد منو برد دکتر دکتر گفت احتمال سقدش خیلی بود شانس آوردید محکم تر نخورد زمین
چه یلدای فردا شب عروسی داداشش یعنی پسر دایم سامانه دادش بزرگه سعید مبشه مامانم اینا هم میان ولی حق ندارم طرفشون برم چه برسه بگم باردارم قراره مامان بزرگ و دای و بابا بزرگ میشن دلم داره پرپر میزنه از شوق نتونستم خوب امتحانمو بخونم از دورم شد میخواهم ببینمشون بعد ۳ ماه بعدم توهم سعیت کن جون من
بنظرت زیادی که میخواهم پیشم باشی اخه سیما نمی دونم چرا ولی خیلی خیلی دوست دارم اصلا اون نامزدت کنار نمی خوام فندق منو ببینی قول میدم اگه پسر شد تو عروسم شی خب همیشه هم پیش خودم باشی
وای بارانا چه عجب اومدی پدرم درآمده تو همین دو ماهگی سه کیلو اضافه کردم استالیم اگه بهم بخوره چه خاکی بریزم تو سرم بله فندوقم سلام میرسونه خالش تو چکار میکنی بارانا به چیز به این سیما بگو
الهی فدات بشم مامان نمونه هوای فندوق خاله رو داشته باش که نیومده دلم براش میره هوای خودتم داشته باش به زور بخور تقویت شی عزیزم اینا طبیعی یه فندق کپل دردسر داره دیگه
سلام منم بهش برسون نازه خاله رو
چی بگم دنیز خیییییییییلی بهش گفتم اما بعضی وقتا باید ساکت شدودرک کرد متوجه ای که سیما الان نیاز داره درک بشه نه نصیحت چون دیگه هیچ تاثیری نداره باید بااین حالش کنار بیاد چون تا آخر عمرش شاید کم رنگ بشه اما ازبین نمیره
مدرسه
بد خیییییییییییییییییییلی بد
فردا امتحان ریاضی ترم دارم لای کتاب و باز نکردم نمی دونم چرا جدیدا نمی تونم درس بخونم خدا به دادم برسه
با معلم ریاضی بد با معلم عربی بدمعاون بد هیچی نمیگم بدتر میشن والا یه فکری باید بکنم به حالشون
اصلا من نمیخوام اون از سعید اینم از شما فقط مونده بگید پیش مرگ فندق میشود سعید که دیگه هیچ بدنیا نیومد ۲ ساک لباس از طرف باباش بهش رسید بابا منم آدمم ما سیما بیا باهم اصلا دوتا بریم جهنم تصرف کنیم
ایشالله من که از خدامه دکترشم اونم دکتر قلب و عروق اما مادرم میگه یا دندون پزشک یا دارو سازی منم تو تموم کتابام ومیز مدرسه و خلاصه هرجا که گیر آوردم نوشتم دکتر فاطمه….متخصص قلب وعروق
ایشالله هیچ وقت کارتون گیر یه دکتر نباشه
من و شوهر ذلیلی دیگر چه حرفا ولی از شوخی گذشته سعید داداششو پا گشا کرده اسمم دنیز نیست اگه به سیاه سفید دست بزنم یا اینکه کوچک ترین کاری انجام بدم تازه میخواهم یک لباس خونگی مد نظرم میخواهم اونو بپوشم سه بلوز بالا نافی رینبودش توی پولی کوچولو ها با شلوارش کارم خوبه یا نه شو نمیدونم
سوال اول چطور میشه حسادت پنهون کرد جدیدا در حد چی به منشی سعید حسادت میکنم چون ماشاالله انقد جک و جلف هست که به هیچ نوع عمل زیبای نه نگفته بس که دست و دل بازه اینقدرم برا سعید عشوه مباد که اگه خر برا سلطان جنگل عشوه بیاد الان سوگلیش بود دوست دارم برم شرکت دختر و بنشینم. سر جاش دوستام گفتن گفتن اگه رفتی واسه دعوا ما پنج نفرم میآیم بگیریم بزنیممش درسته این کار یا نه
و اما سوال سوم به پسر جون به سن و سال سعید چند ماه چند ماه نیاز به رابطه….. داره با توجه به اینکه سعید قبلا هرشب دختر میآورد ولی بعد از من دیگه نوچ بعد با رابطه زوری که داشتیم گفته تا خودت تا نخواهی دیگه کاری نمی کنم هر چند دیگه من از دنیای دخترانم جدا شودم
دختره نفهم بهش میگم صاحب داره صاحبش روش حساس مگه چه صاحب داشته باشه چه نداشته باش میخوامش منم گفتم پس صاحبش میگه ساعت ۳ تو شهر بازی بعدش رفتم خونه به بچه گفتم ساعت ۳ رفتیم دختره خرم اومد بود ولی سیما بارانا دختر تا منو دید خشک زد بد بخت حق داشت ۶ دختر لات که لباساشونم سته با سه سگ رفتم گفتم سلام بعد گرفتیم زدیم سعید فهمید کلی دعوامون کرد که شما دیگر بزرگ شدید راستی اسم سه فیلم ترستا که میخوام
خاااااااااااااااااک?
اسم یه فیلمو میگم سینمایی خودشم خارجیه ولی هفت قمست مختلف داره واس من که ترسناک نبود شمارو نمیدونم راستی من اسمشو میگم ولی تو نگا نکن یه موقع بچت سقت میشه خدایی نکرده اسم فیلمه wrong turn یعنی پیچ اشتباه خیلی ترسناکه ولی نه برای من توصیه میکنم نگا نکنین خودشم توش یکمی از این فیلمای بی تربیتی داره اونجارو بزن بره نگا نکن خخخخ البته مال من بدون سانسور بود خخخخخ
بارانا هیچکس جای امیر و برا من پر نمیکنه از نظر من امیر باید منو ببخشه چون با این کاری که کردم یعنی به عقد سعید دراومدن بهش خیانت کردم بعدشم با وجود این بچه فک نکنم دیگر هیچوقت منو ببخشه خیلی دوس دارم وقتی فندوق به دنیا اومد بهش یاد بدم باباش امیر و سعید عموش اگه بتونم این کار میکنم که حداقل کاری که کرد جبران شه همین جورش حرف پشت سرمون اونقد هست حتی اومدن تو رومم گفتن گفتن خجالت نمایشی عقد کردی ۳ ۴ ماه ولی هنوز عروسی نکرد یا میان دختره هرجا معلوم نیست پسره برا چی میخواهد که عروسی نمیگره از یه طرف غم امیر از یه ورم حرفا ای
وای دنیز سلام منم بو دوستات برسون به ساغرم بگو که لطف داره
دنیز امیر رفته واسه همیشه رفته همه ماهنم یه روزی میریم این تقدیرش بوده و هیچکس نمی تونه با تقدیر بجنگه عزیزم تو بهش خیانت نکردی اگه این کارو نمی کردی بهش خیانت بود چون اون هم خوش بختی تو رو می خواست الانم می خواد بخشش به کدوم گناه می خوای بخشیده بشی دنیز به خودت بیا با خاطرات آدم نمی تونه زندگی بکنه فندق عشق منم از شوهرته شوهر شرعی و قانونی حق اینو داره که بابا شدن و بشنوه چه انتظاری داری به بچت بگی بابات مرد اول بچست و مثلا هیچی حالیش نمیشه این بچه نمی خواد بزرگ شه تو مدرسه مسخرش نمی کنن تنها به فکر خودت نباش الان اون هو یه آدمه روحیات الان تو روش اثر میذاره نذار یه آدم ناراحتی بشه اونم حق زندگی داره و حق داره به وجود باباش افتخار کنه و باباش براش اسطوره باشه
حرف مردم بسیاره وآدم هم میسوزه واقعا اما الان خودت مهمی کاریه که شده بعد از این که فندق به دنیا اومد یه جشن بگیرین تموم عقده هاتم توش خالی کن می دونم بازم عروسی نمیشه اما این دیگه عشق توشه دنیز زندگی تو بکن و از تک تک لحظه هات لذت ببر فکر گذشته نباش که رفته دیگه هم برنمی گرده فقط شده یه تجربه که ازش درس بگیری این کلمه شاید برات زود باشه فهمش اما دنیز تو مادر شدی مادر خیلی از چیزارو به خاطر بچش به جون می خره که من مطمئنم تو هم همینطوری
نه بابا دیگه دکشون کردم برن ولی بضی وقتا یه چیزایی میبینم که بقیه نمیبینن بعضی وقتاهم انگار یکی اسممو صدا میزنه و بعدشم میخنده ولی خب من دیگه توجهی نمیکنم
ادمین تو نگا کردی اون فیلمی که گفتمو????
خیلی باحاله مخصوصا ۳و۵عالین هفتشم که چرت بود دوهم عالیه ولی بیشتر پنج اگه اکشن دوس داری یه نگا بهشون بکن مثل ?میمونن خخ
بارانا ساغر میگه قبل از اینکه قندوق بزرگتر شه تو هم خرس شی عروسی بگیرید والا نمی دانم بیخی عروسی میخواهم چیکار مهم حس امنیته که کنارش دارم کمکم حس میکنم
ا سیما تازه تازه من میخواستم اون قسمتی که ترسناک تره رو با بچه ببینیم سعید فردا شب مامانش دعواتمون کرده من لج کردم نگیرم قراره بااین پنج تا نخاله فیلم ببینیم از همه شجاع تر منو ساغرم که تا یک ماه با کوچک ترین صدای جیغ حالا از این هفتا کدوم ترسناک تره
بارانا اجی همسایه هاتون مشکل روانی.دارن اجی بمیرم برات چرا تنها مگه این پنچ تا مردن انشالله ای پنج تا پیش مرگت شن خودتون کجاست تو بگو اگه نزدیک بود آره بیا اصلا تا فردا بمون فردا شب دوبار میرسونم خونتون
دیدی گفتم ناراحت میشه??خوب من شادو شنگولم ولی اهل شوخی نیستم متنفرم از هرچی شوخی البته به غیر از دوستامو خانوادم بقیه حق ندارن با من شوخی کنن? ادمین قهر نباش دیگه من معذرت میخوام گلی لطفااا??
سیما قربونت بره اون پنچ نخاله به همراه داش ادمین بدون تو نه تنها مهمانی نمیشه بلکه توی …… خوش نمره ولی بی شوخی بگو خودتون کاست اگه نزدیک لواسون بود بیام با ماشین دنبالت به باران هم گفتم
آها فقط یه چیزی آلان شبا میتوانی بخوابی نمیترسی تنهای چون من از دیشب اند جیغ زدم که نگو تازه موقع جیغ زدن حلالیت میگرفتم ساغرم که به گهه خوردن افتاده بود اون چهارتام که فقط تا موقع رفتن گریه میکردن منم از ترسم اومدم پارک تنها تا این موقع نشستم البته جای شلوغا
اگه یه وقت نیومدم حلال کنید سید از ساعت ۴ ظهر زنگ میزنم من رد خو چی کار کنم میترسم ازش که اونم جن نباشه دیگر نمکزارها خونه تنها بمونم با این پنج تا خر حما نخاله بیشتر کثافت??
