دانلود آهنگ جدید | دانلود آهنگ دیس لاو

دانلود آهنگ جدید میلاد راستاد و احمد سلو به نام فراق - وایو موزیک

کانال تلگرام ما ما را از طریق کانال دنبال کنید.
امام حسین (ع) : بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد. .
پنج شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
دانلود آهنگ جدید سامان جلیلی به نام بارون عشق
سامان جلیلی
دانلود آهنگ جدید مجید خراطها به نام مثلا
مجید خراطها
دانلود آهنگ جدید یوسف زمانی به نام والا مقام
یوسف زمانی
دانلود آهنگ جدید محسن ابراهیم زاده به نام بیقرارم ۲
محسن ابراهیم زاده
دانلود آهنگ جدید ایوان بند به نام بی نظیر عشق
ایوان بند
دانلود آهنگ جدید علی عبدالمالکی به نام ستاره دنباله دار
علی عبدالمالکی
دانلود آهنگ جدید مسعود سعیدی به نام گل قرمز
مسعود سعیدی
دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی به نام حالیش نمیشه
میثم ابراهیمی

تبلیغات

تبلیغات

پخش سراسری موزیک

دانلود آهنگ جدید میلاد راستاد و احمد سلو به نام فراق

Download music Mialad Rastad And Ahmad Solo – Feragh

دانلود آهنگ جدید میلاد راستاد و احمد سلو به نام فراق

دانلود آهنگ جدید میلاد راستاد و احمد سلو به نام فراغ

دانلود آهنگ با کیفیت 320 دانلود آهنگ با کیفیت 128
کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما
7,220,517 مشاهده

کانال رسمی وایو موزیک در تلگرام

کانال رسمی وایو موزیک در تلگرام

پخش سراسری موزیک
برچسب ها

دیدگاه کاربران

hani گفت:

سلام دادا محمد این آهنگ میلاد کی میاد لطفا تاریخ دقیق بگو بابا خیلی وقته منتظر خیلی از آهنگاشیم :/

Mohamadreza Mc گفت:

سلام
نمیدونم متاسفانه

Hasan گفت:

اینا رفته رفته دارن کپی دخترا میشن، ابرو برداشتنو، مو رنگ کردنو، … ، دیگه فردا پس فردا جنسیتشونم عوض میکنن

Fati_v90 گفت:

میشه درست صحبت کنی با تمام بی احترامی نظرتو گفتی با تمام احترام بهت میگم بیشتر از حدت حرف نزن چون در حدش نیسی ت هنوز اونقدر شعور نداری که نظرتو درست بیان کنی یاد بگیر راجب اسطورموندرست زر بزنی

nnnnnnnnn گفت:

زر نزن کاملا درست میگه این ها ابجی های داداش نما هستن 😝😝

Liiila گفت:

🤣🤣🤣🤣 دادش نما دیگه چ مدلی هستش 😆😆😆

nnnnnnnnn گفت:

زر نزن

A گفت:

امیدوارم قشنگ باشه
میلاد اگه همه اهنگاشو مث سنگ قبر و میلاد یعنی خوب بخونه محشره ولی بازم هیچکی به ایمان نو لاو نمیرسه البته سبک قبلیش
خداحافظ.ایمان هستم یک معتاد.جنوب شهر همین سه تا کل اهنگا میلادو میخره

می سی سی پی گفت:

سلام داش راستا خیلی دوستدارم فقط زودتر اهنگتو بزار بگوشم چون بدجور داغونم

armin گفت:

مثل همیشه میترکونه

f.S گفت:

اااااااای جاااااااان میلاااااااااد بازم یه محشر دیگر.عاشقتم میلادجووووووو

SIMA گفت:

مو رنگیه??

mahsa گفت:

سلام ابجیا و داداشیای گلم خیلی برام دعا کنید دلم براش تنگ شده تو ترمم گوشیم نمیدن دعا کنید سریع بگذره این روزای لعنتیم خستم از دوری از اینکه نمیتونم باهاش حرف بزنم تو را به عزیزاتون دعااام کنید

unknown گفت:

برات دعا میکنم ولی منی که چهار ساله منتظرشم چی بگم ؟؟

unknown گفت:

و اینکه شما وقتی اینترنت ندارین چطووووووووووووری تو سایت اومدین ؟؟؟

mahsa گفت:

سلام داداش وقتت بخیر اهنگ میلاد کی میاد

hani گفت:

آخییییییی 😐
آبجی مهسا مثل اینکه خیلی دلتنگشی واقعیتش منم عین تو هستم میبینمش ولی نمیتونم باهاش یه دل سیر حرف بزنم تازشم گوشیمم جمع کردم درکت میکنم 😐

hani گفت:

داداش حسن هرکس یه سلیقه ای داره خوب داداش میلادم سلیقه خودشو داره دوست داره اینجوری بگرده 😐

habib گفت:

کاش دیسلاو بخونه اصلا با پاپ خوندنش حال نمیکنم ….بنظرتون چرا این کارای اخر فقط پاپ خونده؟؟

بارانا گفت:

تنهایی رو عشق است شدید
خوش به حالم

mahsa گفت:

unknownعزیز دل با لب تاب به اینترنت وصل شدم ایشالا شما هم به عشقت برسی

افرا گفت:

مهسا یه سوال ۶ سال پیش این پیام گذاشتی که برام دعا کنید به عشقم برسم. الان ۶ سال گذشته .رسیدی؟فقط کنجکاوم

mahsa گفت:

ابجی هانی الهی دورت بگردم که درکم میکنی ایشالا توهم بهش برسی

f.S گفت:

ببین چقدر دل شکسته اینجاس منم شش ماهه ندیدمش دارم دق میکنم

unknown گفت:

مهسا عزیز پس اگه اینترنت داری میتونی تلگرام یا برنامه دیگه رو هم نصب کنی روی ویندوز

ali..zero گفت:

س.داداش میلاد وقتت بخیر.خسته نباشی..داداش آهنگت کی میاد منتظرم.باافتخار هرجاکه میرم.اسمت رولبم.میلاد راستادروعشقه.

hani گفت:

آبجی مهسا مگه میشه درکت نکنم تازه من شکست عشقی هم خوردم نمیدونم تو هم خوردی یانه خیلی ده خداکنه درکم کنی 😐

hani گفت:

راستا بچه ها بین یه دوراهی گیر کردم میتونید راهنماییم کنید :|؟؟؟؟؟؟؟؟

hani گفت:

راستا داداش محمد نمیدونی این آهنگ و آهنگ چرا کی میاد بابا از بس منتظر موندیم خسته شدیم منتظر آهنگای جدیدشیم :/

mahsa گفت:

میخوام ببینم بعد یه مدت که گوشیما گرفتم دلش تنگ شده سراغی میگیره ازم یانه وگرنه میتونم راحت نصب کنم

mahsa گفت:

الهی بمیرم برات اما ناراحت نباش شاید لیاقت تو را نداره ابجی جون ایشالا یه بهتر دیگه میاد برات که یاد اونم نکنی با اینکه جا عشق اولا نمیگیره

hani گفت:

مهسا ابجی خدا نکنه شاید حق با تو اما این عشق فقط یکطرفه بوده راستش قصه اش مفصله :/
حالا بغیر از این بین یه دوراهی هم گیر کردم نمیدونم چیکار کنم 😐

hani گفت:

راستی ابجی مهسا شما عشقتون دو طرفس ؟
راستی مگه چند ساله باهاشی که انقذد دوریش برات سخته البته درکت میکنم آبجی خیلی سخته وقتی فکرتم مشغول باشه اصلا نمیتوی درس بخونی میدونم آبجی
حالا بنظر تو اصلا بهت فکر میکنه ؟؟
آبجی خیالت جمع میتونی بهم اعتماد کنی 🙂

mahsa گفت:

چه دوراهی ابجی اگه راحتی بهم بگو نمیدونم دوستم داره یانه ولی دوستام میگن دوست داره اما میدونی ابجی جیه من اولین کسیه که اومده تو زندگیم بخاطر همین خیلی وابستش شدم هر شب با اهنگ داداش میلاد و مهراب و ایمان خودما اروم میکنم خیلی سختمه خیلی خیلی دیگه از همه خسته شدم من عاشق درس خوندن بودم الان تا میام بخونم گریه میکنم سرجلسه اسم اونا میگم دییونه شدم

unknown گفت:

مهسا خانوم این چیزایی که گفتی همش از رو علاقس و نمیتونی انتظار داشته باشی سختی تو عشقت نباشه
اگه قرار باشه عاشقا راحت بهم برسن که دیگه جذابیت نداره .
قبول داری ؟

ناشناس گفت:

سلام آره واقعا اینو خوب آمدی

hani گفت:

آبجی مهسا میدونم چی میگی درکت میکنم خیلی سخته 🙁
راستش آبجی مهسا من چند ساله که یکیو دوست داره ولی عشقم یکطرفس الانم که فک کنم ازدواج کرده من باید فراموشش کنم ولی نمیتونم نمیدونم چیکار کنم هی با خودم میگم باید فراموشش کنم ولی وقتی میبینمش دوباره یه جوری میشم همه دوستام میگن باید فراموشش کنی
اون دوراهیم که گفتم من با یکی بودم که خیلی دوسم داشت هنوزم داره یعنی یه مدت که باهاش بهم زده بودم خیلی ناراحت شده بود از یه طرفیم یکی دیگه هم هس که اونم منو دوست داره الانم که هی میگه بیا با هم رل بزنیم منم اونو دوسش داره بعنی الان باهم رلیم الانم که چند روزه بخاطر مدرسه هامون همو ندیدیم دلم براش تنگ شده االان نمیدونم که چیکار کنم 🙁

hani گفت:

آبجی مهسا از کی که باهاشی تو م اگه دوست داشته باشی میتونی بهم اعتماد کنی و راحت باشی اخه میدونی همه دوستام و بچه ها میان همه چیزشونو به من میگن تو هم اگه دوست داری بگو راستی یعنی تو قبل از اون کسیو دوست نداشتی آبجی ؟؟؟

Sajad گفت:

اوه چ اهنگی بشه احمد با میلاد فوق العادس??

unknown گفت:

جفتتونو درک میکنم ولی حیف کار جدید آدما شده فقط گفتن درک میکنم ولی اونی که دوری نکشیده درک نمیکنه
امیدوارم به عشقتون برسین

بارانا گفت:

باunknown موافقم اما احتمال داره این حس عشق هم نباشه شاید یه جور عادت یا یه هوس زود گذر شاید هم وابستگی یا یه دوست داشتن عمیق باشه باید روش خیلی فکر کنی و بتونی اینارو از هم تشخیص بدی

mahsa گفت:

unknown اره قبول دارم ولی اخه چه جذابیتی که من روز به روز دارم داغون میشم بخدا طاقتم بریده

سامان گفت:

سلام من مطمئن هستم که خیلی سن شما و سن کسایی که دارن شما رو راهنمایی می کنن پایینه از نظر من این ها همه می گذره بزرگ ترین اشتباه انسان زود عاشق شدنه شما هنوز راه زیادی رو باید طی کنید تا به درک و مفهوم واقعی یک عشق کاملا صادقانه پی ببرید به نظر من شما برای تخلیه حال بد تون برید پیش یک مشاور
مشاور می تونه کمکت کنه هم خودت رو تخلیه روحی کنه و هم تصمیم درست در زندگی بگیری
یک نصیهت با کسی درد دل نکن نزار کسی از زندگی شخصیت خبردار بشه خداوند مادرم را رحمت کنه همیشه یک مثالی میزد که پسرم به پیراهن تنت هم اعتماد نکن که اگه بخواد آتیش بگیره تو رو هم می سوزنه
با خودم میگم خدایا تو که میگی به دیگران کمک کنی من ثوابت میدم پس چی شد اون ثوابی که وعده داده بودی این بود جواب خوبی که کردم
ببین خواهر من شما هنوز اول راه هستی من که دارم برای شما می نویسم ۳۸ سال سنم هست تجربه ۱۴ سال زندگی مشترک رو دارم و یک فرزند پسر ۱۰ ساله
کسی که بهش کار یاد دادم و همه جوره کمکش کردم و داداش صداش می کردم و اعتماد داشتم همین آدم تو زندگیم ورود کرد و یک خانواده رو متلاشی کرد حالا من تنها شدم
این رو گفتم که بفهمی به هیچ کس اعتماد نکن بجز پدر و مادر که خوب بچه هاشون رو می خوان امیدوارم مسیر درست رو انتخاب کنی و با کسی ازدواج کنی که بتونه واقعا خوشبختت کنه
موفق باشید

Parnya گفت:

مهم اینه ک از کسی دور میشی و دلتنگی اون نادیده میگیره و تو تنها میشی نیاز داری ب مشاور خانوادت مخالفت کنم و تو اختیاری از خودت نداری ک بری پیش مشاور و روز ب روز بدتر میشی🙂اره درست من سن زیادی ندارم کلن ۱۵ سالمه ولی از ت و یا خیلیا بیشتر زجر کشیدم چون از همه خوردم
و بدتر از همه این ک نفرین خانواده ی طرف داستان و ترک همه ادمایی ک بهشون وابسته ای طرف دیه من با عشق کاری ندارم من دلم میخواد بمیرم و برای مشاوره خیلی دیر🙂فک میکنید سنم کمه ولی درام از شما بیشتر

mahsa گفت:

ابجی عزیز دلم اون که دوسش داشتس متاسفانه یک طرفه بوده فراموشش کن بگو لیاقت من بالاتر اینه خودتا دسته بالا بگیر برو طرف این طرفی که میگی دوست داره ابجی فقط تو رو خدا مواظب قلب شیشه ایت باش دوباره خورد نشکنی

mahsa گفت:

چهار ماه باهمیم اره اولین کسی که اومده تو زندگیم شاید مسخرم کنی چرا اینقدر زود عاشق شدم ولی چون اولین نفر بود زود دل بستم

mahsa گفت:

unknown من نمیگم سختی نباش میگم خدا این همه دوری دل تنگیا برا من نخواد

hani گفت:

آبجی بارانا ولی اگه عشق باشه چی رایتش اگه عشق نبودآدم بهش فک نمیکرد ولی حتما عشقه که آدمو داغون میکنه و همش آدم تو فکرشه

hani گفت:

آبجی مهسا همه دوستامم اینو میگن ولی چون اون عشق اولم بوده نمیتو نم فراموشش کنم هی میگمکه بید فراموشش کنم اون دیگ ازدواج کرده و…. ولی وقتی میبینمش دوباره همه چی برمیگرده ازاول
بعدم آبجی مهسا میخوام برم به طرف اونی که دوسش دارم ولی نمیدونم کدومشون دوتاشونم منو دوست دارن الانم که چندروزه ندیدمش
هه آبجی من قلبم باها و بارها شکسته اگر بگم آبجی گریت در میاد

hani گفت:

آبجی الان تو چند سالته ؟؟ نه آبجی مسخره کردن نداره که من میدونم تو چی میگی چون منم همه اینارو تجربه کردم شاید سنم کم باشه ولی همه اینارو تجربه کردم آدم وقتی عاشق یکی میشه دوست داره که همیشه پیشش بمونه و وقتیم که میره آدم داغون میشه و دیگ نمیتونه مثل قبل باشه آبجی متاسفانه همه پسرا اینجورین 🙁

hani گفت:

unknown عزیز بعضی اوقات لذت داره ولی بعضی اوقاتم آدمو داغون میکنه 🙁
راستی میشه بگی که تو پسری یا دختر آخه گفتی چهارساله منتظرشم میخوام ببینم که منتظر پسر بودی یا دختر؟؟؟؟
راستی اگه خیلی دوسش داری چرا نمیری بهش بگی مگه عشقتون یکطرفس؟

hani گفت:

داداش محمد پس این آهنگا کی میاد داداش توروخدا ج بده دیگ خیلی وقته منتظر خیلی از آهنگاشیم

Mohamadreza Mc گفت:

نمیدونم والا 😐

unknown گفت:

منم با حرفت موافقم
وقتی فکر میکنی میگی چرا این همه سختی و مشکل باید باشه ولی وقتی بعد اتفاقا بهش فکر کنی میبینی چقدر خوب بوده .
لااقل من که اینجوری بودم و هستم
چهارسال به خاطرش صبر کردم ولی نمیدونی بعد اون چهارسال چه شیرینی داشت و تمام سختیا برام شد جذابیت
اگه تو عشقت سختی نکشی عاشق نیستی
داغون بودن و گریه و بغض و … که میشه هست

unknown گفت:

نه مسخره کردن نداره
تو عشقتو تو یه یک ثانیه متوجه میشی مال خودته یا نه
کسی که مسخره میکنه چون خودش عاشق نشده
تو ام قوی باش
اگه الان بخوای اینقدر راحت بشکنی و عقب بکشی که فایده نداره

unknown گفت:

واقعا باید برای عاشق بودن دیوونه باشی
وقتی کسی دیدتون بگه اینا دیوون
اونجاس که واقعا عاشقین

mahsa گفت:

همه بهم میگن روانی کارم از دیوونگی گذشته کاش میشد راحت مرد ابجی من ۱۶ سامه همه میگن بخاطر سنته وابستگی اما نه بخدا از ته دلللللللللم عاشقم

mahsa گفت:

دوستام تو مدرسه میگن زود عاشق شدی اینا بچه بازیه اونوقت دوستی خودشون نیست بچه بازی چرا همش من خستمممم

mahsa گفت:

ابجی تو را به جون عزیزترینت و هرکس دیگه که این بیاما میخونه دعا کنید فردا ببینمش لطفااااااااااا اتفاقی نیفته بدون دردسر هما ببینیم خواهش میکنم به خدا بگین گناه دارم گوش به من نمیده شما بهش بگین فردا را برا من خوش کنه

بارانا گفت:

مواظب خودتون باشین پسرا تو اوج خوبی نامرد میشن
بعضی از آدما دوکیلو هوسو با یک کیلو دروغ قاطی می کنن با قاشق علاقه همش میزنن اسمشو میذارن عشق
دوست داشتن یا عادتم باعث میشه آدم به یکی مدام فکر کنه بحث منطق اگه باشه خوشبختی تضمینه اما اگه دل راهشو بگیره و بره آینده خیلی نا معلومه اولین آدمی که بهش دل می بندی خیلی سخته از فکرش در بیای اما میای شک نکن به همتون قول میدم همین طوره

بارانا گفت:

مهسا عزیز دلم مواظب دل مهربونت باش گلم بشکنه هیچ چسبی نمیتونه بهم بچسبونه
هم سنتم و میگم یه خورده هم شده به حرف دوستات فکر کنی
از راه دور هیبنوتیزمش کن جواب میده شدید

hani گفت:

unknown عزیز تو چها سال منتظر موندی چون میدونستی بهش میرسی ولی اگه کسی خودش بدونه که بهش نمیرسه خیلی زجر میکشه کسی ین حرفارو میفهمه ک خودش تجربه کرده باشه من آبجی مهسارو درک میکنم چون خودمم تجربه کردم پس نمیتونی بگی که چقد این افاقا خوب بوده تازشم آدم وقتی این همه سختی میکشه ولی میدونه بهش نمیرسه یا سختی میکشه ولی بعد یه مدت از هم جدا میشن بازم عاشقه

hani گفت:

آبجی مهسا تو به حرف هیچکس توجه نکن مهم خودتی که عاشقشی و دیوونشی همین کافیه که ثابت میکه تو تا تهش پاش میمونی 🙂
آبجی تو به حرف دوستات توجه نکن کی میگه که تو سنت برا عاشقی کمه 🙁
آبجی چون توهم اولین بارته که عاشق شدی خیلی سخته خیلی بعضی اوقات شاید بخاطر سن وابستگی باشه ولی بعضی اوقاتم واقعا از ته دله :/
آبجی تو به اینجور چیزا فک نکن اصلانم به حرف دوستات توجهی نکن ایشالا که به عشقت میرسی و فردا هم خیلی بهت خوش میگذرده اصلا به اینجور چیزا فک نکن و فقط به این فک کن که فردا بهت خیلی خوش میگذره 🙂
راستی ابجس مهسا یاد نره که فردا خبرا خوبتو به منم بگیا باشه مگه من آبجیت نیستم 🙂

unknown گفت:

من پسرم هانی جان
دو سال از هم دورمون کردن بدون هیچ نشونی
بعد دوسال بدون هیچ نشونی با گشتن اینور و اونور تو خیابونا و جاهای مختلف پیداش کردم
الانم دو سال برای تموم شدن درسش دارم واسش صبر میکنم
برا همینه که میگم درکتون میکنم و درد کشیدم
تو هم نگران نباش مهسا جان
تو کار عاشقا سختی هست ولی نشد نداره

unknown گفت:

هانی جان همه پسرا هم بد نیستن
درسته پسر بد هست ولی نمیشه همشونو یه جور دید
نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی خودتون درک میکنید چهار سال دم نزدن کم نیست

unknown گفت:

مهسا جان ، رفقا و دوستا زیاد حرف میزنن
وقتی عاشق بودن یه نفرو میبینن مطمعنا یه جوری با حرف میخوان خرابش کنن که نسبت به تو موفق بودن انگار
ضعیف نباش مهسا جان . درسته نمیشناسمت ولی میتونم خیلی راحت درکت کنم
حرفای مردم و دوستات اولین موانع واسه عشقه
هنوز مونده دردسرای بزرگتر
الان کم بیاری که هیچی دختر

unknown گفت:

اگه دو نفر همو واقعا دوست داشته باشن هر اتفاقی بیفته کسی نمیتونه اینارو از هم دورشون کنه
پس تو ام غم به دلت راه نده
نمیگم ناراحت نباش و بیخیال باش
ولی جوری زندگی نکن تو عاشقی که ترس از دست دادن عشقت لذت بودنشو از بین ببره

عاشق ولی دلشکسته نیستم گفت:

خخخخ من کلا موندم که چه قد دیوونم اخه این چه بلایی بود که عاشق دختری که ۲ سال ازم بزرگه بشم اون الان ۱۹ سالشه . خدااا به دادم برس

hani گفت:

unknown درسته که چون تو پسری هم جنسای خودتو خوب میشناسی اما داداش خداییش حق بده که پسرا همش دل دخترارو میشکونن الان خودم یه نمونش که امروز بازم این دل لعنتیم شکست 🙁
بازم داداش دمت گرم که پاش موندی داداش پسرای مثل تو کم پیدا میشن ایشالا که بهش برسی چون بازم چهارسال منتظرش موندی و آخرم بهش رسیدی کاش داداش همه مثل تو باشن 😐
آره داداش درکت میکنم چون با اینکه من دخترم ولی خیلی خوب درکت میکنم مثلا من خودم با اینکه عشقم یکطرفه بود چهار یا پنج سال به پاش موندم ولی اون حتی خودشم نمیدونس الانم که فک کنم ازدواج کرده بازم به فکرشم ولی لعنتی نمیدونه 🙁

hani گفت:

داداش ببخشیدا فضولی نباشه ولی کی شمارو از هم دور کرد؟
ولی داداش خوبیش اینه که بعد دوسال پیداش کردیو بهش رسیدی:)
داداش تو که میگی هیچکس نمیتونه دوتا عاشقو از هم جدا کنه داداش بنظر من اگه کسی بخوا تمام سعیشو میکنه که اونارو از هم دور کنه:(
وی داداش الانم بازم میگم که خدا که همه پسرا مثل تو باشن داداش خیلی بامرامی ایشالا بعد از دوسال که درسش تموم شد بهم میرسید نگران نباش

hani گفت:

آبجی بارانا منم باهات موافقم که پسرا تو اوج خوبی نامرد میشن 🙁
آبجی بارانا هیچکس تمیتونه وقتی کسیو دوست داسته باشه فراموش کنه آبجی تو خودت گفتی که عاشق نشدی پس شاید تو مارو درک نمیکنی آبجی 🙁

hani گفت:

آبجی مهسا حالم خیلی بده تو گفتی که مواظب قلبت باش که نشکنه ولی متاسفانه امروز بازم این قلب لعنتیم شکست 🙁

hani گفت:

داداش محمد یکی از دوستام خوانندس پس چرا اهنگ اونو نمیذارید تو سایت ؟؟؟
دنبال اهنگاشم میگردم نیس

Mohamadreza Mc گفت:

سایت اینجور نیست که هرکس از راه میرسه آهنگشو بزاریم تو سایت
باید حق پخشو پرداخت کنند

mahsa گفت:

فدای شما ابجی و داداش گلم برم که اینقدر مهربونین و بهم دل گرمی میدین ایشالا به عشقاتون که لیاقت شما را دارن برسین ممنونم ابجی هانی چشم ایشالا اتفاق خوبی بیفتهههههه اولین نفر به تو میگم عزیز دلم داداش خیلی مهربونی زود قضاوت نکردی و همینجور ابجی که درکم میکنین

mahsa گفت:

بارانا جون خودت مهربونی که فک میکنی منم مهربونم ولی خدا این نظرا نداره عزیز زل

mahsa گفت:

داداش من هیچ وقت در برابر عشقم کم نمیارم اینا مطمعنم چون دوستاما شناختم که حرف زیاد میزنن بخدا من وقتی گوشی داشتم دوست صمیمیم با گوشی من به دوست بسرش بیام داد قرار گذاشت شبش دیدم یه نفر اومده بی وی بهم در خاست دوستی داد گفتم نامزد دارم مزاحم نشو گفت دروغ نگو من عشق درسا هستم گفتم خجالت نمیکشی دوست دوستمی اونوقت میای به من درخاست میدی گفت درسا////// منم بلاک کردم فرداش تومدرسه به دوستم گفتم اومده بی ویم درسا گفته من عاشق درسام هواشا داشته باش خانومم تو مدرسه اذیت نشه اوقت اونم برعکسش بره به زندگی من بد من بگه اخه این رسمشه بعدشم بیاد بشینه بگه اینقدر رفتم ازت تعرف کردم چرا داداش و ابجی اینقدر دو رویی

hani گفت:

راستا ابجیا و داداشیا فردا قراره ببینمش که باهم حرف بزنیم برام دعا کنید که بتونیم باهمحرف بزنیمو هیچ مشکلی پیش نیاد که دلشوره بگیرم 🙁
برام دعا کنید فردا اونجوری که میخوام بشه 🙁

hani گفت:

آهان خوب داداش شما میشناسیدش یانه ؟؟؟
اسمش رادمهر خواننده دیسلاوه

hani گفت:

عاشق ولی دلشکسته نیستم از اونجایی که متوجه شدم تو پسری ؟؟
خخخخ داداش مگه میشه ولی خوب داداش عشقه دیگ عشقم که سن و سال نمیشناسه که
فقط داداش مواظب باش که بهت ضرر نزنه ببینم یعنی الان شما باهم دوست دید ؟/
عجیبه ها

hani گفت:

مرسی ابجی مهسا ایشالا تو هم به عشقت برسی 🙂
معلومه که درکت میکنم آبجی چون خودمم اینارو تجربه کردم 🙁
آجی مهسا بعضی اوقات دوستای صمیمی هم خیلی نامرد میشن آبجی باید اول دوستاتو بشناسی بعد مثلا من خودم شمارشو دادم بهیکی از دوستام که بره امتحانش کنه اون هرروز میومد از اون بد میگن الکی یه چیزایی میگفت بعد من که میرفتم از خودش میپرسیدم میگفتش که نه بخدا من بلاکش کردم مونده بودم حرف کدومشونو باور کنم 🙁
حالا این تموم شد اون یکی اومده که داره نابودم میکنه امروز دلمو شکوند حالا فردا قراره همو ببینیم که باهم حرف بزنیم فقط برام دعا کنید که بتونم باهاش حرف بزنم یچ مشکلی پیش نیاد همه چی اونجور که میخوام پیش بره

unknown گفت:

نه راستش منم مطمعن نبودم بهش برسم
اول دوستاش سعی کردن مارو دور کنن ولی من نمیزاشتم
بعد فهمیدم رفتن به خانوادش گفتن اونا هم از من شکایت کردن که من درگیر دادگاه شدم و بعدش چند روز که درگیر بودم فهمیدم نقشه بوده اونو ازم دور کنن بدون هیچ نشونی
دو سال هر روز تو خیابونا دنبالش بودم از این و اون دنبال یه نشونی
نه بابا این حرفا چیه ، منم ادم خوبی نیستم ، من به خاطر عشقم خیلی کارا کردم که خیلیاش درست نبوده ولی چون عاشقش بودم مجبور بودم
کارایی که حتی خودشم نمیدونه براش کردم مثل مشکل کلیه اش
شما هم قوی باشید
زود دل نبدید
فقط به فکر ظاهر و تیپ نباشید
باید عاشقتون باشه که پاتون وایسه و بالعکس

unknown گفت:

هانی جان درسته خیلی ها میخوان عاشقارو دور کنن ولی تو اگه واقعا عاشق باشی جلو همشون وایمیستی
اشک میریزی خم میشی بغض میکنی میشکنی ولی نباید دم بزنی

unknown گفت:

قلب میشکنه هانی جان ولی اینی که میگی امروز دلم شکست یکم سخته راحت گفتنش
دل یه بار میشکنه و دفعه های بد فقط خرد تر میشه
ولی خانوما اگه واقعا پسری دوستون داره اذیتش نکنین
پسرا هر چقدر بد باشن ولی تو تنهایی فقط گریه میکنن جلو عشقشون دم نمیزنن دقیقا برعکس دخترا که میتونن به عشقشون بگن
دلم گرفته که اینو میگم

mahsa گفت:

ابجی من دیدمش حالم بده دیگه دارم دق میکنم وقتی نگاش کردم قلبم وایستاد یه حالی داشتم ولی اخر کارباهم دعوا کردیم چجوری ازش معذرت خواهی کنم تو رو قران ابجی داداش کمکم کنید داداش تو بسری بگو چی بگم کهناراحت نباشه از دستم لطفااااااااااااااااااااااااااااااااا

mahsa گفت:

ایشالا ابجی بدون دردسر هما میبینید هیچ اتفای هم نمیوفته خیالت راحت

mahsa گفت:

چرا ابجی قلبت شکسته اصلا کی جرعت کرده قلب تو رابشکنه

unknown گفت:

مهسا جان راستش من که نمیدونم جریان بینتون چیه یا چه مدته با هم هستین
ولی اگه میخوای بدونی که چیکارکنی باید بگم هیچی . درسته دختر باید بعضی وقتا باید از عشقش عذرخواهی کنه ولی تو شرایطی خاص
ببخشید راحت حرف میزنم ولی پسری که دختری رو دوس داره اصلا نمیزاره عشقش آب تو دلش تکون بخوره چه برسه بخواد عذرخواهی کنه
مهسا جان تو دختری برای خودت ارزش قائل باش
عشقت باید از تو مراقبت کنه نه تو
اگه الان بخوای با عذرخواهی پیش بری خیلی زود همه چی میفته رو گردن تو
پس از الان قوی باش و تا وقتی خودش نیومد از خودت نرمی نشون بده
البته من در حدی نیستم که بگم چیکار کنی یا نکنی ولی مطمعنم حرفی که میگم درسته
میدونم وقتی میبینیش چه حسی داری
خوب میفهممت ، درسته دختر نیستم ولی خوب احساساتو میفهمم
و چون نمیدونم جریانتون چیه نمیتونم بگم حق با کدومتونه

unknown گفت:

نگران نباش هانی جان . ترس به دلت راه نده
دیوونه باشید و هر کاری میتونید بکنید
تو عشق اگه بترسین همه چی خراب میشه
اگه عشق منطق حالیش بود که الان همه دانشمند بودن

بارانا گفت:

خب عقیدم اینه که اول عشق ثابت بشه بعد
شایدم چون عاشق نشدم اینجوریه
افسار آدم دست دلشه هرجا بخواد میبرتش
خدانکنه دق کنی آخه تو یه چیزت بشه که ما جونمون در میره

hani گفت:

داداش واقعا چه آدمیای بودن ببخشیدا ولی اگر نصفش تقصیر دوستاش بوده نصفش تقصیر خونوادش بوده درسته؟؟؟
داداش کمتر پسری پیدا میشه که چهارسال به پای عشقش بمونه ولی تو موندی پیس معلومه که دوسش داری خوب داداش به تو یگن یه پسر بامرام که پای عشقش موند و نرفت با کس دیگ
داداش تو حتی مشکل کلیه ش رو حل کردی داداش دیگ چی میخواد ؟
آخه داداش میدونی چیه بعضی اوقات نمیشه قوی بود واقعا بعضی اوقات میشکنی
داداش مشکل اکثر ماها اینه که به فکر ظاهر و تیپیم
خوب ما از کجا بفهمیم که عاشقمونه داداش خداییش خیلی سخته وقتی یکیو دوست داشته باشی دیگ هیچی برات مهم نیس که دوست داره یانه

بارانا گفت:

هانی عزیزم آره حق باتوئه مگه میشه دوست داشتن از دل آدم بره وقتی ادم ازبین هفت میلیارد آدم فقط به یکیش دل میبنده با هیچکی هم جز اون آروم نمیشه چطور میتونه فراموشش کنه

hani گفت:

داداش اخه چقدر واقعا بعضی اوقات نمیشه جلوی کسی وایستاد وقتی تو وایستی ولی اون این کارو نکنه چی داداش دیگ چقدر بغض چقدر خم شدن چقدر اشک ریختن آخه داداش چرا پسرا اینجورین
داداش من خیلی وقتا به روی خودم نمیارم همه فک میکنن برام مهم نیس ولی نمیدونن که از تو داغونم ؟؟

بارانا گفت:

امیدوارم همه چیز بر وفق مرادت باشه هانی عزیز آدم از عشق اولش خیلی چیزا یاد میگیره اینا تجاربی هستند که تو زندگیت می تونه خیلی بهت کمک کنه گلم

بارانا گفت:

مهسا جون چرا دعوا؟

hani گفت:

دادش من دلم بارها و بارها شکسته آره تو درست میگی قلب آدم فقط یکبار میشکنه از اون به بعد خورد و داغون میشه
داداش دیگ باید براشون چیکار کنیم وقتی ما اونارو اذیت نمیکنیم اونا بعضی اوقا با بعضی از حرکات و رفتاراشون مارو نابود میکنن
داداش خوب این همه که دخترا به عشقشون اعتراف میکنن خوب چی میشه یکبارم پسرا این کارو کنن مگه چی میشه آخه ما دخترا هم گناه داریم داداش درک میکنی که ؟؟
داداش ایشالا بهش میرسی ناراحت نباش ولی داداش یه چیز میگم ناراحت نشو تو این چیزایی کهم یگی خیلیه معلومه خیلی کارای دیگه هم براش کردی ولی اونم برات این کارو کرده اونم عشقشو نسبت به تو گفته یا بخاطر تو جلو کسی وایستاده یا کاری برات کرده ؟؟

hani گفت:

آبجی مهسا چرا ناراحتی تو باید الان خوشحال باشی که دیدیش ؟؟؟
ای بابا ابجی سر چی باهم دعواتون شد ؟؟؟
آبجی اول بگو که تقصیر ت و بوده یا اون که منو داداشم بتونیم بهت کمکم کنیم
آبجی ناراحت نباش همه چی حل میشه من و داداش کمکت میکنیم

hani گفت:

ابجی نتونستم ببینمش اخه دیروز باهم بحثمون شد من یه چیزایی بهش گفتم که اونم گفته بود بخاطر همین وقتی باهاش حرف زدم گفت که فردا بیا باهم حرف بزنیم من کارت دارم فک کنم رفته بود با دوستاش یجایی فک میکرد منم میرم اونجا ولی من نرفتم الانم خبر ندارم که اونجا بوده یا نه دوستام بهم میگن ولی باید تا شنبه صبر کنم

hani گفت:

هههه آبجی مهسا یه نامرد لعنتی بازم قلبمو شکوند و خرد کرد
آبجی بعضیا واقعا بلدن که قلب آدمو چجوری بشکونن
البته آبجی منم ناراحتش کردم اونم از خودش طرفداری کرده بود دیروز دوستام میگفتن بیا برو باهاش حرف بزن ولی من نرفتم اون اومد دنبالم باهام حرف زد حالا نمیدونم چیکار کنم امروزم نتونستم باهاش حرف بزنم ناراحتم 🙁

unknown گفت:

اره خب اونم خیلی کارا کرده
قبولدارم هم دختر و هم پسر خیلی کارا برا هم میکنن ولی دخترا اکثرا اون کارو میگن یا واضح انجام میدن ولی پسرا اگه کاری کنن به رو خودشون نمیارن البته درستشم همینه . اون پسرایی هم که میگن فقط برای جلب توجه بوده و بس
الان که یک ساله میگذره حتی خانواده خودمم از کاری که برای کلیش کردم خبر ندارن
چقدر التماس این دکترارو میکردم یه جوری قضیه رو مخفی نگه دارن
میفهمم چی میگی هانی جان
پسرا ادمای بدی ان . یکیش من که مطمعنم خیلی بدتر از اون پسری ام که تو رو اذیت کرده
پسرا همشون بدن فقط مدلاشون فرق داره
باهاش حرف زدی هانی جان ؟ یا نه ؟ مشکل دارین با هم سر چیزی ؟

unknown گفت:

اره واقعا ادمای عجیبی بودن
بعد که فهمیدم به خانوادش گفتن یه روز باباش منو کشوند بیرون گفت دست از سر دخترم بردار ولی خب من نمیتونستم واقعا ، انگار اصلا نمیفهمیدم حرفاشو تا اینکه گفت ازت میگیرمش
خودشم میدونست باید تهدید کنه
گفتم همه تلاشتو بکن که بعدش رفت شکایت کردو اونو ازم گرفت ولی حالا چی
باز پیداش کردم ولی هنوز خبر ندارن
اکثر روزا میرم میبینمش که میره سر کلاس ولی کسی نمیدونه
برا همینه عشق جذابه .

mahsa گفت:

خودمم نفهمیدم سر چی الکی دعوا کردیم فقط نگام کرد گفت مرسی خانوم که اینقدر باهام خوش اخلاقی کردی داداش ابجی هر کاری شما بگین انجام میدم داداش اگه میخواستم به حرفت گوش ندم ازت نظر نمیخواستم ولی الان به قول داداشم خودما کوچیک نمیکنم تا خودش بیاد اگه واقعا دوستم داره خوبه داداش ابجی

unknown گفت:

اره هانی جان درک میکنم .
منم گفتم که همه پسرا بدن فقط مدلاشون فرق داره برا همینه
پسرا به عشق شاید اعتراف نکنن ولی ممکنه جوری دیگه بهت بگن
ولی نباید جوری برخورد کنی که اگه یه وقت فهمیدی برات چیکار کرده دیگه هیچ وقت خودتو نبخشی
ولی همه پسرا اینجوری نیستن

mahsa گفت:

چرا ابجی فداتشم نرفتی باهاش حرف بزنی اگه فرصت داشتی ولی اگه قلبتا شکست ایشالا خدا قلبشا بشکنه قلب ابجی منا نشکنه

mahsa گفت:

ابجی بارانا کسی قرار نیس از نبودن من دق کنه به جز خانواده ام که بعد سه ماه گریه و زاری خدا بهشون صبر میده

unknown گفت:

ولی یه چیزی بهتون میگم چون خودم پسرم میگم
اگه تو خیابون باهاش بحثتون شد و تنهاتون گذاشت رفت و دنبالتون نیومد ، اون پسر عاشقتون نیست حالا هر چی میخواد بهونه بیاره ولی گول نخورین
شاید بگین مزخرف میگم ولی گفتم بگم بهتره

unknown گفت:

افرین مهسا جان
بزار اون دنبال تو بیاد نه تو
اگه قرار باشه هر دفعه تو عذرخواهی کنی که فایده نداره
میدونم سخته واقعا سخته ولی درستش اینه مهسا جان

hani گفت:

داداش معلومه که دوتا تون همو دوست دارید ولی احساسی میکنم که تو اونو خیلی بیشتر دوست داری حتی فک کنم طوریه که اگه یه روز نبینیش دیوونه میشی درسته ولی داداش اگه بعد از تموم شدن درسش نه خانواده تو قبول کنن نه خانواده اون چی داداش توروخدا انقد بهش دل نبند داداشی بعدن خودت اذیت میشی
مگه میشه داداش تو یه کار خیلی بزرگی کردی که کمتر کسی پیدا میشه که این کارو برا عشقش کنه تو حتی خانوادتم نمیدونن
داداش من دوسش دارم ولی اونو نمیدونم ولی همه میگن ک دوت داره الان نمیدونم دادا چیکار کنم
داداش واقعا بعضی وقتا آدم از خیلی چیزا میترسه بعضی اوقاتم آدم فک میکنه که وقتی اون بره چی میشه مثلا من الان خودم فک میکردم میتونم عشق اولمو فراموش کنم ولی نمیتونم داداش با این که عشقمم یکطرفه بوده هرموقع میبینمش یجوری میشم

hani گفت:

نه داداش اینجوری نیس من فک نکنم که تو بد باشی اخه با این کاری که تو کردی نمیدونم داداش چی بگم فقط امیدوارم بهش برسی که تلاشات بی نتیجه نمونه
داداش با این حرفت موافقم ناراحت نشو ها ولی همه پسرا بدن فقط بلدن دخترارو اذیت کنن البته داداش بعضی اوقاتم تقصی دختراس که پسری که واقعا از ته دل دوسش داره رو اذیت میکنم
نه داداش نتونستم باهاش حرف بزنم قرار بود امروز همو ببینیم ول نمیدونم فک کنم که اون رفته بود فک میکرد منم میرم اونجا ولی من نرفتم داداش الانم خبر ندارم که اصلا اومده بود یا نه جایی ولی نمیدونم کجا اخه اصلا حواسمون نبود که کجا قرار بذاریم

hani گفت:

داداش راستش من اول با یکی بودم که خداییش منو خیلی دوست داشت منم دوسش داشتم ولی نه عین این بعد یه مدت از هم جدا شدیم اون رفت با یکی دیگ دوباره بعد از یکماه و نیم دوباره برگشتیم پیش هم بعد از اون من چند بار با دوستم رفتم سر قرار که اونم میمود بعد گفته بود که من عاشق این دوستت شدم دوستامونم سعی کردن مرو باهم آشنا کنن بعد خوب من اینو دوست دارم بعد ی چندروز همو ندیدیم به دوستم گفتم که برو بهش بگو دیگ نه من نه تو بعد اونم گفته بود که از اولم بین منو تو هیچی نبوده بعد که دیروز باهاش حرف زدم گفتم که اگه چیزی بین ما نبوده پس چرا اینجوری کردی گفت که تو اول بهم زدی بعد گفتش که باید باهات حرف بزنم بعد گفتم باشه ولی نشد

hani گفت:

مرسی آجی بارانا که باهام همدردی میکی خداکنه وقتی که عاشق شدی عین ما عذاب نکشی که خیلی بده آبجی من این قلبم باها و باها شکسته و خرد شده

hani گفت:

آبجی مهشا نشد یعنی م نرفتم آبجی تو تامونم همو ناراحت کردیم حتی اونم خیلی ناراحت شده بود بعد از اینکه دیروز باهم حرف زدیم رفته بود پیش دوستاش دوستاش و دوستام میگفتن که خیلی گرفته و ناراحت بود با هیچکسیم حرف نمیزد از تو هم طرفداری کرده

hani گفت:

آبجی مهسا اگ دوست اری یذره یشتر توضیح بده که سر چی دعواتون شد یعنی کامل بگو که منو و داداشم راهنماییت کنیم البته داداش راهنماییت کرد دیگ آبجی اگه به یه پسرالتماس کنی فک میکنه بش ناز داری بدتر آزارت میده

hani گفت:

آبجی بارانا خداکنه که اینجوری که تو میگی بشه آدم واقعا از ته دل به وفق مرادش برسه آبجی خیلی سخته خیلی
هیییییییییییی

hani گفت:

راستا داداش اسمت چیه خوب نمیشه اسمتو بگی که به اسم صدات کنیم البته اگه دوست داری ؟؟؟

Unknown گفت:

اره خب درسته . البته همین الانم خیلی درد میکشم ولی چون به خاطر اونه برام بی اهمیته این دردا . حتی اگه‌منو نخوادم باز براش هر کاری میکنم . اره واقعا به هر بهونه ای که میشه هر روز میرم سمتش انگار یه چیزی منو میبره ولی خیلی تحمل میکنم که جلو نمیرم . و اینکه تلاشها و کارایی که‌ کردم براش نمیخوام دلیل با هم بودنمون شه چون میخوام به خاطر خودم بمونه نه به بهونه کارایی که کردم و اخه اصلا نمیدونه هیچ‌کدوم از اون کارارو . اره هانی جان منم قبول دارم پسرا همشون بدن ولی خب بستگی به کاراشون داره . هانی جان نمیخوام ناراحتت کنم ولی اخه پسری که یک ماه و نیم بزاره بره باید .. نمیدونم واقعا چی بگم ولی فهمیدی خودت .اسمم کیوانه هانی جان

Unknown گفت:

مهسا جان و‌‌‌ هانی جان الان مشکلتون به کجا رسیده ؟

hani گفت:

داداش کیوان من اصلا با اونی که یک ماه و نیم گذاشت رفت کاری ندارم باهم یجورایی بهم زدیم الان یکی دیگس که واقعا دوسش دارم داداش نمیدونم چیکار کنم
داداش من اول فک میکردم دوسش ندارم ولی الان همش تو فکرشم دلم خیلی گرفته دادش من گفتم شاید اون با کس دیگه ای ولی وقتی از دوستش پرسیدم گف که نه اون با کس دیگه ای نیست گفت که اگه اون با کس دیگه بود که نمیومد با تو
داداش دوستام میگن که خیلی دوست داره حتی دوستم میگفت برات انگشتر خریده بود
بعد داداش تو گفتی که اگر پسری تو خیابون بذاره بره اون موقعی که باهم دعواکردیم تو خیابون بود که بعد از اینکه باهم یه ذره حرف زدیم بهش گفتم که من دیگه باید برم اونم گفتش که برو من فردا میام باهات حرف میزنم کارت دارم که نتونستیم با هم حرف بزنیم الان چیکار کنم داداش
داداش تو پسری یذره راهنماییمون کن که چجوری بفهمیم یه پسر مارو دوست داره یا نه
داداش دلم بدجور گرفته بدجور تو فکرشم

hani گفت:

داداش توروخدا موظب خودت باش داداش اینجوری داری به خودت ضربه میزنی تو حتی خودتم دلت به بودنش شک داره پس چرا این همه کار براش میکنی ؟
داداش یعنی اون حتی الان نمیدونه که تو پیداش کردی داداش خوب حداقل یکبار برو باهاش حرف بزن حرف دلتو بهش بگو ببین اونم تورو دوست داره یا نه ؟
داداش ناراحت نشو ولی اگه اون تورو دوست نداشته باشه و حتی با کس دیگه ای باشه چی ؟؟

hani گفت:

داداش آبجی بنظرتون برم بهش بگم که دوسش دارم ؟
داداش تو بگو تو پسری و پسرارو خوب میشناسی بنظرت برم بهش بگم یانه ؟
اگه برم بهش بگم چیکار میکنه ؟؟

unknown گفت:

مسلط باش به خودت هانی جان .
میدونم دوسش داری اینجوری که میبینم و میفهمم ، و اینکه اگه پسری با کسی باشه دیگه سمت کسی نمیره این اصلا ربطی نداره .
نمیگم همه پسرا ولی یه سریشون هستن به عنوان سرگرمی به دل دخترا نگاه میکنن .
پس اول مطمعن شو با کسی نباشه و انگشتر خریدن و کادو دو تا حالت داره . یا میتونه نشونه عشقش باشه که این خیلی خوبه
و اینکه میتونه برای وابسته کردنت باشه و نمادین باشه که خیلی خیلی بده . و نمیشه بدون تجربه کردنش فهمید که کدومه ولی اگه جرات خطرکردنشو داری باید جلو بری و اگر خدایی نکرده حالت دوم بود خودتو نبازی .
منظورم از اینکه پسری دختری رو تو خیابون تنها بزاره منظورم اینه بعد بحث و دعوا بدون توجه بزاره بره ولی اینکه خودتون از هم خدافظی کنید که ایرادی نداره . حالا من متوجه نشدم برای تو کدوم حالته هانی جان . و اینکه اگرم از هم خدافظی کردین ولی تو از دستش ناراحت بودی و اون برنگشت و نفهمید یه جای کار میلنگه . دختر و پسری که همو دوس دارن از دل هم با خبرن . نسبت به تو چجوریه ؟ تا حالا شده همین جوری بهت بگه من احساس میکنم ناراحتی در حالی که ناراحت هستی ولی قبلش بهش نگفتی؟
خوب به حرفام فکر کن هانی جان
راستش من که صدمه زیاد دیدم . اگه یه روز برام اتفاق بدی نیفته تعجب میکنم .
راستش من میدونم اون دلش با منه برا همینه هر کاری واسش میکنم و اگر دلشم باهام نبود بازم واسش هر کاری میکردم . تنها دارایی من تو دنیاس .
راستش الان سال اخرشه و نمیخوام با جلو رفتنم شرایطش عوض شه و درس نخونه .
نه هانی جان من همه جوره مواظبشم . چه واقعی چه مجازی و میدونم با کسی نیست
من درد کشیدم تا اون راحت باشه و آب تو دلش تکون نخوره و هیچ منتی هم نمیزارم چون هر کاری کردم به خاطر اون بوده

unknown گفت:

رستش هانی جان اینکه میگی راهنمایی کنم که یه پسر دوستت داره یا نه باید بگم چند تا حالت وجود داره که اینارو میگم تو خودت ببین کدومشون شبیه جریان توعه .
یه سری پسر هستن که واقعا عشقشونو دوس دارن ولی خب بلد نیستن این عشقو بگن و به زبون بیارن و تو دلش میمونه که اینارو راحت میشه با یکم سوال و جواب بشناسیشون
یه سری پسر هم هستن که کلا وقت خیلی خیلی کمی رو با عشقشون هستن در حالی که وقت ازاد دارن ولی هی میپیچونن . چنین پسری یک درصد دوستت نداره و راحت میشه شناختشون
ولی یه سری پسرا هستن که ممکنه به خاطر سر کار رفتن وقت کمی با عشقشون باشن که اینا بحثشون جداس
یه سری پسر هم هستن عاشقتن و خیلی قشنگ عشقشونو بهت میفهمونن که اینام راحت شناخته میشن و فوق العاده ان
یه سری پسر هستن که دوستت ندارن ولی خوب بلدن زبون بازی کنن و گولت بزنن و اینارو به راحتی نمیشه شناخت که این مدل پسرا واقعا ازارت میدن و واسه شناختشون باید خیلی زرنگ باشی
یه سری پسر هم هستن که ببخشید به زبون میارم ولی خرابن و دنبال سرگرمی ان و هی با این و اونن که اینا هم راحت شناخته میشن
یه سری پسر هم مثل من که خب راستش بماند
من حالتای اصلی و بیشترینارو گفتم . خودت ببین یکی از اینا شبیه جریانت هست ؟ یا اگه نیست یکم بهم توضیح بده

hani گفت:

داداش من بخاطر یه چیزایی نمیتونم زیاد بهش نزدیک بشم
یه روز که با دوستم رفته بودیم سر قرار دوستم اونم اومده بود و گفته بود که من عاشق دوستت شدم و بخاطر همین دوستمو و دوست اون یکاری کردن که ما باهم دوست شدیم بعد که باهم دوست بودیم یه چند روز بود همو ندیده بودیم بعد یه روز تعطیل دوستمو و دوسش رفته بودن بیرون اونم رفته بود بعد که رفتیم مدرسه دوستم گفت که آقاتون برات انگشتر گرفته بود ولی دوستش ازش گرفته بود مثل اینکه کوچیک بوده بخاطر همین دوستش گفته که اندازه دستش نمیشه بده به این که اونم داده بود بعد چند روزی بود که ازش خبری نبود دوستش میگفت که داشت بامن میومد باباش زنگ زد یه کار واجب داشت نتونست بیاد که بعد من گفتم که برو بهش بگو اگه فردا نیاد دیگ نه من نه اون
با دوستشم حرف زدم گفتم که چرا دوستت اینجوری میکنه بعد باهاش حرف زدم گفتش که باشه م بهش میگ که یکدفعه ای دیدیمش دوستش گف که اوناهاش منم گفتم که من با اون هیچ حرفی ندارم و خدافظی کردمو رفتم که اومد دنبالمو صدام کرد و با هم حرف زدیم بعد من گفتم که دیگ باید برم گف که برو من فردا میام باهات حرف میزنم کارت دارم که نتونستیم باهم حرف بزنیم الان نمیدونم داداش چیکار کنم

hani گفت:

داداش واقعیتش اونم مدرسه میره و وقت امتحاناشم هست من الان نمیدونم که داداش جریان و برات توضیح دادم ببین که چه جوریه کدومشه ؟
داداش بنظرت منو دوسم داره یا نه ؟
داداش بنظرت برم بهش بگم ک دوسش دارم ؟؟؟

hani گفت:

داداش آخه من با اونی که قبل از این بودم مامانم از رابطمون با خبر شد بخاطر همین گف که باید باهاش بهم بزنیم که البته ما باهم بهم نزدیم بخاطر یه چیز دیگ باهم بهم زدیم بخاطر همین نمیخوام مامانم از اینم باخبر بشه چون اگه بفهمه دیگ این زمان کمی هم که هم و میبینیمو حرف میزنیم دیگ نمیتونیم بخاطر همین زیاد نمیخوام تابلو بازی بشه