سیما تنبهه شدم اون چه تنبهه دو روز در کنار مادر شوهر با اون جاریای عتیقه ام بمونم زهرا عروس بزرگس مریمم که وسطیه من بی نوا کوچکم زهرا ۶ ساله امواج کرده به دختر سه ساله داره مریم بنده خدا که با اینکه چندماه بیشتر از اذواجشون نمره مگه دختره عیب داره زهرا فعلا تا یکی پسر نیاره حکومت میکنه از بدد ددددممممممم ممممممیییییییاااااددددد
اهان من گرفتم ادمین دنیز میگه ساغر خیلی شلخته و بدجنسو درس نخون و تنبله واس همین میگه اگه ساغر زن تو میشد تو چیکار باهاش میکردی ????واقعا چیکار میکردی لابد میزدی میکشتیش?
سایت اول کار موضوعش پاپ بوده . بعدش دیسکریپشن را عوض کردیم و گذاشتم دانلود آهنگ های دیس لاو و پاپ
دلیل اینکه سایت از پاپ شده دیس لاو مشخصه 🙂
دعا از ما گذشته
امتحانا هم خیلی خوب بود به خاطر کم خوابی چند روز افتاده بودم فردا هم کارنامه میدن معدلم و بهتون میگم
دیگه ………
انتخاب رشته هم کردم فعلا خدارو شکر راضی ام تابعد…
سیما دستت بهتره؟
دنیزم خوبی شما؟ فندقم خوبه ؟قشنگ فیلمه رو دیدید سکته رو زدید بدون ما
منظورم از همسایه ها شمایین دیگه چون ما همسایه نداریم دورمون یه باغ با درختای بلنده که توروز خیلی قشنگه ولی شب ترسناکه یعنی همسایه دیوار به دیوار نداریم یه آلونک هم دارن واسم اون سمت حیاط درست می کنن اونجا درس بخونم خییییلی خوشکل شده تا الان خلاصه تنهایی آدم دچار وهم میشه
منم خوبم
جدااز شوخی واقعا ناراحت شدین؟!هرچی که بود ازسر شوخی بود ازاین که سیما به جای من معذرت خواست واقعا شرمنده شدم
من ازتون عذرمی خوام?
دیگه شوخی نمی کنم بچه ها معذرت اگه از سر بچگی حرفی زدم قصدم ناراحت کردنتون نبود اصلا همچین آدمی هم نیستم
نبینم از دستم ناراحت باشینا من دل ندارم ادمین شماهم همین طور?
خوبی عزیزم دل منم برات تنگ شد گلی
می خوام خانم دکتر بشم
دیگه اولی تجربی دومی هم ریاضی سومی انسانی بقیه هم تا دوازه تا رشته الکی زدم بره
قلب آدمارو خیلی دوست دارم واقعا دریچه احساس همون جاست دکتر قلب و عروق میشم اگه خدا بخواد خیلی دارم تلاش میکنم و بیشتر از نیمی از راه مونده اما من امیدوارم هرموقع یه خانم دکتر حاذق شدم همتون و دعوت می کنم خونم خواهشا تا اون موقع تو سایت باشید این سایت همم تا اون زمان پابر جا باشه
معدلمم ۲۰ شد خودمم باورم نمیشد اینجور که معلما می گفتن هیشکی ۲۰ نمیشه من مونده بودم چند میشم تو مدرسه اول شدم چه حالی میده وقتی بعداز تلاش نتیجه ی خوبی میگیری انشاالله قسمت همگی بشه این شادی بعداز موفقیت
اول بنظرت جذابه بعد میخواهی کاری کنی به چشماش بیای برای بعد همش تعصبی میشی که اونم به تو فک میکنه یا به کس دیگه ای اعصبی میشی اگه نبینیش به روز میخواهی همه بمیرن. بعد دیگر شبا نمی تونی بخوابی وقتی پیشه زمین و زمان و فحش میبندی دوست داری عین گربه بهش بچسبی بعد دیگر شبا گریه و خنده و خاطره سازی
نشانه عاشق شدن اینه که همیشه بهش فکر کنی ، میخوای که همه جا حضور داشته باشه ،اگه نباشه دلتنگش میشی ،وقتی خوشحال باشه تو ام خوشحال میشی وقتی هم که گریه کنه ناراحت میشی ….
اما متأسفانه باید بگم چند روز پیش جلو نامزدم گریه ام گرفت باورم نمیشد داشت بهم میخندید به گریه هام ??
هنوز زوده الان باید جنب و جوش و جوونی شادی کرد آدم افسردگی میگیره عاشق بشه?
فدایت سیما گلی غصه نخور عزیزدلم همه چی درست میشه مگه قول ندادی شاد باشی نفس
دنیز جون می خوای خودتو بکشی آیا؟نکن خودت نابود میشی عزیزم یه کمدی بذار ببین شاد شو
جیغغغغ
منتظرم
ساعت هشت و یه ربعه ولی هنوز منتشر نشده.
ای خاک توسرم اشتباه دیدم ساعت هفت و یه ربعه منم جوش آوردم که چرا منتشر نمیشه خخخخ
پس چرا لینک دانلود نمی یاد الان ساعت ٨:٠٠اااا
?????
هیچ خری نیست جواب بده؟؟؟؟؟!!!!????
عالی بوووووووووووود
واقعا عالیههههههه شاه دیس لاو میلاده
سیما منم دهمم سرم شلوغ بود چند وقت تو سایت نبودم راستی اسمم رضا
اهنگو گوش نداده بودم نظر دادم شرمنده
این ترک در حد متوسطه
فهمیدم که زود قضاوت نکنم
خخخ منم گوش نداده میگم که متوسطه و گوش نخواهم داد
ایول بایرن گل دومم زد
سیما راستی جات خالی هفتم ابان روز کوروش کبیر پدر ایران زمین رفتم پاسارگاد
یعنی می خواستم برما نزاشتن اینقد ایستو بازرسی ها شدید بود اینقد نیرو اورده بودن ارمگاه کوروش که مثل اینکه اطرافش داربست زده بودن اطراف پاسارگادم که رزمایش گذاشته بودن نمیدونم از چی میرستن
ترسو میشد از تو رفتارشون خوند تدابیر شدید امنیتی بود میخواستن مردمو بترسونن ولی خودشون بیشتد ترسیده بودن
من که از هر طرف خواستم برم پاسارگاد راهارو بسته بودن از چند راه رفتم همه بسته بود تو ایستوبازرسی مدارکو میگرفتن میگفتن دور بزن وقتی دور میزدی معطلت میکردن مدارکت میدادن میگفتن از همون راهی که اومدی برگرد
من که نتونستم برم پاسارگاد ولی مهم نیس مهم اینه که من تلاشمو کردم میدونی این شعر حافظ که میگه
از هر طرف برفتم جز وحشتم نیفزود
باید اینجوری تصحیح کرد
از هر طرف برفتم جز وحشتش نیافتم
سبک خودش نیس ولی عالیه
آهنگو از مرتضی اشرفی اسکی رفته
ارامش بخشه صداش تو این اهنگ 🙂
عالی بود میلاد فداتم
خوشوقتم رضا جان هم اسم داداشمی من فکر کردم دختری خخ
دو سه تااهنگ میلاد به درد بخوره یه ساله خیلی چرت میخونه
واقعا??
خوش بحالت گوگولی من خخخ خوش گذشت???
کارای قبلی میلاد دلنشــــــــــــــین تر تر بود مجموعا خوب (:
خوشبختم
منده ترکم ها
بتتر از اون چیزیی بود فکدمبکردم
اسم خواهر بزرگ منم سیماست
بمب میلاد راستاد خون خوار ویلچر و وحشت هست و….
جشن عقد. مردمک .ایست قلبی هم عالین
ولی از حق نگذریم به نظر من شکنجه وسکسه یه چیز دیگس
عالی بودی داش من هستم شما هستید اما عشق من نیست داش ارشاد نیستش که
دیگه صداتو با شوق گوش کنه
مردن عشقم همه باور کردن غیر من جلوی من گذاشتنش تو خاک ولی من هنوز میگم زندس ترو خدا کمکم کنید به اینا حالی کنم عشق من زندس دارم روانی میشم کم کم دیگه از همه پسرا سه حس بدی دارم میگرم البته ببخشید ا دکترش که فقط زرزر کرد متاسفم ولی نتونستم کاری بکنم به نظر شما چی کار کنم
این که خیلی عالیه هم شهری
واقعا??چ جالب ولی من خواهر کوچیکم داداشم ازم بزرگتره
سیما بنظرت چکار کنم
تو فقط قوی باش عزیزکم از خودت ضعف نشون نده
اجی سیما دیشب که آهنگ داش میلاد گوش میدادم دلم بیشتر خواست پاشه بکوبد تو دهن هرکسی که مردنشو باور داره
اجی سیما بدون امیر هیچی نیستم که بخوام ضعفم نشون بدم
وقتی داش میلاد آهنگ جدید میداد اگه بدونی با چه ذوقی میومد بهم خبر میداد بعدشم انگار بهش گفتن دنیز و بهت میدن
اجی سیما نمیدونم درک میکنی یا نمیدونم درکم میکنی یا نه ولی من دیگر به خدا اعتقادندارم
منظورت از ضعف اینه که تو جمع یاد کارش میافتم غش غش میخندم بعدم یاد اینکه نیست انقد گریه میکنم که از حال میرم پسر دایمم حرصی میشه گریه میکنه امیر همیشه میگفت چشمان آبیت اگه بخاطر من گریه کنه خودمو میکشم خدا منو لعنت کنه نمیتونم پیش مامانش آخه این زنگ مو بود داد به من بوربون تا زیر باسم که جلوش چتریه چشمام از ده متر مشخصه امیر. بهم میگفت فضای برم چی بگم نمیگه خجالت نمیشه عشقش مرده موهاش ای رنگیه همیشه میگفت موهاتو بزنی حلالت نیکنام پس کاست ببین دارم میمرم ای سیما اگه تو بجای من بودی چکار میگردی البته دور از جونت اجی
اجی سیما کلاس چندمی یا چند سالته
اجی بنظرت امیر خوشحال میشم برم پیشش سر قبرش ساعت ۲۱:۲۲برم پیشش نترسه میدونم الان میگی دختره کسخوله ولی میترسم تنهایی اذیت شه برم حداقل سنگش بغل کنم
درکت میکنم عزیزم شاید عشق من نمرده باشه ولی برای منم با مردن هیچ فرقی نداره
من جای تو بدوم خودمو خلاص میکردم دور از جونت عزیزم
۱۶سالمه گلم تو چن سالته
نه خواهری خوشحال نمیشه تو اون موقع از شب قبرستون باشی خدا رحمتش کنه
اجی دعا میکنم هرکس دلتو شکوند هزاران بار بدتر سرش بیاد
یکی نیست بهم بگه با این قیافه زشتت دیگه امیدی نیست اجی توهم دعا کن بابام به مجازات کاراش بابت امیر خدا بزنه کمرش اخه باعث مرگش اونه میگفت حداقل باید برا خواستگاری دخترم یه ماشین ۱۰۰ میلیونی براش بگیر امیر ماشینش ۲۰۶ بود اونم با زور خرید بابام میگفت رشته تجربی باشه امیر رشته کامپیوتر بود گفت ۱ هفته بتونه بدون دخترم باشه که امیر اعتباری شد رفت خونشون ولی نرسید تصادف کرد بعد کمی بعد ۱ هفته مرد
پسر دایم با همه شراط های بابامو قبول کرد ولی من بمیرم قبول نمیکنم
اجی دارم بینشون دق میکنم دیشب میخواستم خودمو بکشم که با جیغی که من زدم داش دانیالم اومد پیشم بغلم کرد خوابید تو این روزا اون بهترین اتفاقه از من با اینکه بزرگتره ولی هیچوقت زور نمیگه داش منم عاشقه قراره بی اجازه بابام امواج کنه چون وضعشون بدتر از امیر بود ترو خدا برا داداشم اجی دعا کن چون طرف دختر خاله امیر اصلا آشنای تقصیر اون بود
خوب خونده
من هم سن توم ۱۶ سالمه
اجی رشتته چیه
واااااای باز میلاد جون ترکونده دمت گرم داداشی
ایشاالله به خواسته دلت برسی گلم فداتم
امیر پسر داییت بود؟؟؟؟
ایشاالله داداشتم به عشقش برسه
رشتم کامپیوتره گلم تو چی
سیما دلم برات تنگ شد گلی………………
فرهاااااااااااکجایی امان ازاین جدای………
نه پسر دایم اسمش سعید امیر غریبه بود رشته ام حسابداریه
اجی خیلی دوست دارم
عه اسم تو باید سوگل باشه نه ناز افرین
موفق باشی عشق اجی منم خیلی دوستت دارم
میلادراستاد
خب که چی شه دله من به رفتنت راضی نمیشه
خب که چی شه توروازخداگرفتم بدمت دست غریبه ها که چی شه
یه دیوونه حبس خونه کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه نمی تونه
چی شد یه دفعه چی شد منو تنها گذاشتی جاگذاشتی
چی شد توتموم خاطرات قولو فرارات پاگذاشتی آخه چی شد دله دیوونه وعاشق من بوده گناشتی
یه دیوونه حبس خونه کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه نمی تونه
میلادراستاد
خب که چی شه
دله من به رفتنت راضی نمیشه
خب که چی شه
توروازخداگرفتم بدمت دست غریبه ها که چی شه
یه دیوونه
حبس خونه
کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید
وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره
خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه
این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه
نمی تونه
چی شد
یه دفعه چی شد منو تنها گذاشتی
جاگذاشتی
چی شد
توتموم خاطرات قولو قرارات پاگذاشتی
آخه چی ش
د دله دیوونه وعاشق من بوده گناشتی
یه دیوونه
حبس خونه
کسی ازرفتنش اونو نترسوند
منو نخندونید
وقتی اون نباشه خنده مگه آسونه
تونباشی نمیتونم مگه زوره
خیلی زوده که بری ومن دلم کنه بهونه
ای دیوونه
این دلی که جاتو به هیچکی نمیده توی خونه
نمی تونه
سه خبر دست اول مامانم منو برد پیش به فالگیر فالگیر گفت به زور میدنت به یه پسره پسره هم آشناست سر لجبازی باردار میشی
من به فالگیر مخصوصا فال تاروت ایمان دارم حقیقتو میگه هفته قبل پیش فالگیر بودم یه نمه به آیندم امیدوارشدم
بارانا جون کل خاندانمون به این فالگیر اعتقاد دارن بابام داره یه شرکت میسازه که براس خیلی مهمه اگه نشه ورشکست پیشه پسر دایمم سعید قبول کرد شریک بشه اما شرط گذاشت من تا آخر این ماه به عقدش دربیام منم نمیتونم همین کاری کنم چون عشقم تازه فوت شوده پسر دایمم از آوناست که هر شب بغلش یه دختر هس بابام داره مجبورم میکنه
چی کار کنم جام می رم از ترس اینکه فرار نکنم برام مراقب گذاشتن
چه زندگی سختی داری عزیزم
اصلا نمی تونم چیزی بگم جزاینکه ازخدا بخوام خودش کمکت کنه به علاوه اینکه عشقت تازه فوت شده وفشار زیادی روته
اگه می تونی باپدرت منطقی حرف بزن بازم بهترازهیچیه توداری به خاطر یه معادله ی ناچیز کل زندگی وآرزوهاتو قربانی می کنی
حرف زدم منطق آوردم ولی خو حرف حرف خودشه میگه من صلاح خودتو با زندگیمونومیخوام کل خانواده مادرم ندونه منکه میدونم سعید چرا منو میخواهد چون من به خانواده بابام رفتم یعنی هیچیم به خانواده مادرم نرفته چشمام آبی از ده متر تو ذوق موهام بور تازیر باسنم که جلوش چتری لاغرم سفیدم دماغم کوچیکه سعید منوبه خاطر قیافهم منو میخواهد کالا سعید دور دخترای میادکه تکن منم تو خانوادی مادریم تکم یعنی هیچکدام ازدختران شبیه من نیستم بعد دختر تیریش مامانی نیستم لجباز و غد مغرورم سعیدم بارا همین حتی بابامو تهدیدم کرده گفته اگه اینکار نکنید بابام دو ملیون دستش داره میرم شکایت میکنم همه میدنن اگه منو سعید بریم زیر یه سقف از دست کلکل های هم دیگه یکی رو ازهمه سکته میدیم پسری اشغال دیشب اومده میگه خوشگل وحشی آدمت میکنم امیر به من از گل کمتر نگفته بود این به من میگه وحشی
چی بگم
امیدوارم بااین مسئله کناربیای سخته اما اگه نتونی بیشترازهمه خودت آسیب می بینی
بارانا جون الان نزدیک دو روزه به عقد سعید دراومدم از دیدن خانوادم منع شدم مخصوصا دانیال داداشم خط منم عوض کرده میبرد مدرسه میاره بعدم درو قفل میکنه میره سر کار بابام داره شرکت میسازه هرشبم به دختر میاره خونه منم اتاقم جداست نذاشتم بهم دست بزنه صدای جیغ دخترا اذیتم میکنه امروزم باهم دعوا کردیم بهم گفت امشبم از اتاقت بیرون نیا تا صبح ولی هنوز نیومده امشب باید به کاری کنم تا همه دخترای تهران بدبخت نکرده
دلم تنگ شده تو این خونه دارم میپوسم الان بیشتر از قبل دلم برا عشقم تنگ شده خیلی بارانا جون چکار کنم اجی سیما تو به چیزی بگو
چی کارکنی؟ مگه اون جنمی که برات ساخته چاره ای هم داره غصه ی دخترارو نخور حواست به خودت باشه
به زودی سروقت خودتم میاد تااون موقع باید یه کاری بکنی ببین اول موهاتو کوتاه کن بعدشم یه سیر همیشه پیشت باشه تاخواست بیاد سروقت یه ها بکنی یه نیمچه ضربه فنی میشه ازش فرار نکن بدتر میکنه زندگیبت شبیه رماناست
اگه این حقیقت زندگیت باشه قول میدم عاشقش میشی واون عشقی که به خاک سپردیش یه دوست داشتن به حساب میاد دربرابرعشق عظیمتون پشت این همه تنهایی وبی کسی یه دنیا خوشبختی نهفته است فقط کافیست صبر کنی امیدوارم حقیقت وگفته باشی
دوستامم همه میگن زندگی تورو باید به عنوان رمان نوشت بعدش دست به موهام بزنم که امیر که هنو به زنده بودنش امید دارم دیگه منو نخواد دیشب رفتم به دختره که تو هال نشسته بود رو پای سعید تکیه انداختم که خجالت نمیکشی رو پای شوهر من نشستی سعید زد تو دهنم گفت برو تو اتاقت من هیچوقت فکر نمیکنم عاشق سگی به اسم سعید شم بعدشم جهنمی که برامن درست کرده من بدترشو براش میسازم
الهی نه موهاتو دست نزن من اشتباه کردم بعدشم ازاون اتاقت بیرون نیا اینقدر شوهر شوهر نکن مگه ازجونت سیر شدی
عاشقش میشی حالا ببین یه جوری که نه راه پس داری نه راه پیش
من نه عمرا مرسی تنفر بهتره امروز یواشکی رفتم پیش همسایه که تازه زایمان کرده سعید فهمید چون من عشق بچه ام اومده بود بهم داشت میخندید دعوام نکرد بنظرت چرا امروز سر کلاس فیزیک داشتیم با رفاقم داشتیم چرت میزنیم که یهو بلند گفتم به حق همین زنگ فیزیک بیوه شم صلوات دوستام از خنده ترکیدن بعدش منو فحش میدادن و میزان تو سرم ولی واقعا من این حس دارم که بیمیره
عصر مگه خیلی اتش آوری آدم دوست داره لمست کنه شب منتظر باش منم در حال حاضر تو اتاق و در قفل است