Unknown گفت:

خب اینجوری که تعریف کردی فهمیدم کل داستانو ولی اینکه الان بخوام راحت قضاوتش کنم یکم سخته هانی جان . به قول خودت نمیخوای زیاد تابلو بشه و به خاطر همین ممکنه تایم کمی رو با هم باشین . اینکه بری بهش بگی دوسش داری اصلا ایرادی نداره ولی اگه این‌گفتن تو باعث یه حرکتی تو اون بشه ارزش داره وگرنه تو اینو بگی اونم میگه منم همینطور و هیچی . الانم که هنوز درست با هم حرف نزدین . ازش بخواه هانی جان . اگه همو دیدین جدی با هم حرف بزنین بهش بگو واقعا میخواد چیکار کنه . راستش اینایی که میگم رو خانوم خودم از من خواسته بود و الان دارم بهت میگم . خیلی جدی برگشت بهم گفت کیوان چرا میخوای باهام باشی ؟ من اولش فک کردم داره شوخی میکنه باهام و خندیدم گفتم چون دیوونم ولی دوباره ازم جدی پرسید فهمیدم ته قلبش ناآرومه . گفتم میخوام باهات باشم چون کسی هستی که وقتی بهت فکر میکنم آروم میشم و بدون تو هیچی نیستم . اینقدر حرفم درست و از ته دلم بود که راحت خودش فهمید . حتی الانم که یک ساله از دور مراقبشم باز آرومم میکنه حتی خیلی وقتا تا چند قدمی پشتش میرفتم ولی باز سرمو مینداختم پایین برمیگشتم . تو هم ازش بخواه هانی جان . خیلی جدی بگو چیکار میخواد میکنه . تو قراره قبلتو بهش بدی و اون باید خیلی قوی باشه بتونه ازش مراقبت کنه . اگه میبینی زبونش بند اومد یا پیچوند یا فهمیدی حرفی الکی زد بدون که دوستت نداره و مراقبت نیست . اگه دوسش داری واقعا وقتی یه بار به چشماش نگاه کنی یا طرز حرف زدنش متوجه میشی واقعا چی تو درونشه . من اصل کاری رو باید بکنی بهت گفتم و بقیش به تو و احساست مربوط میشه هانی جان . اگه واقعا دختر بااحساسی هستی حتی از پای حرفای تایپ شدش هم احساسشو میفهمی همون طور که من الان احساستو میبینم و میدونم هر لحظه به چی فکر میکنی . کاری رو که گفتم انجام بده هانی جان بعد بهم بگو چی گفت و چی شد

hani گفت:

داداش من امروز باهاش حرف زدم ما هردوتامون خودمونو به هم ثایت کردیم حتی اون بهم ثابت کرد که دوسم داره 🙂
داداش اون بهم گف که دوست دارم حتی ثابتم کرد گفتش که بچه ها هم میدونن اون گفتش که تو نباید هر حرفیو که دوستات میگن و باور کنی دادا ما امروز هردوتامون به هم اعتراف کردیم
داداش اون موقعی که ما باهم بحثمون شد گفت که تو خیلی عصبانی بودی اصلا نمیشد باهات حرف زد
باشه داداش فردا هم قراره بیاد اگه تونستم ازش میپرسم

hani گفت:

داداش مثل اینکه خیلی دوسش داری خانمم ایشالا که همین میشه فقط داداش خودش میدونه که تو اونو پیدا کردی یا اصلا باهم حرف میزنید ؟؟؟
داداش ببخشیدا ولی خیلی دوست دارم بدونم که کجا همیدیگرو دیدید و تو عاشقش شدی ؟فامیله؟؟
راستی داداش کیوان تو چند سالته ؟؟؟

unknown گفت:

خب پس اینجوری که میگی خوبه ولی بازم باید خودت متوجه حس واقعیش بشی وگرنه خیلی چیزای اشتباه رو هم میشه اثبات کرد .
اره هانی جان کاری که گفتم رو حتما انجام بده و خوب به حرفاش توجه کن و مطمعنم راحت میفهمی حسشو .
راستش نه نمیدونه پیداش کردم . دو سال که دنبالش بودم که تا پیداش کردم الانم یک ساله از دور مراقبشم .
داستان آشناییمون هم خیلی جالبه . نه فامیل نیست . آشناییمون از کلاس اموزش اسکیت شروع شد .
من از بچگی اسکیت کار کردم و دوازده سالگی مدرک مربی گری گرفتم و اون موقع که کلاس جدید شروع شد و خانومم تو اونا بود اون موقع من ۱۵ سالم بود اون ۱۴ . همون اولین باری که دیدمش انگار دست خودم نبود حالم که بعد من فقط کنار اون بودم همیشه سر کلاس و وقتی میدیدمش لذت میبردم تا اینکه بهش گفتم بالاخره اولش گفت نه و دو هفته نیومد . بعد دو هفته رفتم دم خونشون با تمام پررویی گفتم به شاگرد من بگید بیاد پایین . هی خدا عجب روزایی بود . اینقدر محوش بودم فک نمیکردم یه روز اینقدر آدم بدی بشم که هر کاری واسش بکنم جوری که بعد سه چهار ماه گفت ازت میترسم ، میترسم به خاطر من آسیبی به کسی برسونی . شش ماه با هم بودیم که تقریبا شونزده سالم بودم که اون اتفاقا افتاد و من تو شونزده سالگی پام به دادگاه کشید به جرم عاشق شدن . بعد دو سالم که پیداش کردم و الانم یک ساله از سایه ها مراقبشم و تقریبا هفت ماه پیش بود که فهمیدم یکی از کلیه هاش نیاز به پیونده داره و بعدشم که مخفیانه اون کارو کردم
الانم که نوزده سالمه ولی خب این چهار سال به اندازه یه عمر واسم گذشت . هووووف . سخته خیلی سخته تو چند قدمیش بشی ولی سرتو بندازی پایین و نزدیک نشی .

unknown گفت:

خاصیت عشقه دیگه . الانم دارم هی کارای مختلف واسش میکنم . دارم یه کافی شاپ رو تزیین میکنم واسه روز بعد کنکورش که خواستم برم پیشش ببرمش اونجا فقط من واون باشیم و کلی هدیه و چیزایی که دوس داشت که شاید خودش فراموش کرده باشه ولی من یادم مونده . یه بار گفتی اگه اون تو رو نخواد چی . من هر کاری کردم واسه این بود هیچی کم نداشته باشه و آب تو دلش تکون نخوره نه برای اینکه دلیل بهش بدم واسه موندن با من . ولی اینقدر دلم بهش آرومه و اعتماد دارم که شک ندارم رد نمیکنه منو .

hani گفت:

آره داداش منم نمیدونم ولی احساس میکنم اونم واقعا منو دوست داره ولی بقول تو بازم باید امتحانش کنم باشه داداش فردا قراره بیاد اگه تونستم باهاش حرف بزنم بهش میگم بعد میام به داداشمم میگم
وایییییی داداش چه عشقی خیلی داستان خوبی بود خوب داداش معلومه تو باید عاشقش باشی چون تو سن حساسی عاشقش شدی درست عین من
میدونم داداش خیلی سخته دوری کسی که عاشقی

hani گفت:

وای چه داداش خوب و عاشقی دارم وای داداش خیلی خوبه بعد از این همه دوری بخوای دوباره برا اولین بار ببینیش و باهاش حرف بزنیو بغلش کنی ایشالا که همه چی خوب میشه و بهتون خوش میگذره
ولی داداش اینجوری که من متوجه شدم شما عشقتون دوطرفس ولی داداش ناراحت نشیا بهت امید نمیدم تو خودت بهتر میفهمی همینجوری که تونستی منو راهنمایی و آرومم کنی

hani گفت:

فقط داداش خونوادت از این جریانا و عاشق شدن و کارایی که برا اون کردی خبر دارن ؟؟؟

علیسان گفت:

باو مهسا جمع کن خودتو اینجاشد پی وی تلگرام مگ خودت ک بچع از بابچع ام دوس شدی سایت ونمودی باچزت وپرتات

علیسان گفت:

اومدین اینجا چرت وپرت بگین یا واس اهنگ جدید میلاد راستادعزیز ک توراهه نظر بدین؟؟؟؟ ی مشت دهه هشتادی ریدین توهمه جا تومار مینویسه اخ احمق ادم هر حرفیو هرجا ک نمیزنه خیلی دلت شکسته برو بامادرت حرف بزن باپدرت حرف بزن این نشد زندگی ک خودتونو زود خراب کنین این دوستیام چرت وپرتن همش زود گذره وابستگیه فردا بزرگ شدین ب همه اینا میخندین وخودتونو فهش میدین. نکنین ازاین کارا ما چوبشو خوردیم شما دیگ نخورین
یاعلی????

Unknown گفت:

منم مطمعنم اونم همینقدر دوستت داره . ایشالله امروز میبینیش . اره واقعا دوری خیلی سخته . خانوادم از عاشق شدنم خبر دار شدن چون وقتی یه اتفاقی براش میفتاد من واقعا خیلی بهم میریختم جوری که میرفتم دم خونشون حتی اونا هم میدونستن ولی الان تو این دو سال جدایی و این یک سال که پیداش کردم کسی نمیدونه به جز خواهرم دو قلوم که اون فهمید همون‌اول . از این امتحانا متنفرم . اینجوری خانوممو نمیتونم هر روز ببینم ولی تو مدرسه ها میتونستم

Unknown گفت:

ده هشتادی ؟ فک کنم خودت دهه هشتادی که توهم زدی بقیه رو هم عین خودت میبینی . تو اگه میفهمیدی وضعت این نبود . چند تا مثل شما که ادعا دارن ریختن تو فضای مجازی دارن میچرن . بخور عزیزم نوش جونت . در حدی نیستی جوابتو بدم

hani گفت:

داداش واقعیتش امروز نتونستیم همو ببینیم 🙁
وای خواهر دوقلو خیلی خوبه میتونی باهش درد و دل کنی اونم الاقای دخترارو حتما بهت میگه
داداش منم میدونم که همینقدر که تو اونو دوست داری اونم تورو دوست داری ایشالا که خانومت بشه
آره داداش دوری خیلی سخته مخصوصا اگه خونواده ها باعث این جدایی بشن اینجوری که تو تعریف کردی فهمیدم که خونواذه ها هم بی تقصیر نیستن داداشی
داداش امتحانا که همیشگی نیس که بالاخره تمم میشه دوباره میری از نزدیک میبینیش ولی داداش بنظر من برو باهاش حرف بزن

hani گفت:

داداش بیخی بابا اینجور آدما ارزش ندارن عصابتو خورد نکن خودمونو عشقه داداشی ما با هم حرف میزنیم به هیچکسیم ربطی نداره که دخالت کنه داداشی
در ضمن علیسان به تو هیچ ربطی نداره تو تا کار ما دخالت نکن فهمیدی راستی کسیم مجبورت نکرده که بیای بشینی اینارو بخونی به تو هم ربطی نداره که ماب کیا حرف میزنیم فهمیدی کوچولو

Unknown گفت:

اره خداروشکر خواهرم درکم میکنه دقیقا مثل تو . اره واقعا خانواده ها بیشتر اوقات از روی بی فکری خیلی بد میکنن در حق بچه هاشون . اره امتحانا تموم میشه ولی الان اینجوری یه روز در میون میبینمش . نمیدونم اخه دوس ندارم سال اخرش خراب بشه . تحمل میکنم دوباره . خیلی اینجا حرف زدیما انگار دیگه باید بریم . کلی دیدگاه شد اینجا

unknown گفت:

نه بابا اعصاب خوردی نداره . مثل این علیسان زیاد ریخته اینور و اونور . پشت گوشی همه لات میشن

hani گفت:

ایشالا که بهش میرسی داداش یذره دیگ تحمل کنی این امتحانا هم تموم میشه
خخخخخ آره داداش خیلی دیدگاه شدا ولی داداش فقط ما نیستیم یه عالمه دیگ اینجا آدم هس

hani گفت:

این چه حرفیه داداش معلومه که درکت میکنم از توم ممنونم که منو راهنماییم کردیو درکم کردی داداشی

Unknown گفت:

اگه تونسته باشم کمک کنم که خیلی خوشحالم .منم مطمعنم شما با هم بهتون خوش میگذره .
اره والا اگه بخوایم باز حرف بزنیم فک کنم باید بریم زیر یه پست دیگه .
ممنونم که درک میکنی واقعا

hani گفت:

مرسی داداش خدارو شکر فعلا که خوبه آره داداش زیر یه پست دیگ باهم حرف میزنیم داداشی تو خیلی خوب راهنمایی میکنی
معلومه که درک میکنم توم منو درک کردی داداشی

unknown گفت:

خواهش میکنم شرمنده میکنی که . من فقط تجربه هامو گفتم .
مطمعنم اگه واقعا دوسش داری و اونم دوستت داره حتما بهم میرسین
من با اینکه دو سال تو خیابونا در به در بودم یه لحظه ناامید نشدم ، پس تو ام هیچ وقت کم نیار هانی جان .
همه سختیا و دردا وقتی کنارش بشینی واسش تعریف کنی میشه خاطره .
پس از سختی ها ناراحت نباش چون همیشه هست و جذابیته زندگیه .
هر جا دیدی عاشقی و زندگیت راحته و استرس نداری بدون یه جای کار میلنگه .
اگه تونسته باشم کمک کنم واقعا خوشحالم و مطمعنم خودت همه چی رو روبراه میکنی .
منم الانم وسط امتحانای دانشگامه برا همین کار هم نمیکردم ولی دیگه امتحانای خانومم تموم شده باید از فردا برم دنبال کار و امتحان .
امیدوارم هر جا هستی شاد و خوشبخت باشی هانی جان .
ببخشید اگه یهویی شد ولی تموم حرفایی که گفتم همش حقیقت بود و میتونی بهشون اعتماد کنی .
از بقیه هم شرمنده ام اگه زیاد اینجا حرف زدم .
علیسان شما هم تاج سری اقا شرمنده اگه ناراحت شدی . هر چی شما میگی درسته آقا
موفق باشی هانی جان .
به امید دیدار

hani گفت:

مرسی داداش نه بابا چه شرمندگی داره خوب تو تو نستی منو راهنماییم کنی دیگ داداشی
آره داداش واقعا دوسش دارم ایشالا همینکه تو میگی بشه
داداش بعضی اوقات واقعا آدم خیلی کم میاره ولی باشه تلاشمو میکنم داداش
ایشالا که موقف بشی هم تو هم خانومت
مرسی داداش
به امید دیدار و حرفامون تو دیدگاه های دیگ داداشی بازم اگه خواستم میتونم ازت کمک بگیرم داداشی ؟؟؟؟

UNKNOWN گفت:

راستش من اگه میخواستم روال عادی داستانمو برم که دیگه نمیتونستم بیام سایت ولی اگه بخوای هر وقت بتونم میام اینجا زیر همین پست

hani گفت:

مرسی داداش هرموقع تونستی بیا یه حالی از ما بپرس نه اینکه بری دیگ نیای
باشه میایم زیر همین پست
آره داداش میخوام خواهش هرموقع تونستی بیا تو سایت

Ali گفت:

داداش میلاد منتظرم دارم دیونه میشم

SIMA گفت:

مهسا ،هانی،بارانا،کیوان،رضا داداشم خوبید همتون???

SIMA گفت:

انشاءلله همتون به خواسته های دلتون برسید برای همتون ارزوی خوشبختی میکنم امیدوارم شماها مثل اونایی خیلی راحت دل ادمو میشکنن و هزار بارم خردش میکنن نباشین ….انشاءلله دلتون مثل دریا همیشه و همیشه پاک و صاف بمونه.

SIMA گفت:

اهنگ هم عالی بود مث همیشه که نه ولی عالی بود

hani گفت:

سلام آبجی سیما من خوبم تو خوبی آبجی ؟؟؟
ایشالا که همه به خواسته دلشون برسن مرسی آبجی سیما ایشالا توهم اگ عاشقی بهش برسی
آبجی مطمعن باش نه من نه آبجیام و نه داداشام هیچکدوممون این اخلاقو نداریم
ایشالا آبجی تو چه خبرا یه مدت نبودی آبجی ؟؟؟

?Eli joooon? گفت:

بدک نبود ?

?Eli joooon? گفت:

محمد رضا استیکر نمیزاری مث قبل.؟! خدایی باحال بود یه سریاشون ههه?…ولی انصافا انقد بچه ها استفاده میکنن شورشو درمیارن!!!

Mohamadreza Mc گفت:

خخخخ
همین دیگه شورشو در میاوردن

reza گفت:

مثل قبلا نمیخونه حسی نداره اهنگاش دیگه این اسمش دیس لاو نیست که

Viski گفت:

واقعا یه چیزه معمولی بود،از احمد سلو و میلاد راستاد بیشتر از اینا انتظار داشتم. خیلی دمه دستی خوندن. ولی بازم مرسی

SIMA گفت:

فدات ابجی ماهم میگذرونیم دیگه چ کنیم…چخبرا تو چیکارا میکنی?هعییی کار من از کار گذشته دیگه هانی جون فقط دعا کنید بمیرم… خخخخ فداتم ابجی نه من که همش توسایتم تو نیستی چیکارا میکنی اوضاعت با عشقت چطوره??

دنیز گفت:

unknown کی میگه هیچکس نمی تونه عاشقا را
و جدا کنه پس این جا بابای من برگ چغندر پن هرچه بگردمم بااینکه میدونم کجاست پیدا نمی چون بینمان به سنگ قبره بعدشم سر یه معامله ناچیز دو ماه از مردن عشقم نگذشته بود به زور دادتم به پسر دایم از ترس ورشکسته شدنش

دنیز گفت:

پسر دایمم نامرد نکردو بعد عقد منو از دیدن خانوادم منع کرد مخصوصا داداشیم و مامانم

SIMA گفت:

خاااااااااااک تو سر بابات?البته ببخشیدااا

SIMA گفت:

خدا رحمتش کنه عزیزم ?

hani گفت:

هیچی آبجی سیما منم خوبم ماهم میگذرونیم دیگ
چرا آبجی سیما مگه چیشده مگه توهم عاشق شدیو مشکلی داری آبجی به من بگو
خدانکنه آبجی
خخخخخخ آخه یه مدت پست نمیذاشتی گفتم شاید نیستی منم وقت کنم میام سایت چون درسم دارم
هیچی آبجی سلامتی عشقمم خوبه رابطمونم خداروشکر خوبه فقط برام دعا کنید آبجی دوسش دارم خیلی

hani گفت:

آبجی بارانا حق باتو اگه کسی بخواد همه تلاششو میکنه که دوتا عاشقم از هم دور کنه ولی بقول داداش اگ دوتا آدم واقعا عاشق باشن جلو همه وایمیستن هیچوقت نمیشکنن

SIMA گفت:

هععییی چی بگم ابجی …برو کامنت اخرای پست ارشاد بازیچه رو بخون ….خوبه خداروشکر دعا میکنم گلی ماکه نرسیدم ولی برات دعا میکنم برسی اخه نرسیدن خیلی بده سخته حتی روحت و جسمت اختلاف سنی داشته باشن ..خدا هیشکیو با عشق امتحان نکنه

SIMA گفت:

خخخخخخ یاد دعوامون افتادم همشهری خخ نجه یاماناشوردوخ خخخ

hani گفت:

ای بابا ابجی اشکال نداره اگه عشقتون دوطرفه بوده باشه بازم بهم میرسید نگران نباش اما ….. مرسی آبجی برام دعا کن
ایشالا شما هم بهم میرسید واقعا نرسیدن خیلی بده گاهی خدا با چیزای خیلی بدی امتحانمون میکنه یکیش همین عشقه
آره منم یادم اومد خخخخ ولی فک نمیکردم بتونیم باهم عین دوتا آبجی بشیم
هن یادونده دی خخخخخخخخخخ

الناز عظیمی گفت:

سلام آقا محمد.خسته نباشی.میگم میلا راستاد و ایمان نولاو و…هم پول میدن تا آهنگاشونو بزاری سایتت؟

hani گفت:

آبجی رفتم خوندم خیلیم نراحت شدم آبجی ناراحت نشیا ولی خونواده تو هم تقصیر کارن واقعا بعضی اوقات خونواده ها یه کارایی در حق بچه هاشون میکنن که اونارو نابود میکنن
آبجی اینجوری که فهمیدم تو الان شوهر داری پس آبجی به هیچ چیز دیگ فک نکن و زندگیتو کن حتی به اونی که یه زمانی دوسش داشتی آبجی متاسفانه باید قبول کنی که دیگ اون نیستش درست عین من داستان منو فهمیدی دیگ آبجی خداییش خیلی سخته ولی میشه

hani گفت:

دنیز آبجی خدارحمتش کنه
آبجی واقعا پسر داییت چه آدم عوضیه البته ببخشیدا آبجی
ابته ببخشید اینو میگما آبجی ولی باباتم فقط به فکر پوله واقعا که

SIMA گفت:

منم همینطور خخخ

دنیز گفت:

اتفاقا سعید عوضی نیست حرف خیلیا رو به جون خرید مثل داداشم منو سعید از بچگی خیلی کلک داشتیم اونم بین اون دوتا داداش دیگش چون کوچک تره خیز خاص مال اون میشود اون شد نور چشم و پرنسس خانواده منم شدم سوگلی خانواده چون من هیچی از خانوادم مادرم به ارث نبردم کپی برابر اصل خانواده پدریم چشمام آبی موهامم بور تا زیر باسم که جلوش چتریه داداشم مثل من پس سعید مقصر نیست

SIMA گفت:

نمیشه نمیتونم فراموشش کنم اون عشقم بود همه زندگیم بود سخته ..سخته یه عمر با کسی زندگی کنی که ازش متنفری سخته چشات هنوزم به یادش ببارن من نمیتونم فراموشش کنم تروخداا اینو ازم نخوایین بخدا بی اون خیلی سردمه …

دنیز گفت:

خیلی خوشحالم که با سیما مثل خواهر شدین

SIMA گفت:

من سه سال تموم عاشق بودم و هنوزم هستم اون همه چیز منه من بی اون هیچم

hani گفت:

آبجی سیما ولی تو باید فراموشش کنی چون فک کردن بهش بی فایدس میدونی چرا اینو میگم چون هردوتاتون رفتید سر خونه و زندگیتون ولی نه باهم بدون هم
شاید اون خوبخت باشه باید قبول کنی پس توم اینو قبول کنو سعی کن با شوهرت خوشبخت بشی وگرنه اینجوری به خودت صدمه میزنی
میدونم آبجی خیلی سخته خیلی حالا آبجی فک کن من عشقم یکطرفه بوده منو چی میگی که یدفعه ای دستش انگشتر دیدم ولی الان دارم سعی میکنم بهش فک نکنم ینی من با اونی که الان هستم داره جاشو میگیره بخاطر همین زید بهش فک نمیکنم
ابجی میدونم سخته ماهم اجبارت نمیکنم ولی اینجوری به خودت داری صدمه میزنی
چرا آبجی تو بدون اونم میتونی یه چیر باشی پس هیچوقت اینارو نگو

hani گفت:

آهان آبجی دنیز اینجوری که فهمیدم معلومه پسر داییت آدمه خوبیه ولی خونوادت …….
آره آبجی اون دعوارو بیخیال یذره بچه بازی درآوردیم ولی الان عین آبجی شدیم
مرسیییییییییییی

دنیز گفت:

از خانوادم فقط بابام من بیشتر بخاطر دانیال داداشم که بتونه با عشقش اذواج کنه نمیدونم فقط دوست دارم منم بمیرم یا فرار کنم یا اینکه فرار کنم با اینکه میدانم آبم بشم سعید پیدام میکنم الانم به گهی خوردم ۲ بهمن قرار لباس عروس یا همونکفن

SIMA گفت:

اون زندگیه من بود…عشقش هرگز از یادم نمیره?

SIMA گفت:

برید اهنگ خاطرات هادی کینگ ولف و بگوشید عالیه حرف دلمه خدایی

SIMA گفت:

ینی اسم اهنگ خاطره هستا

SIMA گفت:

ادمین اهنگ هادی کینگ ولف خاطره رو نمیذاری سایت ?

SIMA گفت:

مبارکه عزیزم ?

hani گفت:

آبجی دنیز ناراحت نباشو به چیزای خوب فک کن
باور کن خوشبخت میشی من میدونم که توم اونو دوسش داری
آبجی سعی کن بعد ازدواج به اونی که یه زمان دوسش داشتی فک نکنی چون نابود میکنی هم خودتو هم زندگیتو
پس از همین اول زندگی سعی کن کارایی بکنی که خوشبخت شید
درضمن مبارک باشه آبجی

hani گفت:

آبجی سیما میدونم چی میگی آبجی درکت میکنم ولی آبجی باید قبول کنی که فک کردن بهش بی فایدس چون هم اون هم تو یه زندگی مشترک دارید
من نمیدونم که زندگی تو چجوریه اما شاید اون خوشبخت باشه ببخشید اینو میگم ولی شاید اون الان تورو فراموش کرده باشه حتی خاطراتتونم فراموش کرده باشه
پس ابجی میدونم سخته و نمیشه ولی تمام تلاشتو بکن ه فراموشش کنیو زندگیتو کنی:|

SIMA گفت:

ممنون هانی جون که دلداریم میدی ولی من نمیخوام فراموشش کنم بخوامم نمیتونم من دوسش دارم….?

عاشق ولی دلشکسته نیستم گفت:

بمبه این اهنگ

دنیز گفت:

کاش بشه

دنیز گفت:

من محل میبینم عاشق سعید شم

دنیز گفت:

کفن پوشیدن من بنظرت مبارک باش داره اجی

دنیز گفت:

بنظرت خوشبخت میشم یا اونم مثل امیر ولم میکنه و میره

ndw گفت:

میگذرونم با اهنگاش شبا رو روزا رو ظهر هارو غروب هارو و…
مثه همیشه عالی

ndw گفت:

mr Aمیلادو اهنگاش خریدنی نیسن شمایی ک میگی ۴ تا اهنگ ایمان کل اهنگ میلادو خرید حالا هم کسی مجبورت نکرده مقایسه کنی

SIMA گفت:

اینجوری نگو عزیزم دلم میگیره خدانکنه این چ حرفیه گلم همیشه مثبت فک کن قربونت برم?