خدا به دادت برسه که نمی رسه چون تو فالت یه بچه ای هست وای عزیزم مراقب خودت باش اون سیر هم یادت نره
به امی موفقیتت عزیزم
خدا به دادت برسه که نمی رسه چون تو فالت یه بچه ای هست وای عزیزم مراقب خودت باش اون سیر هم یادت نره
به امید موفقیتت عزیزم
بارانا بنظرت چکار کنم حوصله ام تو خونه پوکید دوستام میگن باهاش مهربون شو بنظر تو چکار کنم میگن اگه مهربون شی اعتمادش بدست بیاری میتوانی فرار کنی تو میگی چیکار کنم مردم از تنهای
تو خونه این سگ پیاز پیدا نمیشه چه برسه به سیر اجی
فرارو ازسرت بیرون کن اینی که تومیگی اگه آب بشیی بری توزمین پیدات میکنه بااین کارت فقط عصبی ترش میکنی اون موقع دیگه حسابت باکرام الکاتبینه عزیزمن
بهتره سرنوشتت روقبول کنی وباهاش کناربیای.کتاب بخون درس نداری مگه اونارو بخون وب گردی وچت کن بروخونه همسایتون بچه داری و…
من برم یه چی بدم کوفت کنه بعد بیام
فدای هردوتاتون بشم
میدونی چیه دنیز من الان دارم با مردی زندگی میکنم که دوسش ندارم خودمم موندم نمیدونم چیکار کنم خودمو بکشم ،یا زندگی کنم ولی دوس ندارم زندگی کنم اخه وقتی بهم دست میزنه از شدت تنفرم بهش گریه ام میگیره شنیدی که میگن عشق بعد ازدواج میاد سراغت ولی من رفته رفته دارم از متنفرتر میشم نمیدونم چیکار کنم خانوادمم فهمیدن و همیشه و هردقیقه دارن نصیحتم میکنن…دلم میخواد بمیرم هرشب دارم برای مرگم ارزو میکنم
من باید فدای جفتتون بشم که زندگیاتون داره نابودتون میکنه الهی بمیرم براتون
خدانکنه ابجی گلم اینجوری میگی گریه ام میگیره
دیشب سعید میگه حالم از خودم بهم میخورد میگم چرا میگه باوجود اینکه عاشق توم ولی دارم هرزه بازی میکنم بهش میگن خو نکن کی زورت کرده میگه تلافی حس تورو رو سر اونا خالی میکنم ولی دیگه تا نقد هس چرا نسیه بهش پوزخند زدم اومدم برم تو اتاقم دستمو کشوند تو اتاق درو قفل کرد کار خودشو بلاخره کرد دیشب از درد داشتم میمردم صبح پاشده از رو کتاب آشپزی کاری درست کرده به زور به کار خودشو بلاخره کرد دیشب از درد داشتم میمردم صبح پاشده از رو کتاب آشپزی کاری درست کرده به زور به به خوردم داد حالم از خودم بهم میخوره جواب امیر چی بدم بگم تو دست نزدی اون دست زد
امروز سعید شرکت نرفت منم نمیدونم چرا سر گیچ دارم شما نمیدونید چرا اینجوری شدم ۱ شنبه تولد ۲۳ سالگیشه دوس دارم بمیرم
ای دارم از حالت تهوع جون مردم از صبح به جز اون کاچی زیرکی هیچی نخوردم چکار کنم
اجی مردم از حالت تهوع از صبح به جز اون کاچی نتونستم لب به چیزی بزنم چکار کنم
خدانکنه گلم اینجوری نگو
اجی سیما بارانا جون امروز هوس ترشیجات کرده بودم ولی باز تابوش بهم خورد حالم بد شد دیشب رفتارم عجیب شده بود هوس بو کردن تن سعید کرده بودم انقد درگیر بودم که برم نرم که تا صبح نخوابیدم دوستام به شوخی میگن بارداری الانم باز دوست دارم سعید و بو کنم لعنتی معلوم نیست چم شده چکار کنم آبرو پسره اگه قرار باشه کلی هوس کنم
بارانا جون بجای اینکه من هم فدای تو هم پیش مرگت شم تو اینطور میگی من دوست دارم بمیرم از صحنه روزگار محو شم
آبروم پیش سعید میر ه که اگه بهش بگم هوس بوتو کردم از دیشب افتاد این هوس به جونم چکار کنم؟
نه عزیزم به این زودیا باردار نمیشی حدود دوسه ماهی طول میکشه که باردار بشی والا من که فقط همینقدر میدونم عزیز دلم
خوب کاری که سعید کرده منظورم … هستش شما الان دیگه دونفر نیستین بلکه یه نفرین شاید بخاطر همون باشه که دوس داری بوش کنی
مبارک باشه دنیز جون تاسه ماه اول هوس ترشیجات میکنی به احتمال زیادی بچت دختره استراحتتو داشته باش احتمال سقط بچه تا سه ماهه اول بارداری زیاده سعی کن هرچی که هوس می کنی رو بخوری تا تقویت بشی به اون آقای محترم هم علائم تو بگو شاید فهمید بارداری اومد پیشت یه آزمایشم بده تا آزمایش بدی از بی بی چک استفاده کن ببین بابا شدن آقا سعیدتون حتمیه آیا
وااااااااای سیما خاله شدیم رفت اوم سیما اسمشو چی بگیریم خوشکل خاله رو؟
به نظرم بهتره زودتر آزمایش بدی و جوابشو بگیری تاواسه تولدش دست پر بری بهتری کادویی که میتونه از عشقش بگیره یه فسقلی ۵روزه وای عالی دنیز همین کارو کن
فردا تولدش ه میخواهم الان بریم وسایلش سفارش بدیم فعلا
امروز بدون اینکه بهش بگم بی بی چک گرفتم مثبت بود یک ساعت پیش بهش گفتم سعید تولت پیش منه جوری داد زد که فکر کردم تولش سقط شود فردا که تعطیله پس فردا میریم سونو همه دخترا پسرای جمع فهمیدن ای نمی دونم باید خوشحال باشم یا بزنم زیر گریه که توله سعید پیش منه من هیپاپ میرقصم ولی امشب نزاشت برقصم میگه خطرناکه میگه
من عشق اون هستم ولی اون نه
راستی مگه حرکات هیپاپ برا توله سعید خطرناکه که نزاشت برقصم
میگه باید از امشب پیش هم بخوابیم وگرنه من پیام تو اتاق تو
واااااای باورم نمیشه برای بار دوم دارم خاله میشم اخ جون مبارکه خواهر گلم…نامزد منم زودتر بچه میخواد منم که سه سال دیگه عروسی میکنم بخاطر سنم دوسال بعد عروسیم بچه دار میشم اونم فقط بچه دختر
ادمین جان یه وقت کامنتامونو نخونی زشته بخدا خخخخخ
اگه نخونم چه جوری تایید کنم پس ؟ 😐
چکار کنم
بچه ها این سعید چشه دیشب دوستش گفت بیاید قلیون سعید بهش گفت از این به بعد نه از ده متری خونم یا دنیز حق ندارید از این گوها بکشید چه برسه که اینکه الان بیخ گوشتونه خر کیف شدم ازاین حرفش ولی خو نباید دلمو به این حرفا خوش کنم بچه ها که رفتن با خوشحالی اومد گفت بهترین کادو که هیچ احدی ناصی نمیتونست بهم بده رو تو دادی حالا چطور ی فهمیدی علائم گفتم البته هوس شدیدم نسبت به بوی تنشو فاکتور کردم که دیدم پنچر شد گفتم چته گفت آخه مامانم شدید هوس بوی تن بابامو میکند سر هستی گفتم شاید توهم اینطور باشی که کادو تولدم ۱۰ برابر شه گفتم خو راستش ازت میترسم وگرنه منم به زن دایم رفتم شایدم از اون بدتر توق نداشتم که یهو بوسم کنه ولی پنکه میدانم همه اینا بخاطر بچشه بچش که بدنیا اومد اون موقع دنیز خر کیه
از دیشبم که هوس شدیدم نسبت به بوی تنش فهمید اصلا بلوز نمیپوشه یا اینکه زورم کرده از این به بعد پیش خودش بخوابم امروز پاشده میگه دنیز بچم باباشو خیلی دوس داره که مامانش هوس بوی تنشو کنه قربون بچم که هامو داره
خو خاله جوناش اسمش با شماهاست ها
عه ادمین جان نمیشه حالا کامنتای این پستو نخونی ??خوب اخه ادم چیز میشه والا
😐 چی میشه ادم ؟
اگه پسر باشه اسمشو بزار برهان اگرم دختر باشه اسمشو بزار سوین البته حق انتخاب باخودته ها ما اینجا آلو ایم فقط نظر میدیم
دخترا امروز خیلی خوشحالم ۱ چون بعد از به دنیا اومدن بچه میتوانم فرار کنم ۲ اینکه سه سال دیگر عروسی افتادیم نمی دونم درسته یا نه ولی بعد از اینکه بچش بدنی اومد بدون اینکه بچه رو ببینم یا به کسی بگم در میرم بنظرتون این خودخواهیه محض نمیدونم ولی اگه اینکار نکنم بدبختم میکنم منکه میدانم اون فقط بچشو میخواهد بنظرتون این خودخواهیه محض نمیدونم ولی اگه اینکار نکنم بدبختم میکنم منکه میدانم اون فقط
اجی سیما به نامزدت بگو توله سگ سعید سگو میخواد
البته شماها باید اسمشو انتخاب کنید منکه قرار نیست در حقش مادری کنم
راستی نگفتی مگه حرکات هییپاپ برا توله سعید خطرناک که نمکزارها دیگر برقصم
خو آدمین به کجا ت بر میخورد حرف اجیمو زمین نندازی
ادمین شما که یه مدت بدون خوندن تایید می کردی !
منظور سیما خجالت زده شدن
سیما ما اگه خجالت میکشیدیم اصلا هیچی نمی گفتیم معلوم نیست چند نفر دیگه دارن این پست و می خونن اون وقت تو اد گیر دادی به ادمین …بابا خجول من
والا با این نوناشون 😐
ادمین محرمه . راحت باشید
مثلا ما می خوایم در حقش مادری کنیم که اسمشو انتخاب کنیم به زندگیت بچسب عزیزم به امید فرار امروزات رو خراب نکن ببین تو الان مادر شدی سرپرست یه کوچولو که تو وجودتو بخشی از اونه منطقی باش حرفی که من به همه می زنم فرار کنی که چی بشه؟ ببین بعداز نه ماه مهر بچه چنان به دلت میوفته که رها کردنش سخته خیلی و اینکه پدرش زیر سنگم باشی پیدات میکنه دیگه بدبخت میشی دنیز جون عزیزم به نظرت بعد نه ماه کنارهم بودن به همسرت علاقه پیدا نمی کنی حالا بگی نه بهش عادت که می کنی و اینم بدون که ترک عادت موجب مرض است
هیپاپ یه هر رقص دیگه ای آدم سالم و دورزو میندازه من خودم شافل کار می کنم پاندارم به خدا فلج فلجم اونوقت تو با اون بچت می خوای پشت ورو بشی حرفا میزنیا .عجب.
من معتاد هیپاپم ولی اون نذاشته که از دیشب برقصم دوست دارم لهش کنم اصلا ای مگه خودت نگفتی ترک عادت موجب مرضه خو من عادت کردم تو یک روز ۲ ساعت برقصم امروز عین دیوانه ها به همه گیر دادم ولی اجی منم میترسم دیگه میترسم عاشق امیر شم آخه از وقتی فهمیدم مامان بچم قرار بشم دیگه به امیر فک نکردم اسمش به غیر از الان نبرده بودم نمی دونم چی میشه خل شدم سعید طفل که تو کل روز هم حواسش به منه هم بدون بلوز میگرددکه اگه هوس کردم خجالت نکشم که خودش سرما خورد
عاشق سعید شم
نوناشون؟!
اگه محرم نبودین که ما زندگیمونو تو تک تک این پستا نمی نوشتیم ..
خخخخخخ بارانا راس میگیا ما کجا خجالت کجا خخخ خیلی ممنون ادمین جان برادر محرم گرامی ینی واقعا میخونی دیگه ??حالا نمیشه نخونده تایید کنی نگران نباش حرف زشت نمیزنیم بخدا خخخخخ
ریز به ریز نمیخونم .
سر سری میخونم فوشی چیزی داخل کامنت ها نباشه
???
☺☺☺?
منم که کلا با خجالت دشمن خونیم
بخاطر اینکه دختر خیلی ماه و خوبیم دیگر از فرار حرف نمیزنم بعدشم سعی میکنم تو دلم برا این دوتا جا باز کنم مثل شما که دلم جا باز کردید??☺☺??