SIMA گفت:

اره عزیزم معلومه که خوشبخت میشی نفسم

hani گفت:

آبجی سیما ما بهت میگیم که فراموشش کنو به خوشبختیت فک کن ولی وقتی تو گوش نمیدی دیگ بستگی به خودت داره آبجی

hani گفت:

آبجی به چیزای بد فک نکن من میدونم که تو خوشبخت میشی آبجی اگه تو بخوای میشه بستگی به خودت داره که ااز همین اول زندگی چیکار کنیو چجوری رفتار کنی
آبجی تو خودت گفتی که سعید از تو طرفداری کرده پس دوست داره توم سعی کن دوسش داشته باشی
آبجی اینجوری نگو کفن چیه آبجی تو الان باید خوشحال باشی آرزوی هردختریه که یکبار تو زندگیش لباس عروس بپوشه
اره ابجی مطمعن باش خوشبخت میشی نه اون مثل امیر ولت نمیکنه
راستی آبجی دنیز فردا عروسیته مبارکه خوشبخت شی آبجی دنیز

SIMA گفت:

قبلم درد میکنه یه چند روزیه
دیگه تحمل هیچ دردیو نداره …

دنیز گفت:

مرسی ولی میترسم دوست دارم آب شم برم تو زمین فردا شبو

hani گفت:

آبجی یما میدونم چی مگی درکت میکنم آبجی منم یه هفتس حالم اصلا خوب نیس چندبار میخواستم یه بلایی سر خودم بیارم ولی نشد آبجی خیلی حالم بده آبجی خیلللیییی
چند روزه فقط دارم گریه میکنم

hani گفت:

چرا آبجی دنیز تو الان باید خوشحال باشی راستی دیروز عروسیت خوب بود بهت خوش گذشت
اولین روز زندگین چط.ر بود آبجی
ایشالا که خوشبخت شیی

دنیز گفت:

اگه غم امیر نبود همه چی عالی بود امروزم عین سگ بهش گیر دادم معلومه اصی شده ولی به رو خودش نمیاره راستی فردا میرم سونو. رنگی برا جنسیت اگه همونی که بخوام باشه سعی میکنم رفتارم بعتر کنم

/: گفت:

با سلام و احترام…میگم چرا همه اینجا به معنای حقیقی دووغووننن!شرمنده ولی خیلی از حرفاتون خندم گرفت..عجقم ولم کرده,در اتش ندیدنش دارم میسوزم خخخ اینا همه به خاطر شنیدن یه سری اهنگ های مزخرفه.موید باشید

دنیز گفت:

چون ببخشیدا شما عاشق نه نشدین نه میتونین بشین

SIMA گفت:

امروز تولدمه ?
بدجور دلم گرفته

hani گفت:

آبجی دنیز سعی کن امیرو فراموش کنی میدونم خیلی سخته ولی اگه خودت بخوای که با سعید خوشبخت باشی پس میشه
آبجی از همون اول زندگی همینکارو کنی خوب اونم مجبور میشه جوابتو بده بخاطر همین از اول زندگی دعوا میشه
آبجی دنیز ایشالا بچه کوچولوت همونی باشه که تو میخوای ولی ابجی هیچوقت ناشکری نکن
چیشد ابجی بالاخره بچت چی شد ؟؟؟؟؟؟

hani گفت:

آبجی سیما تولدت مبارک باشی آبجی ؟؟؟
ناراحت نباش

hani گفت:

ابجی بخدا منم حالم یه هفتس اصلا خوب نیس اصلا شاید شما فک کنید که من هیچ دردی ندارم ولی نه اینجوری نیس
یه هفتس که فقط گریه میکنم
من همه دردامو میریزم و میخوندم همه فک میکنن که من اصلا ناراحت نیستم یا دل ندارم یا …..
هییییی

دنیز گفت:

سیما اجی هانی حدس بزنید فندوقم دختره یا پسر

hani گفت:

آبجی دنیز فک کنم فندقت پسره درسته ؟؟؟؟؟؟
اگرم اشتباه گفتم ایشالا همونی باشه که خودت میخوای آبجی
حالا این فندق کوچولو چی هس کنجکاو شدم

SIMA گفت:

مرسی هانی جون

SIMA گفت:

خخخخ فدات دنیز جون قربونتون بشم

SIMA گفت:

من که میگم فندوق دختره??

دنیز گفت:

یکیتون درست گفتیت بنظر خودتون کدامتان درست گفته ولش از ااون جای که من خیلی مهربونم بگردید دنبال اسم پسر خودم دوتا اسم مد نظر دارم طوفان و رادوین از دیشب سعید
اسگول کردم مگه دختره میگم نه میگه پسره میگم نه میگم دوقلو میگم نه داشت برا خودش هم دوقلو سه قلو چهار قلو میکرو منم میافتم نه آخرش کلافه شودم رفتم تو اتاق خودم خوابیدم

دنیز گفت:

سروش مگه زشته؟

hani گفت:

هوراااااااااااااااااااااااااااا
آبجی دنیز من درست گفتم نی نی کوچولو پسره 🙂
آبجی دنیز رادوین اسمه خیلی خوبیه خوب آبجی نمیشه که باباشم باید براش اسم انتخاب کنه دیگ
به باباش بگو جنسیت بچه چیه بعد با تصمیم هم اسم نی نی رو انتخاب کنید

SIMA گفت:

?فک کردم دختره? دختر پسر که فرقی نداره گلم انشاءلله سالم و سلامت باشه ?? راستی طوفانم خوبه هردوتاشم خوبه ولی باید نظر همسرتم بدونی گلم?

دنیز گفت:

میخواهم صد سال سیاه ندونه

بارانا گفت:

وای فندق کاکل زری خاله جون فدا بمیرم براش اوف ناس عسل عشق بخورمش دنیز بوس به تو بوس به فندق وای عسلم پسره دارم میمیرم وای قلبم بچه پسر دوست دارم جون من وجون پسرممممممممممممم گفته باشم دنیز
دختر خالم که باردارشده بود گفتم بچت باید پسر بشه من نمی دونم بایداسمشم خودم انتخاب کنم اینقدر مسخره بازی در آوردم که آخر راضی شدن اسم بچه رو گرفتم محمدرضا دوتا چال رو گونه هاش داره باچشمای کاملا مشکی درشت صورت سفید وقتی می بینمش پرواز میکنم سمتش اصلا بعد خواهرم تموم زندگیه .میمزی خودم آجی فدا

دنیز گفت:

اسمشو تو انتخاب کن خوب

دنیز گفت:

بارانا هههههههه

دنیز گفت:

میخواهم برم برف بازی آقای سگ ( سعید )نمکزارها مگه خطرناکه اون پنج تا با دوست پسرشون دارن تو حیاط ما میتازن اون وقت من باید نگا کنم آخه این انصافه

دنیز گفت:

ساغر داشتیم مسخره بازی دیشب در میآوریم یهو لوم داد داد زد گفت به کاری نکن بگم بچه پسره که سیدم از پشت سرش شنید مگیم اسم سروش قشنگه سعید مگه سروش منتشر کرد

hani گفت:

آبجی دنیز اسمایی که تو میگی خوبه ولی باید نظر همسرتم بدونی دیگ آبجی نمیشه که بالاخره بابای بچس دیگ آبجی دنیز پس برو با اونم مشورت کن نظر اونم بپرس 😐
ببین اون چه اسمایی رو میگه شاید اسمایی که اون گفتش تو دوسشون داشته باشه

SIMA گفت:

ابوالفضل !!!!????

SIMA گفت:

دوست ندارم بچه ام پسر باشه تا مجبور نشم روش اسم عشقمو بذارم?

hani گفت:

آبجی سیما مگه سعید باتو چیکار کرده که اینجوری بهش میگی بابا گناه داره
آره اسم سروشم قشنگه ببینم این اسمو باباش انتخاب کرده ؟؟؟
آبجی دنیز حق با سعیده چون تو الان وضعیتت طوری نیس که بتونی بری برف بازی اونم بخاطر خودت میگه
اینجوری که تعریف میکنی سعید دوس داره و هیچوقتم بده تورو نمیخواد

دنیز گفت:

میخواهم صد سال سیاه نخواد

دنیز گفت:

نه سروش امیر دوست داشت

دنیز گفت:

بابا اونو بخیل تازه بهش گوریلم میگم با کفش ۱۰ سانتی تازه تا شونشم دستمو که گاهی به زور میگره حس خنده داری بهم دست میدهد مثلا به گوریل بخواد با دستش پر به فنچو بگیره

دنیز گفت:

هانی اگه جلو تو ده نفر برف بازی کنند چه حالی میشی

دنیز گفت:

اسمشو شاید بذارم امیر???

بارانا گفت:

سیما یه جوری شدم کامنتتو دیدم انگار دلم ریخت
با خودت چیکار می کنی دیوونه

بارانا گفت:

بالاخره برفه اومد?
من بارون می خوام برف دوست ندارم

hani گفت:

آبجی سیما ناراحت نباش اره خیلی سخته که ام عشقتو بذاری رو بچت ولی آبجی هیچوقت نگو که نمیخوام بچم پسر باشه

hani گفت:

هیییییییییییی
آبجیای گلم دلم بدجور گرفته بدجور:(

SIMA گفت:

حال و روزم خیلی بده بارانا????

SIMA گفت:

ینی انقد تابلوئه حالم???

SIMA گفت:

تو دیگه چرا هانی جون چرا دلت گرفته

hani گفت:

آبجی دنیز سعی کن به اسمایی که یه زمان با امیر انتخاب کرده بودید فکر نکنید
نه آبجی بنظر من اسمشو امیر نذار سعید چی میگه اون چی دوست داره بذاره ؟؟؟
میدونم آبجی دنیز سخته که بخوان جلوت بازی کنن ولی خوب سعید بخاطر سلامتی خودتو و اون فندق میگه اگه خدایی نکرده میرفتی بازی میکردی یه بلایی سرت میومد چی ؟؟
ای بابا ابجی دنیز دیگ اسمی نمونده که برا اون بدبخت نذاشته باشی

hani گفت:

ای بابا ابجی سیما چی بگم اینکه رابطم با عشقم داره بهم میخوره
اینکه دوست خودمو و خودش باعث بهم خوردن این رابطه شدن
اینکه هرروز حالم از روز قبل بدتر میشه
اینکه دستمو خط خطی میکنم
اینکه هرروز دارم گریه میکنم 🙁
از کدومش برات بگم آبجی سیما
توروخدا بگید چیکار کنم

SIMA گفت:

نمیدونم هانی نمیدونم ، خودمم گیجم حال خودمم روبه راه نیس ، نمیدونم چیکار کنم همه چیو فراموش کنم ??یا با دار زدن خودم همه چیو تموم کنم…

بارانا گفت:

حال من این روزها خوب نیست!!
دیگه نه ترس نبودن آدم ها رو دارم،
نه ترس نشنیدن شب بخیرهایشان را!!
احساسم این روزها
در مرگ تدریجی به سر میبرد!!
یک حس نباتی مطلق!!
صحبت از یار و جانان که میشود
از کوره در میروم!!
تا مبادا از نو
یادت اویخته شود از در و دیوار دلم!!
من گشتم و رفاقت را در خودم پیدا کردم،
حال دست در دست هم قدم میزنیم…
میخندیم،کافه گردی میکنیم
روی تراس به آسمان بارانی نگاه میکنیم اشعار فروغی را زمزمه میکنیم!
هر چه این من با من دوستی میکند
باز نمیتوانم دلتنگی را حاشا کنم!
دلتنگی دروغ نیست…
دروغ خود خود دلتنگیست…
مثل دلتنگی های کودکانه…!!
عزیزای دلم ناراحت نباشین همه چیز دست سرنوشته

بارانا گفت:

سیما دوست دارم یه روزی بیام پیشت و بیدارت کنم و بگم همه ی این اتفاقا فقط یه خواب بوده یه خواب طولانی …
بلند شو ابوالفضل دلش فقط تورو می خواد
منتظرته
دلتنگته
به پات ایستاده
خیانت نکرده
به فکرت بوده
بدون تو زندگی نکرده
خوشی ندیده
حالش بده ومیگه تو حال خوششی
تو فقط و فقط مال اونی
کاش می شد این هدیه رو بهت بدم تا با تمام وجودت شاد بشی اما ….