فدات ادمین جان یدونه ای برادر محرم گرامی??
بارانا جوننننننننن امروز رفتیم سو نو از راه مدرسه گفت دو هفتت هنوز نشده شنبه میری تو دوهفته بعدش رفتیم سیسمونی سه تا پلاستیک لباس گرفت با کلی اسباب بازی شیشه شیر از ذوقم از ساعت ۶ تاحالا ۱۰ بار دیدمشون خیلی نازن بارانا جون ای سیما بدبخت سعید از این همه محبت یخ دفعه من شاخ درآورد امروز بعد از زنگ خونه با یکی از دخترای که از اول زنگ رو مخم بود دعوام شد تا میتوانست کتک خورد نوشته بودم روش فقط میزنم که سعید با مدیر و ناظمان جدامون کردن برا دختره اند خط و نشون کشیدن مدیر گفت فردا سه راست میای دفتر دکتر به سعید مگه زنتو از جنگ ورداشته آوردی که اینقدر خاکیه میخواهم به خودم بقبولونم که من الان زن پسر جون هستم که خیلی نیاز های جسمی یا روحی داره میخواهم کنار بیام بنظرت درسته
سیما و بهت نصیحت میکنم زود دست بکار شی آخه وقتی اون لباس کوچولو هارو میبینی نی نی تو تصور کنی خیلی شیرینه
منو این همه شادی تو یه?????? روز محاله
فدای تو دنیز عزیزم
خب دیگه داری به حرفام میرسی خوشبخت شی گلم
جمع جمعه خانمای متاهله بهتره بنده رفع زحمت کنم تا چشم وگوشم باز نشده
انشاءلله درست میشه عزیزم واقعا خیلی خوشحال شدم
من بچه دوست ندارم 🙁
اونم بچه ای که مال خودم باشه پدرش کسی باشه که من ازش متنفرم
اجی بارانا میخواهم به حرفات گوش بدم سفت و سخت بچسبم به زندگیم به شوهرم به بچم از وقتی زد تو دهنم دیگر دختر نیاورد خونه درم دیگر روم قفل نمیکنه ولی میترسم حرفی سعید زود گذر باشه ولم کنه بره اونوقت من میمونو به قلب شکسته که بار دوم شکست اونم بدتر از اولین شکست بدتر از بار اول میشه نمیدونم چکار کنم
نه اصلا من غلط کنم بخوام اینرو به عنوان شوهر و بچم قبول کنم اگه باران تو بری من دق میکنم
عالـــــــــــــــــیه مث همیشه
سلام ادمین خوبی میگم تو پست میلاد راستاد” چرا “کامنت گذاشته بودم اخرش نوشته بودم ma chere میگم اونو تاییدش کنا چون به زبان فرانسوی میشه عزیزم ….ممنون دیگه فدات
فکر کنم جفنگ شده
چی جفنگ شده?
خوشحالم که حرفام یه جایی به دردت خورد و خیلی ممنونم که به حرفام اهمیت دادی و سعی کردی تاجایی که می تونی خودتو با تغییرات سازگار کنی عزیز دلم بهترین راه همینیه که خودت بهش رسیدی حالا که تصمیمت جدی شده باید از پایه بنای این زندگی رو بسازی مستحکمش کنی تا دیگه با هیچ بادو طوفانی خدایی نکرده بلرزه یا خراب بشه به آقا سعید هم روی خوش نشون بده هرچی نباشه بابای بچته ویه گوشی هم تو قلبت جا داره هر چی بگذره بیشترو بیشتر تمام وجودتو تحت سلطش در میاره به زندگیت روال عادی بده هر چی سختی وناراحتی کشیدی بذار کنارو یه فصل جدید از زندگیتو آغاز کن تنهاییاتو تو خودتو حل کن و خوشبختی تو جار بزن نبینم دیگه بیای اینجا ناراحت باشی اون وروجک خاله چه گناهی داره آخه.. خوشبخت ترین بچه دنیاش کن با کمک همسرت آخه تو تحمل دوری این آقا سعید رو داری که اینهمه ازش فاصله می گیری از لحاظ فکری شما هنوز به هم نزدیک نشدین اونم که فقط نزدیکی رو تو چیزای دیگه ای میبینه بد بخت واسه همینه خونه لخت می گرده
شما خیلی معذرت می خوام غلط میکنی اونا رو به عنوان همسرو بچت قبول نکنی آخه مهربونم چه جوری دلت میاد
میام میزنمتا خدا نکنه گلم کجا می خوام برم من آخه از این حرفا نزن باشه خانم خوب
بارانا وروجکت دیوانم کرد بس که حالم بد شد دخترا یه خبر دسته اول دیشب سعید اسم های رو که دوست داشت گفت گفتش که اگه پرنسس شد آیدا اگه پرنس شد آرمان ولی من میگم اگه جوجم دختر شد رها اگه پسر شد رامین تا ساعت ۲ سر این موضوع بحث کردیم که آخرشم دیدیم به جای نمیرسیم رفتیم خواب امروزم سعید تب داره موندم چکار کنم عین بچه ها شده مربی هیپاپم گفت دو هفته ست نمایی برا مسابقه هم نیامدی دیگر نیا یه جورای میخواهم باعث خوشحالی سعید شم شاید اون هنوز خواهر مادر پدرشو برادرش قبول داشته باشه ولی پنکه دیگر جز داداشم از خانوادم کسی رو قبول ندارم
دارم میمیرم از درد حالت تهوع چی کار کنم
عاشقتونم عاشق
اااااااااادددددممممممیییییییییین چراااااا پست میلادو بستییییییییییییییییی ندیدی دختره عقب مونده چیا بهم گفتتتتتتت وااااااای خداااااااااااااا داره دود از سرررم بلند میشههههههه دارم دیوونه میشمممممم لاقل کامنتاشو پاک کن که چشمممممممم نبینتشوووووون اااییی خددددا
شما به بزرگواری خودتون کوتاه بیایید 😐
من تا حساب اون دختره رو نرسم اروم نمیشممممممممممم
کسی چیزی بهت گفته اجی
چیییییی ??????من کوتاه بیاممم واقعا که دارم میمیرممم اااااییییی خخخدااا باشه من کوتاه میام ولی اون کامنتای اخریه دختره رو پاک کن تا چشمم نبینتشون اعصابم بهم میریزه
اره یه دختره احمق اومده میخواد قورتم بده نکبت من که چیزی بهش نگفتم من فقط نظرمو گفتم مگه نه ادمین تو خودت قضاوت کن
تو کدوم پست کامنات گذاشته بگو خودم برم سراغش دختری ….. ای اعصاب خودتو خورد نکن تو چیزی که گفتم بهم بگو خودم میرم سراغش
دخترا چه خبرا ؟
نه عزیزم خودم باید ماس مالیش کنم
ماست مالی فایده نداره اینطور پرو تر میشه راستی خودت گلم با نامزدت بهتری الان چطوریت؟
فدا گلم نه بابا مثل همیشه دختره احمق اعصابمو بهم ریخته
وللش راستی خاله سیما بچم اگه به باباش بره من میدانم با توها
سیما سه شنبه داشتن از رو نرده های مدرسه سر میخورم همون دختره که باهاش دعوام شد جلومو گرفت منم کلا افتادم از رو مردها رو پله ها سعید ندید ولی نمیدونم از کجا پیدا ش شد منو برد دکتر دکتر گفت احتمال سقدش خیلی بود شانس آوردید محکم تر نخورد زمین
دیشب کلی باهام دعوا کرده
سیما اون چه حرفی بود بهش گفتی من معنیش دستو پا شکسته فهمیدم
سیما اجی اون چه حرفی بود من هنوز تو شوکم راستی اگه ترکی میفهمی آینو از طرف خودت به نامزدت بگو Seni çok seviyorum
خخ اره گلم من خودم ترکم
خداروشکر که اتفاقی نیافتاده
کدوم حرف گلم
عمرا این حرفو بهش بگم
میگی خوبم میگی مگه دست خودته باید بهش بگی دوست دارم سیما هوس یه چی کردم سعید متنفر ازش میترسم بهش بگم
حالم خوب نیس دنیز داغونم دیگه سیگارم ارومم نمیکنه نمیدونم چیکار کنم خودمو دار بزنم??چیکار کنم …
بیخود میکنی کردی زندگیت کن مگه همسن نیستیم
نگا کن منم دارم میسوزم میسازم الان دو روزم هست که انگار من جن شدم سعید بسم الله اصلا جلوش نمیرم
دنیز جون ی سوال تو ک دیگ متاهل شدی چجوری مدرسه قبول کرده ؟؟؟
شاید منم یه روز بدون خداحافظی رفتم….
ماهی هفتصدو سی تومن میده شوهرم به مدرسه
دولتیه مدرست ؟؟؟
یلداتون مبارک
یلدای شمام مبارک عسلام
چه یلدای فردا شب عروسی داداشش یعنی پسر دایم سامانه دادش بزرگه سعید مبشه مامانم اینا هم میان ولی حق ندارم طرفشون برم چه برسه بگم باردارم قراره مامان بزرگ و دای و بابا بزرگ میشن دلم داره پرپر میزنه از شوق نتونستم خوب امتحانمو بخونم از دورم شد میخواهم ببینمشون بعد ۳ ماه بعدم توهم سعیت کن جون من
انشاءلله اوضاعت بهتر میشه گلم
بهت بگم من سیما خانوم من عروس میخواهم پس زود تر دست به کار شد با اقاتون پسر بنده رو زیاد معطل نکنید چون زیادی مغروره
هه زهی خیال باطل…
خیال باطل چه من عروس میخواهم مگه دست تو
ولی من فقط مرگ میخوام بنظرت زیادیه????
بچه ها خوبین؟
چه خبر سیما جونم ؟
دنیز خوبی عزیزم ؟ عشق خاله خوبه؟
بنظرت زیادی که میخواهم پیشم باشی اخه سیما نمی دونم چرا ولی خیلی خیلی دوست دارم اصلا اون نامزدت کنار نمی خوام فندق منو ببینی قول میدم اگه پسر شد تو عروسم شی خب همیشه هم پیش خودم باشی
وای بارانا چه عجب اومدی پدرم درآمده تو همین دو ماهگی سه کیلو اضافه کردم استالیم اگه بهم بخوره چه خاکی بریزم تو سرم بله فندوقم سلام میرسونه خالش تو چکار میکنی بارانا به چیز به این سیما بگو
دنیز نمیشه من خسته شدم دیگه نمیتونم تحمل کنم من خیلی دارم عذاب میکشم
منم خیلی دوست دارم ولی دیگه صبرم سر اومده
فداتونم دخیام مدرسه ها چطوره خوب پیش میره
الهی فدات بشم مامان نمونه هوای فندوق خاله رو داشته باش که نیومده دلم براش میره هوای خودتم داشته باش به زور بخور تقویت شی عزیزم اینا طبیعی یه فندق کپل دردسر داره دیگه
سلام منم بهش برسون نازه خاله رو
چی بگم دنیز خیییییییییلی بهش گفتم اما بعضی وقتا باید ساکت شدودرک کرد متوجه ای که سیما الان نیاز داره درک بشه نه نصیحت چون دیگه هیچ تاثیری نداره باید بااین حالش کنار بیاد چون تا آخر عمرش شاید کم رنگ بشه اما ازبین نمیره
سیما عزیزم فقط تحمل کن و توکل
……..همین………
مدرسه
بد خیییییییییییییییییییلی بد
فردا امتحان ریاضی ترم دارم لای کتاب و باز نکردم نمی دونم چرا جدیدا نمی تونم درس بخونم خدا به دادم برسه
با معلم ریاضی بد با معلم عربی بدمعاون بد هیچی نمیگم بدتر میشن والا یه فکری باید بکنم به حالشون
عاشقتم به مولا آهنگات حرف نداره
نمیتونم اخه دیگه تحمل منم حدی داره بریدم ….فقط برام دعا کنید حالم خیلی بده
زیاد جدی نگیر گلم تو فقط درستو خوب بخون خانم دکتر شو بعد ما خودمونو بزنیم به مردن بیارن پیشت ??????
چن ناله
آره من بخورم عین گاو شم تو مانکن بمون خیلی زرنگید سیما راست میگه معلما رو وللش تو دکتر شو نی نی به دنیا اومدنش با تو
اصلا من نمیخوام اون از سعید اینم از شما فقط مونده بگید پیش مرگ فندق میشود سعید که دیگه هیچ بدنیا نیومد ۲ ساک لباس از طرف باباش بهش رسید بابا منم آدمم ما سیما بیا باهم اصلا دوتا بریم جهنم تصرف کنیم
ایشالله من که از خدامه دکترشم اونم دکتر قلب و عروق اما مادرم میگه یا دندون پزشک یا دارو سازی منم تو تموم کتابام ومیز مدرسه و خلاصه هرجا که گیر آوردم نوشتم دکتر فاطمه….متخصص قلب وعروق
ایشالله هیچ وقت کارتون گیر یه دکتر نباشه
این دوران هم میگذره سیما روزای سخت ازبین میرن ولی آدمای سخت هرگز
اونم چه دورانی اومای گادددددد اصلا تو دکتر شو قول میدم خودمو بهت قالب کنم فقط یا عروق شو یا متخصص قلب مادرم که مادر شوهرم باشه هیچ نمیگه
من شوهر میییییخخخخخوووواااااممممم.
خب دکتر میشم یحک دکتری بشم که اومدتون پیشم آرزو بشه خخخخ
همتون ویزیتین خیالتون راحت
مگه نداری شوهر ذلیل
چه??!!!????
من و شوهر ذلیلی دیگر چه حرفا ولی از شوخی گذشته سعید داداششو پا گشا کرده اسمم دنیز نیست اگه به سیاه سفید دست بزنم یا اینکه کوچک ترین کاری انجام بدم تازه میخواهم یک لباس خونگی مد نظرم میخواهم اونو بپوشم سه بلوز بالا نافی رینبودش توی پولی کوچولو ها با شلوارش کارم خوبه یا نه شو نمیدونم
والا منم نمیدونم?
میخواهم همشون زیر تریلی له شن مخصوصاسعید
فردا میرم این فندوق و به امیر معرفی کنم میخواهم برم قبرستون
????
چرا عزیزم؟
کمک خواستی با تریلی بیام؟
الهی بمیرم?
وای دنیز نه
سه تا سوال دارم
سوال اول چطور میشه حسادت پنهون کرد جدیدا در حد چی به منشی سعید حسادت میکنم چون ماشاالله انقد جک و جلف هست که به هیچ نوع عمل زیبای نه نگفته بس که دست و دل بازه اینقدرم برا سعید عشوه مباد که اگه خر برا سلطان جنگل عشوه بیاد الان سوگلیش بود دوست دارم برم شرکت دختر و بنشینم. سر جاش دوستام گفتن گفتن اگه رفتی واسه دعوا ما پنج نفرم میآیم بگیریم بزنیممش درسته این کار یا نه
سوال دوم بنظرتون برا ولنتاین جنسیتش مشخص میشه با توجه به اینکه تو بهمن میرم تو سه ماهگی
و اما سوال سوم به پسر جون به سن و سال سعید چند ماه چند ماه نیاز به رابطه….. داره با توجه به اینکه سعید قبلا هرشب دختر میآورد ولی بعد از من دیگه نوچ بعد با رابطه زوری که داشتیم گفته تا خودت تا نخواهی دیگه کاری نمی کنم هر چند دیگه من از دنیای دخترانم جدا شودم
صد البته درسته عزیزم شما برید بزنیدش منم هواتونو دارم نترسید??
بله عزیزم مشخص میشه راستی پنجم بهمنم تولدمه یادت نره تبریک بگی و همینطور شما ادمین جان❤❤❤
عه دختر زشته اینا دیگه چیه تو میگی???خوب راستش هرچی بیشتر بهتر?نخندینا میام میزنمتون?
برو بکشش دنیز خب اول باهاش حرف بزن و از سعید بخواه کهاخراجش کنه اگه نشد این کارو حتما بکن
فکر کنم پایان سه ماه جنسیت معلوم بشه
خوبه خودش به نامزدش سرویس نمیده چه بیشتر بیشتری هم راه انداخته بگم بیاد بخونه آره آره
تولدت پیشاپیش مبارک عزیز دلم بهترین دوست مجازیم
فکر کنم تا دوماه یا اوایل سه ماه بشه رابطه ساده داشت
خوب اره بارانا ولی توکه شرایط منو میدونی ?فداتم دخی منم یه تبریک بهت بدهکار شدم ولی به موقعش??
از هرچی رابطه بدم میاد بدم میاد بدم میاد الهی بمیرم راحت شم ???
چی بگم قانون زندگی همینه
خدانکنه دلت میاد آخه
سیما. خواهر فکر من نیستی فکر این فندوق باش همچین گفتی هرچه بیشتر بهتر منکه دیگه میترسم برم سمت اتاقش چه برسه به خودش
تتتتوووووللللللدددددددد ممممممببببباااااارررررکککککک این با جیغ میخونی مثل من
فردا میرم با این دخترم صحبت کنم ولی اگه آرامش سرش نشد دیگه منم پای سعید و وسط نمیکشم همونجا زحمت دوباره رو به دکترا میدم
لعنت به همه قانون های دنیا که توش شکستن دل پیگرد قانونی نداره ??
اره دلم میاد همونطور که بقیه دلشون میاد???
قربون اون فندق بشم من الهی??
فدایت گلم?
اره گلی برو حسابشو برس از طرف من م بزنش???
این استیکر اخریه اشتباهی شدااا
ادمین یه کامنتم تایید نشده
جفنگ شده
خخ باشه خوب حداقل حذفش کن ادمین ? خیلی ممنون
باش 😐
دختره نفهم بهش میگم صاحب داره صاحبش روش حساس مگه چه صاحب داشته باشه چه نداشته باش میخوامش منم گفتم پس صاحبش میگه ساعت ۳ تو شهر بازی بعدش رفتم خونه به بچه گفتم ساعت ۳ رفتیم دختره خرم اومد بود ولی سیما بارانا دختر تا منو دید خشک زد بد بخت حق داشت ۶ دختر لات که لباساشونم سته با سه سگ رفتم گفتم سلام بعد گرفتیم زدیم سعید فهمید کلی دعوامون کرد که شما دیگر بزرگ شدید راستی اسم سه فیلم ترستا که میخوام
راستی بارانا چرا گفتی قبرستون نرم پیش امیر
خوب میگم ادمین پس چرا تاییدش کردی??خخ فدات خیلی خیلی ممنون??❤
😐
واسه یه نفر ۶ تا زیاد نبود سگم همراه خودتون بردید دنیز تو خوده فیلم سینمایی یعنی اکیپتون منو کشته لایک
اگه ناراحتت نمیکنه برو عزیزم من فقط نمی خوامغم تو دلت بشینه گلم
سیما مخ کار می گیری!??
خاااااااااااااااااک?
اسم یه فیلمو میگم سینمایی خودشم خارجیه ولی هفت قمست مختلف داره واس من که ترسناک نبود شمارو نمیدونم راستی من اسمشو میگم ولی تو نگا نکن یه موقع بچت سقت میشه خدایی نکرده اسم فیلمه wrong turn یعنی پیچ اشتباه خیلی ترسناکه ولی نه برای من توصیه میکنم نگا نکنین خودشم توش یکمی از این فیلمای بی تربیتی داره اونجارو بزن بره نگا نکن خخخخ البته مال من بدون سانسور بود خخخخخ
خخخخ نه بابا چ مخی دیدم خبری ازتون نیس گفتم یکم با ادمین اختلات کنم ادمینم که ماشاالله چه اختلاتی میکنه دهنم کف کرد خخخخخخخ?
خخخخ
تازه اند از شما تعریف کردم بقول ساغر رفیق اکیپون دیگه ۶ نفره نیست ۸ نفرست بجای سلام اول حال شما دوتا رو میپرسن
بارانا هیچکس جای امیر و برا من پر نمیکنه از نظر من امیر باید منو ببخشه چون با این کاری که کردم یعنی به عقد سعید دراومدن بهش خیانت کردم بعدشم با وجود این بچه فک نکنم دیگر هیچوقت منو ببخشه خیلی دوس دارم وقتی فندوق به دنیا اومد بهش یاد بدم باباش امیر و سعید عموش اگه بتونم این کار میکنم که حداقل کاری که کرد جبران شه همین جورش حرف پشت سرمون اونقد هست حتی اومدن تو رومم گفتن گفتن خجالت نمایشی عقد کردی ۳ ۴ ماه ولی هنوز عروسی نکرد یا میان دختره هرجا معلوم نیست پسره برا چی میخواهد که عروسی نمیگره از یه طرف غم امیر از یه ورم حرفا ای
من که دل ندارم این فیلمارو ببینم عکسشو دیدم داشتم می مردم سیما چه دلی داری تو اففففف
سیما جدی با جن ها در ارتباطی؟!
خخخ خوبیش به همینه دیگه پایان باز میذاره در جوابت هرجور که دوست داری جواب خودتو بدی البته با حس و حال استیکر های ادمین ?.?
وای دنیز سلام منم بو دوستات برسون به ساغرم بگو که لطف داره
دنیز امیر رفته واسه همیشه رفته همه ماهنم یه روزی میریم این تقدیرش بوده و هیچکس نمی تونه با تقدیر بجنگه عزیزم تو بهش خیانت نکردی اگه این کارو نمی کردی بهش خیانت بود چون اون هم خوش بختی تو رو می خواست الانم می خواد بخشش به کدوم گناه می خوای بخشیده بشی دنیز به خودت بیا با خاطرات آدم نمی تونه زندگی بکنه فندق عشق منم از شوهرته شوهر شرعی و قانونی حق اینو داره که بابا شدن و بشنوه چه انتظاری داری به بچت بگی بابات مرد اول بچست و مثلا هیچی حالیش نمیشه این بچه نمی خواد بزرگ شه تو مدرسه مسخرش نمی کنن تنها به فکر خودت نباش الان اون هو یه آدمه روحیات الان تو روش اثر میذاره نذار یه آدم ناراحتی بشه اونم حق زندگی داره و حق داره به وجود باباش افتخار کنه و باباش براش اسطوره باشه
حرف مردم بسیاره وآدم هم میسوزه واقعا اما الان خودت مهمی کاریه که شده بعد از این که فندق به دنیا اومد یه جشن بگیرین تموم عقده هاتم توش خالی کن می دونم بازم عروسی نمیشه اما این دیگه عشق توشه دنیز زندگی تو بکن و از تک تک لحظه هات لذت ببر فکر گذشته نباش که رفته دیگه هم برنمی گرده فقط شده یه تجربه که ازش درس بگیری این کلمه شاید برات زود باشه فهمش اما دنیز تو مادر شدی مادر خیلی از چیزارو به خاطر بچش به جون می خره که من مطمئنم تو هم همینطوری
خخخخخخ ادمین خیلی نمک داریا ??
چیکار کنم دست خودم نیست
ارثیه 🙂
فدا مدا گلی سلام منم به دوستات برسون ????راستی اسماشونم یکی یکی بگو ❤
خخخخخ اره انگار داشتن گوسفند میبریدن دلو روده پسره رو ریختن تو سطل بعدشم ریختن تو بشقاباشونو خوردن خخخخ
نه بابا دیگه دکشون کردم برن ولی بضی وقتا یه چیزایی میبینم که بقیه نمیبینن بعضی وقتاهم انگار یکی اسممو صدا میزنه و بعدشم میخنده ولی خب من دیگه توجهی نمیکنم
ادمینم دیگه جوری جوابمو میده دیگه از کامنت گذاشتن پشیمون میشم البته ادمین ببخشیداااااا
حسش نمیاد تایپ کنم باو
تو که هرکیو بخوای به حرف میاری دیگه دردت چیه؟!?
ادمینم یواش یواش زبون باز میکنه??
فدا ارثیت دادا خخخخخخ?
خوب من اینجا بادم?جون که نیستم این همه دارم بهتون حس میدم یکم انرژی داشته باشین باو خخخخخخ?
اسم دوستام ساغر آرام سپیده یلدا آوینا
آخرین بار که فیلم ترسناک دیدم تا به ماه با دانیال داداشم به جا میخوابیدم بدبخت دستشویی هم میرفت منم پشت سرش پشت ور وایمیستادم
باید در مورد امیر بهم فرصت داده بشه منکه اون برام خدا بود الانم نمیدونم چرا حس تکرار اون حسا اذیتم میکنه
سر امیر حدودی میگردم سر سعید حسادت کردم برا این که اینطور پیشه عذاب وجدان دارم
سر امیر حسودی
دیوونه ای بارانا اینجوری نگو یه وقت ادمین ناراحت میشه
واااای چ اسمای خوشگلی دارن?البته یکم سختن?
پس نگا نکن فیلمایی که گفتمو اخه برات خوب نیس گلی خخخخ
ادمین تو نگا کردی اون فیلمی که گفتمو????
خیلی باحاله مخصوصا ۳و۵عالین هفتشم که چرت بود دوهم عالیه ولی بیشتر پنج اگه اکشن دوس داری یه نگا بهشون بکن مثل ?میمونن خخ
قسمت یکشو یادمه ۸ الا ۹ سال پیش دیدم
قسمت های بعدیشو هم چند سال پیش دیدم
خیلی قدیمیه
فیلم ترسناکی نیست
چندش اوره
بارانا ساغر میگه قبل از اینکه قندوق بزرگتر شه تو هم خرس شی عروسی بگیرید والا نمی دانم بیخی عروسی میخواهم چیکار مهم حس امنیته که کنارش دارم کمکم حس میکنم
سیما یه لطف کن بیا بچه منم زبونشون باز کن
ا سیما تازه تازه من میخواستم اون قسمتی که ترسناک تره رو با بچه ببینیم سعید فردا شب مامانش دعواتمون کرده من لج کردم نگیرم قراره بااین پنج تا نخاله فیلم ببینیم از همه شجاع تر منو ساغرم که تا یک ماه با کوچک ترین صدای جیغ حالا از این هفتا کدوم ترسناک تره
ادمین تو فیلم ترسناک ترسناک رو به معود میشناسی
رو به چی ؟
مگه بچست ناراحت شه یه شوخی بوده دیگه مگه غیر از اینه؟!?
ادمین ناراحت شدی؟?
بله بله
من قهرم 😐
اره زیادی چندش اورن خخخ اره چهارتاشون قدیمیه
چجوری زبونشو وا کنم????
خخخخ ?واااای مردم از خنده ادمین منظور دنیز رو به مرگه خخخخخخ خدا نکشتتون الهی ???
اهان 😐
خخخخخخخخ دنیز اون موت نه معود خخخخخ?????
منظورم اینکه انقدر ترسناک باشه که هرکس ببین سکته رو بزنه کل فیلم ترسناک مزش به همین خونه خالی چراغا خاموش با پنج تا نخاله از ترس گوشه بیمارستان
کانجورینگ خوبه
حالا اگه میشناسی چند فیلم اسمشو بگو برا شب میخوام
دنیز فندق چیزیش نشه ؟
سیما آروم تر بخند از خواب بیدارمون کردی عجب همسایه هایی داریم ماها امشبم صدای جیغ ۷ نفرو باید تحمل کنم دنیز بیا منو ببر خونتون من تنهام امشب یعنی همه پنج شنبه ها تنهام قول میدم دختر خوبی باشماااا
امین داش پرسی امشب معلوم میشه اگه ما سکته رو بزنیم یعنی فیلمش واقعا فیلم اگه نه یعنی از فیلتر دنیز رد نشد
😐
بارانا اجی همسایه هاتون مشکل روانی.دارن اجی بمیرم برات چرا تنها مگه این پنچ تا مردن انشالله ای پنج تا پیش مرگت شن خودتون کجاست تو بگو اگه نزدیک بود آره بیا اصلا تا فردا بمون فردا شب دوبار میرسونم خونتون
دیدی گفتم ناراحت میشه??خوب من شادو شنگولم ولی اهل شوخی نیستم متنفرم از هرچی شوخی البته به غیر از دوستامو خانوادم بقیه حق ندارن با من شوخی کنن? ادمین قهر نباش دیگه من معذرت میخوام گلی لطفااا??
ادمین این فیلمی که گفتی تو چ سبکیه چجوریه منم دان کنم موضوعش چیه??
به قول اون دوستمون رو به معود هست
راستی فیلم چشم ۱۰هم خوبه
مهمونی بدون من?????
مگه میشه مگه داریم???!!!
خخخ واااااااای باز من مردم از خنده خخخخخ خداااااااااا ?????? ??ادمین این معود چه کارایی که با ادم نمیکنه خخخخخخ وااای الاناست که دق کنم از خنده ???
خخخخخ
خدا نکشتت دختر ببین به چه روزمون انداختی با این معودت خخخخخخخخخخ?????
سیما من از پاس کردن زبان فارسی متنفرممممم تو چرا همیشه خدام با خالم که معلم فارسی جنگ دارم۴
آه ادمین توم شماباید با ساغر چت کنید که بفهمید مسعود من سر چشمه ای از اونه
هان ؟:|
معود من از همنشین با ساغر سر چشمه میگره
سیما قربونت بره اون پنچ نخاله به همراه داش ادمین بدون تو نه تنها مهمانی نمیشه بلکه توی …… خوش نمره ولی بی شوخی بگو خودتون کاست اگه نزدیک لواسون بود بیام با ماشین دنبالت به باران هم گفتم
بخند ید بخندید منم به موقعش میخندم
داش آدمین داش کی اون فیلم دیدی
گفتم خیلی وقت پیش
آها فقط یه چیزی آلان شبا میتوانی بخوابی نمیترسی تنهای چون من از دیشب اند جیغ زدم که نگو تازه موقع جیغ زدن حلالیت میگرفتم ساغرم که به گهه خوردن افتاده بود اون چهارتام که فقط تا موقع رفتن گریه میکردن منم از ترسم اومدم پارک تنها تا این موقع نشستم البته جای شلوغا
سیما چه غلطی کنم
اگه یه وقت نیومدم حلال کنید سید از ساعت ۴ ظهر زنگ میزنم من رد خو چی کار کنم میترسم ازش که اونم جن نباشه دیگر نمکزارها خونه تنها بمونم با این پنج تا خر حما نخاله بیشتر کثافت??
داش ادمین اگه زن تو بود بجای من چیکارش میکردی
what ?
جریان چت ادمین با ساغر چیه?????نبینم داداشمو گمراه کنیا?
واقعا جریانش چیه ؟ به منم بگید 😐
مسعود دیگه کدوم خریه??
خدانکنه گلی شما?
خااااااااااک عااااالم? تو میدونی میترسی چرا فیلم اکشن میبینی اخه دختر مگه نگفتم نبین هیچی دیگه هرکی خربزه میخوره باید پای لرزشم بشینه خخخخخ بفرما تحویل بگیر خانوم
چی میگی دخی من خودم یه زمانی با اجنه ها بودنم از بارانا بپرس ?
ادمین تروخدا تو فقط عصبی نشو مادیگه کاریت نداریم?
؟ 😐
بابا بیچاره ساغر خودش فعلا در عاشقی به سر میبرد
سیما تنبهه شدم اون چه تنبهه دو روز در کنار مادر شوهر با اون جاریای عتیقه ام بمونم زهرا عروس بزرگس مریمم که وسطیه من بی نوا کوچکم زهرا ۶ ساله امواج کرده به دختر سه ساله داره مریم بنده خدا که با اینکه چندماه بیشتر از اذواجشون نمره مگه دختره عیب داره زهرا فعلا تا یکی پسر نیاره حکومت میکنه از بدد ددددممممممم ممممممیییییییاااااددددد
داش ادمین جریان ساغر آینه که اون ازمن وضعش بدتره نمره فارسی دیکته همیشه ۱۱ نا قابله
اهان
بله
خوبه
مسعود همون معود خودمونه خرم نیست
سیما تو بارانا جای خالی مامان دریافت برام پر میکنید عین مامانم مراقبم هستین
پرسی که هستید مامان کوچولو ها
داش ادمینم جای دنبال برام پر کرده
اهان من گرفتم ادمین دنیز میگه ساغر خیلی شلخته و بدجنسو درس نخون و تنبله واس همین میگه اگه ساغر زن تو میشد تو چیکار باهاش میکردی ????واقعا چیکار میکردی لابد میزدی میکشتیش?
😐
اون ۱۰ سال از من کوچیک تره 😐
اهان پس تو هپروته خخخخ
اره شما فقط بدت بیادااا از طرف منم بدت بیاد خخخخخخ
مسعود نامزدته???نه اونکه سعید بود لابد برادر شوهرته????
خخخخخخخ ادبیات من همیشه ۲۰بود اخه عاشق ادبیاتم شعراش انقد پر معنی و احساسی بودن واس همین علاقه ام به ادبیات بعضی وقتا شعر میگم..
خخخخ فدایی داری عزیزم تو میدونستی بارانا دخترمه???من مامان بارانام چ اشکالی مامان توام میشم
چییی? ادمین مگه تو چن سالته???البته فضولی نباشه ها خب نامزد منم نه سال ازم بزرگتره ?
متولد ۷۴:|
راستی ادمین موزیک ویدیو جدید مهدی احمدوند عشق منی و نمیزاری سایت??
بتونیم قرار میدیم
امسال برای اولین بار اینجا داره برف میباره واقعا خیلی خوشحالم ولی درختامون داشتن جوانه میزدن حیف شد ?
سلام..
خوبی ادمین?
سلام
مرسی 😐
راستی دنیز تو چن سالته???
من همسن و سال خودتم ۱۶ ۱۷ سالمه
سیما به خبر بد
چ خبر بدی??تروخدا بگیا من طاقتشو دارم نترس?
هیچ من گفتم دو بهمن برام مهمه اونام گفتن دو بهمن پس عروسی بگیرید همش مقصر جاری عفریتم زهراس
راستی کلاس چندمی دنیز?
مگه دو بهمن چیه که برات مهمه البته فضولی نباشه ها
تولد تو
کلاس دهم
بنظرت خوشبخت میشم یا اونم مثل امیر ولم میکنه و میره
خخخ الهی قربونت برم عزیزم تولد من پنجم بهمن نفسم ..???
تولد تو کیه عزیزم??
پس هم سنیم موفق باشی گلم
من متولد مردادماهم ۱۵
منم هفت مرداد عقد کردم ???
سلام ادمین خسته نباشی…
یه سوال بپرسم???
دوس داشتی جواب بده …
تا حالا عاشق شدی?????
سلام
بله 😐
واقعا
انشاءلله بهش برسی و هیچ وقت درد نبودنشو حس نکنی …برای همتون دعا میکنم ?
سایت اول کار موضوعش پاپ بوده . بعدش دیسکریپشن را عوض کردیم و گذاشتم دانلود آهنگ های دیس لاو و پاپ
دلیل اینکه سایت از پاپ شده دیس لاو مشخصه 🙂
دعا از ما گذشته
واقعا متاسفم ?
اگه ناراحتت کردم عذر میخوام …
ولی اینکه گفتی دعا از ما گذشته معلومه که درد کمی نداری و دلت خیلی پره
خدا به همه بندگانش صبر و تحمل بده …
بله ممنون مرسی
این استیکر لبخندم که گذاشتی واقعا داغونم کرد یجوری شدم
ادمین خودتو ناراحت نکن میدانم یادت نمیره چون خاطره الکل نیست الکله که بپره خاطره میمونه دهنتو سرویس میکنه
بله درسته
ادمین یه سوال بپرسم
بله
بدون اجازه شوهر میتونم خارج کشور شم
نمیدونی میشه یا نه؟
نخیر خانوم نمیشه خیالت تخت.
آخه چرا من میخواهم در برم میخوام فلنگو ببندم
سلام بچه ها خوبین
بدون من خوش میگذره؟
دام براتون تنگ شده بود اف
خوبی ادمین
وا بامن قهری پسرم؟!
این دمپایی ابری من کو؟
ممنون مرسی
شما خوبید ؟ 😐
امتحانا هم خیلی خوب بود به خاطر کم خوابی چند روز افتاده بودم فردا هم کارنامه میدن معدلم و بهتون میگم
دیگه ………
انتخاب رشته هم کردم فعلا خدارو شکر راضی ام تابعد…
سیما دستت بهتره؟
سیما تولدت مبارک عزیزدلم ببخشید من نت نداشتم اینجا وضعیت نت داغونه ما یه مدت کلا نت نداشتیم شرمنده
دوتا بوس خامه ای رو گونه هات عزیییزم
دنیزم خوبی شما؟ فندقم خوبه ؟قشنگ فیلمه رو دیدید سکته رو زدید بدون ما
منظورم از همسایه ها شمایین دیگه چون ما همسایه نداریم دورمون یه باغ با درختای بلنده که توروز خیلی قشنگه ولی شب ترسناکه یعنی همسایه دیوار به دیوار نداریم یه آلونک هم دارن واسم اون سمت حیاط درست می کنن اونجا درس بخونم خییییلی خوشکل شده تا الان خلاصه تنهایی آدم دچار وهم میشه
جنسیت فندق معلوم شد
تازه باران فیلم سه قسمته قسمت دومش انشالله یکشنبه میبینم
سلام عزیز دلم خوبی تو دخی من??دلم برات تنگ شده بود گلی
انشاءلله موفق میشی گلم راستی چی برداشتی رشتتو??
مرسی گلم اشکالی نداره همین که تو خوبی برای من کافیه
ممنون یکم بهتر شده
منم خوبم
جدااز شوخی واقعا ناراحت شدین؟!هرچی که بود ازسر شوخی بود ازاین که سیما به جای من معذرت خواست واقعا شرمنده شدم
من ازتون عذرمی خوام?
دیگه شوخی نمی کنم بچه ها معذرت اگه از سر بچگی حرفی زدم قصدم ناراحت کردنتون نبود اصلا همچین آدمی هم نیستم
نبینم از دستم ناراحت باشینا من دل ندارم ادمین شماهم همین طور?
چیه جنسیتش دنیز ؟وای نیومده بی تابشم?
نبین دنیز نبین بدون من خوش میگذره اصلا
کنترل بگیرم دستم وسط فیلم هی خاموش کنم هی روشن کنم همتون از دستم سادیسم میگیرین
وای چه حالی میده
خوبی عزیزم دل منم برات تنگ شد گلی
می خوام خانم دکتر بشم
دیگه اولی تجربی دومی هم ریاضی سومی انسانی بقیه هم تا دوازه تا رشته الکی زدم بره
قلب آدمارو خیلی دوست دارم واقعا دریچه احساس همون جاست دکتر قلب و عروق میشم اگه خدا بخواد خیلی دارم تلاش میکنم و بیشتر از نیمی از راه مونده اما من امیدوارم هرموقع یه خانم دکتر حاذق شدم همتون و دعوت می کنم خونم خواهشا تا اون موقع تو سایت باشید این سایت همم تا اون زمان پابر جا باشه
معدلمم ۲۰ شد خودمم باورم نمیشد اینجور که معلما می گفتن هیشکی ۲۰ نمیشه من مونده بودم چند میشم تو مدرسه اول شدم چه حالی میده وقتی بعداز تلاش نتیجه ی خوبی میگیری انشاالله قسمت همگی بشه این شادی بعداز موفقیت
خداروشکر دیگه از این کارا نکن باشه دختر خوب فرهاد کفری میشه ها گفته باشم
اممممررررروووووزززززز بببررررففففاوپد ااز نرد ها لیز خوردیم جاتون خالی
نمونه سوالات کلیدی
۱-بچه های عاشق علائم عاشق شدن رو به ترتیب نام ببرید.ذکرچند مورد.
بدون مسخره بازی
فرهاد کیه???????
اول بنظرت جذابه بعد میخواهی کاری کنی به چشماش بیای برای بعد همش تعصبی میشی که اونم به تو فک میکنه یا به کس دیگه ای اعصبی میشی اگه نبینیش به روز میخواهی همه بمیرن. بعد دیگر شبا نمی تونی بخوابی وقتی پیشه زمین و زمان و فحش میبندی دوست داری عین گربه بهش بچسبی بعد دیگر شبا گریه و خنده و خاطره سازی
بارانا مادر مگه خبریه
اینکه عالیه عزیزم انشاءلله بیشتر از اینا موفق بشی ❤واقعا خیلی خوشحال شدم عزیزم
باریک باریک دخی من خرخونه?
نشانه عاشق شدن اینه که همیشه بهش فکر کنی ، میخوای که همه جا حضور داشته باشه ،اگه نباشه دلتنگش میشی ،وقتی خوشحال باشه تو ام خوشحال میشی وقتی هم که گریه کنه ناراحت میشی ….
اما متأسفانه باید بگم چند روز پیش جلو نامزدم گریه ام گرفت باورم نمیشد داشت بهم میخندید به گریه هام ??
واقعا نمیدونم چیکار کنم?
دیشب قسمت دوشم اومدم ببینم سعید نداشت هم صدامو میکرد تو سینش من هم گاز میگرفتم هیچ نفهمیدم
صورتمو
فرهاد بابامه خب
فکر کنید این حالتای عاشقی به من دست بده?
هنوز زوده الان باید جنب و جوش و جوونی شادی کرد آدم افسردگی میگیره عاشق بشه?
فدایت سیما گلی غصه نخور عزیزدلم همه چی درست میشه مگه قول ندادی شاد باشی نفس
دنیز جون می خوای خودتو بکشی آیا؟نکن خودت نابود میشی عزیزم یه کمدی بذار ببین شاد شو
ادمین لطفا یه فیلم کمدی رو به معود به دوستمون معرفی کن??منم خیلی وقته طنز نمی بینم
متنفرم از فیلم های کمدی
ولی خارجی :
نگهبانان کهکشان۱و۲
عملیات کندور ۱٫۲٫۳
خخخخخخخ دیونه دنیز معلومه دیگه فرهاد شوهر بندست و بارانا هم دخترمون خخخخخخخخ بارانا به دنیزم بگیم بیاد پست همیشگیمون ??خخخخ
پسره ای بیشعور عوضی اشغال به گریه ای من میخنده با برو بچ بیایم بزنیم خون بالا بیاره کثافت
دیدمشون خخخخخ خیلی باحالن
فیلمارو میگم خخ
جالبه!
به طور کلی باایران مشکل داری?
ممنون هموطن
نمی دونم به فرهاد بگو چون زندگینامه همه ما اونجاست من که مشکلی ندارم? تو هم همینطور یه جور به فرهاد بگو دیگه.
موافقم دنیز
بزن بریم
باشه بهش میگم
کجایید بچه ها???من حالم خوب نیس ??
اووومممددددمممممم دکتر گفته باید گوشیوخاموش کنی خیلی ضرر داره امواجش
ادمین نمیدونی مهراب چرا خدافظی کرده
چرته بابا
مسخره کردن خودشونو
۲ روز دیگه برمیگرده
اهان پس زیاد گوشی نگیر دستت گلم
ادمینم دیگه دستشونو خونده خخخخخ ولی زیاد عصبی نشو دادا برات خوب نیس جدی میگم?
دست چیه
من اینا را چند ساله میشناسم
اسکلا
چقدر خشن??
بچه ها نیستین؟
چرا من هستم ?
فدای بودنت❤
فدای خودت عزیز?
چقدر دلگیره سایت
چرا اینجوری شده؟!سوت و کور
قلبم گرفت چه شلوغ بود یه دورانی
اره همینطوره?
عالی بوددددددددددد😚😚