بارانا گفت:

سیما اگه خواستی بیام وبت باهم صحبت کنیم یه خورده شاید اروم شی

hani گفت:

دیدی سیما توم نمیدونی هیچکس نمیدونه من خیلی داغونم خیلی تواین سن و سال حق من این نیس
میدونم سیما چی میگی نه اینکارارو نکن سعی کن به خوشبختی فک کنی
من فقط میخوام یکی باشه که درکم کنه که بفهمه چی میگم حداقل من خودم اینجوریم نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی همیشه کنار همه بودم تو سختاشون تو مشکلاتشون تو مواقعی که حالشون خوب نبوده براشون همه کار کردم
حتی یکی از مشکلاتی که داره باعث میشه رابطه منو و عشقم بهم بخوره خوبی کردن به دوستام بوده که دارم به پای این خوبیم میسوزم
حالا نمیدونم چیکار کنم ؟؟؟؟
هیچکس هیچوقت نفهمید که من چقد داغونم چون همیشه دردامو تو خودم ریختمو و خندیدم

hani گفت:

هههه بارانا چه سرنوشت چرتیه که فقط داره عذابمون میده
خدا هیچوقت آدمو با عشقش امتحان نکنه چون خیلی سخته حداقل من که اینجوریم دو هفتس حالم خرابه ولی …..
میدونی همیشه تنها کسی میتونه حالتو خوب کنه که علت حال بدت باشه
بارانا چه دوست خوبیه که با سیما درد و دل میکنی ایکاش منم یه دوستی داشتم که میومدو بهم اینارو میگفت
نه اینکه بگم دوستای خوبی ندارما نه اتفاقا برعکس دوستای خیلی خوبیم دارم ولی اونام بعضی اوقات نمیتونن حاله منو خوب کنن
مشکله منه که باهمه یکرنگم ولی هرکی به ما میرسه جعبه مدادرنگی ازآب درمیاد

SIMA گفت:

دلم خیلی پره بارانا حتی با گفتن یه کلمه ساعت ها گریه میکنم ممنون بخاطر دلداریت بخاطر اینکه یه چیزایی رو بهم میگی که میتونم خودمو خالی کنم و گریه کنم خیلی دوست دارم عزیزم

SIMA گفت:

اره عزیزم هروقت دوست داشتی بیا

SIMA گفت:

اینجوری نگو هانی فقط توکلت بخدا باشه من یه متنی رو اینجا مینویسم یه دعاست حتما بخونش نتیجه میگیری من خودم یدفعه خوندمش نتیجه هم گرفتم توهم بخون انشاءلله که درست میشه عزیزم

SIMA گفت:

اجابت دعا فوری از شیخ بهاء الدین منقول است:

هر کس در روز چهارشنبه شروع کند تا ده روز که آخر آن جمعه باشد و هر روز صد بار با حضور قلب و طهارت بدن این دعا را بخواند، اگر حاجت او برآورده نشود بر من لعنت کند:

 ”  بسم الله الرحمن الرحیم * یا مُفَتِّحَ الاَبواب و یا مُقَلِّبً القُلوبِ و الاَبصارِ و یا دلیلَ المُتَحَیِّرینَ و یا غیاثَ المُستَغیثین * تَوَکَّلتُ عَلَیکَ یا رَبِّ وَاقضِ حاجَتی و اکفِ مُهِمّی * و لا حولَ و لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلیِ العَظیم * و صلی الله علی محمد و آل محمد و آلِهِ اَجمَعین.”منبع : مخازن، ج۱، ص۱۰۱
انشاءلله مشکلت حل بشه عزیزم منم برات دعا میکنم گلم

hani گفت:

سیما من توکلم بخدا هس ولی نمیدونم چرا بعضی وقتا دوستا اینکارارو میکنن خوب که چی بشه شاید باورت نشه ولی دوست منو و خودش باعث بهم خوردن این رابطه شدم سیما تو خودت میدونی که من چقد دوسش دارم حتی لون دوستمم میدونست که من چقد دوسش دارم ولی نمیدونم چرا اینکارارو کردن خوب از جدا کردن ما چی بهشون رسید
سیما میدونی خیلی داغونم خیلی همه میگن بهش فک نکن و فراموشش کن ولی هیچکس نمیگه از کجا
ایشالا مشکل توم حل میشه سیما نگران نباش بقول خودت باید توکلمون بخدا باشه دیگ
مرسی آبجی سیما منم براتو دعا میکنم ولی سیما توروخدا دعا کنید که ما رابطمون بهم نخوره بخدا خیلی دوسش دارم نمیخوام دوباره قلبم بشکنه خسته شدم از بس قلبم شکستو سکوت کردمو خندیدم
فقط دعا کن که شنبه بیاد بگه همه اینا یه سوتفاهم بوده و منم دوست دارم من که خیلی دوست دارم اینو از زبونش بشنوم 🙁

hani گفت:

میدونی چیه سیما من دارم از اینم میسوزم که من فقط دارم به چای خوبی ه کردم میسوزم نمیدونم چرا اینجوری که هرکسی خوبی کنه ضربشو میخوره

SIMA گفت:

هیچی عزیز خوبی?

SIMA گفت:

انشاء الله درست میشه گلم نگران نباش

unknown گفت:

سلام به همه . خوبین یا نه ؟
به قولم عمل کردم اومدم یه سر بزنم .
چه خبرا ؟

hani گفت:

مرسی سیما آبجی فقط برام دعا کنید همین

hani گفت:

سلام داداش خوبی چه عجب
داداش من اصلا خوب نیستم داداش توروخوا کمکم کن رابطم داره با عشقم بهم میخوره دادا دیگ بلایی نمونده که سر خودم نیارم من خیلی عوض شدم دیگ مثل قبل نیستم 🙁

hani گفت:

توروخدا برام دعا کنید شنبه بیاد بگه همی اینا یه سوتفاهم بوده اون حرفایی رو بگه که دوست دارم بشنوم خیلی سخته بعد از دوهفته ندیدنش و عذاب کشیدن من بفهمم دوستمو و دوستش دارن سعی میکنن مارو از هم جدا کنن حالا الان نمیدونم چیکار کنم دارم عذاب میکشم من بهش احتیاج دارم میخوام باهاش حرف بزنم

hani گفت:

دااش محمد چرا دیدگاهارو انقد دیر تایید میکنی ؟؟
حداقل چقد طول میکشه کخ دیدگاها تایید شه ؟؟؟

Mohamadreza Mc گفت:

حداکثر ۵ ساعت الا ۸ ساعت

hani گفت:

اووووووووووووووووو
داداش چرا انقد دیر خوب یذره زود تاییدش کن دیگ دااش ما الان مشکل داریم خودت که داری میبینی که داداش
ولی الان زود تایید کردیا
راستی داداش محمد خوبی خیلی کم ج دیدگاهارو میدی خبری ازت نیس

Mohamadreza Mc گفت:

تعداد دیدگاه ها زیاده .
منم نمیرسم همه را ج بدم

Unknown گفت:

عع چرا هانی جان؟ چی شد یهو؟ گفتی خوبه رابطتون که. چیکار میتونم واست بکنم هانی جان؟

hani گفت:

داداش کیوان دارم دیوونه میشم اره میگفتم ولی الان دیگ نیس داداش دوست خودمو و خودش باعث بهم خوردن رابطمون شدن داداش همش الکی رفتن چرت و پرت گفتم حالم خیلی بده بهت احتیاج داشتم بگو چیکار کنم داداش توروخدا ؟؟؟
چیکار کنم که دوباره مثل روزه اولش بشه من بلایی نمونده که سره خودم نیوردم

بارانا گفت:

هانی جون خوبی از خودته منم مثل دوست خودت بدون عزیزم

بارانا گفت:

فدای تو سیمای عزیزم قربون دل مهربونت بشم منم خیلی دوست دارم
هریه دونه اشکت حالم و بد می کنه واسه همینه این چند روزه حتی حوصله خودمو ندارم

hani گفت:

مرسی بارانا جون ممنونم منم تورو مثل دوست خودم میدونم
ولی میدونی بارانا جون حالم خیلی بده احتیاج به کمک و راهنمایی دارم اصلا حالو حوصله ی هیچکسیو ندارم همه بهم میگن خیلی عوض شدی
خوب چیکار کنم فکرو خیال اونه که منو عوض کرده الانم که داره رابطمون بهم میخوره از همیشه داغون ترم

unknown گفت:

هانی من فکر کردم چی شده که اینقدر بی تاب شدی !!!!!!
اینقدر الان و بعد پشت سرتون حرف میزنن که نگو و نپرس
هر کس دوتا عاشقو ببینه از حسادت هر کاری میکنه رابطرو بهم بریزه ولی شما دو تا خودتون باید درک کنید شرایطو و با هم حرف بزنین و اهمیتی به حرفای پشت سرتون ندین
اگه بخواین اینقدر راحت تحت تاثیر قرار بگیرین که در اینده هیچی به هیچی

hani گفت:

داداش میدونم که خیلیا هستن بخاطر اینکه حسودی میکنن سعی میکنن رابطرو بهم بزنن ولی داداش اون اومد بحث کاتو پیش کشید اون ختی بامن حرفم نزد چیکار کنم اگر باهاش حرف یزنم بازم یه چیزی ولی اون اونموقع حاضر نشد با من حرف بزنه
داداش بگو چیکار کنم از دلش دربیارم

unknown گفت:

هانی تو ام سعی نکن هی ازش بخوای یا پیش قدم بشی .
پسر باید دنبال دختر باشه نه دختر .
بهش جدی بگیر یکم تا بدونه شرایط چجوریه و چیکار باید بکنه

unknown گفت:

وا تو که کاری نکردی بخوای از دلش در بیاری .
هانی تو نباید اینقدر سریع بری دنبالش و منت بکشی که . جای دختر پسر عوض شده انگار .
تو دختری نباید وا بدی که . بزار اون بیاد جلو بزار اون عذرخواهی کنه .
تو با این کارت خیلی داری اشتباه میکنی
نباید فقط به خاطر اینکه دوسش داری شرایطو عوض کنی
اگه واقعا دوستت داشته باشه یه روزم دووم نمیاره و خودش میاد جلو
پس اگه کمک منو میخوای من نظر اینه و میدونم که راه درست همینه
ولی بازم همه چی به خودت بستگی داره

SIMA گفت:

فدات بارانا جان تو غصه نخور عزیزدلم ..
دلم واسه فرهاد یه ذره شده تو چی???

SIMA گفت:

هانی جون واقعا متاسفم که کاری از دستم برنمیاد برات انجام بدم واقعا شرمنده انشاءلله همه چی درست میشه گلم خودتو ناراحت نکن ?

hani گفت:

نه داداش من به تو خیلی اعتماد دارم تو کسی هستی که منو راهنمایی میکنی ولی داداش متاسفانه باید بهت بگم دیگ هیچی بین منو و اون نیست یعنی دوباره شکستم همه چی بین منو و اون تموم شد الانم اومده میگه که من از دوستت خوشم اومده داداش من چی بگم دیگ هیچ حرفی ندارم فقط شکستمو خیلی داغونم داداش

unknown گفت:

من بهت گفتم اگه واقعا همو دوست داشته باشین میفهمین و تو گفتی که ما همو دوس داریم و اونم منو دوس داره .
ولی الان معلوم شد که نتونستی بفهمی واقعا دوستت نداشته
پس یعنی الان همه چی تمومه ؟ اگه میتونم کمکی بکنم بهم بگو هانی

بارانا گفت:

به این عشقایی که یه مدت میان تو قلبت بعد هم جاشونو با یکی دیگه عوض میکنن چرا دل خوش میکنی؟!
اگه من پسر بودم با هیچ یک از دوست دخترام ازدواج نمی کردم

بارانا گفت:

اندازه تموم ستاره های امشب اینقده دلم براش تنگ شده نامرد مثلا دخترشم
می خواد مهندس شه آقا بهترین کارو داره انجام میده و تا به عشقش نزدیک تر بشه

SIMA گفت:

اره ناسلامتی همسر منم هست یه حال واحوالی نمیپرسه ولی با تموم دیوونه گیاش خیلی دوسش دارم …ولی خب اونم مشکلات خودشو داره بعد تصادفش تازه خودشو پیدا کرده قربونش برم ?

Unknown گفت:

آره خب بارانا درسته یه سری ها فقط ادعا دارن که عاشقن ولی تا یه چیزی میشه سریع قائم میشن یا میزنن زیرش.
ولی خب به هر حال یه سری هم هستن که…..
ولی خب بازم نظرت خیلی وقتا درسته و هممون دیدیم از این داستان.
اینایی هم که فکر میکنن داستانی که دارن پایانش خوشه نمیدونن که پایان خوش ها داستان‌هایی هستن که هنوز تموم نشدن

hani گفت:

سیما آبجی دستت دردنکنه نه بابا این چه حرفیه
آبجی سیما فقط برام دعا کنید که رابطمون بهم نخوره فقط دعا کنید که از هم جدا نشیم بخدا خیلی دوسش دارم نمیتونم فراموشش کنم

hani گفت:

داداش کیوان من خودمم نمیدونم گیج شدم امروز باهاش صحبت کردم داداش خیلی ازم ناراحته قسم میخورد میگفت من دوستتو برا دوست خودم میخواستم میگفت اگه باورت نمیشه بیا بریم از رفیقم بپرس بعد سرش داد زدم گفتم که بخئدا من دوست دارم بعد دستمو فهمید گفتش که ببینم منم وقتی بهش نشون دادم سرم داد زد بعد بهش گفتم اون دوستش که رفته درمورد من به اون چرت و پرت گفته بهش گفتم نامردی اگه فردا اون دوستتو نیاری جرعت داره بیاد این حرفارو جلو خودم بزنه
گفت باشه فردا میارمش بعد بهش گفتم چیکار میکنی به پام میمونی یا نه گفتش که اره
الان من گیج شدم داداش از یه طرفم دوستم چرت و پرت میگه نمیدونم چیکار کنم

hani گفت:

بارانا جون حق باتو ولی من دوسش دارم چیکار کنم من اصلا به هیچ چیز دیگ فک نمیکنم فقط میخوام کنارم باشه
اره میدونم شاید بگین دیوونس ولی بخدا دوسش دارم

hani گفت:

داداش کیون دستت دردنکنه که کنارمی و درکم میکنی داداش نمیدونم کاری از دستت برمیاد یانه ولی من یکیو میخوام که بره بهش بگه ونی که من چقد دوسش دارم بدون اون دیوونم نمیتونم بدون اون نمیکشم …..
نمیدونم داداش نمیدونم
هیییییییییییییییییییییییی

بارانا گفت:

اهوم
یادته اولا اصلا دم نمیزد هیچی نمی گفت عجوبه ای بود

SIMA گفت:

اره ولی بعدش صمیمی شدیم و باهم دیگه دردو دل میکردیم چ روزایی بود الانم هست

Unknown گفت:

هانی جان وقتی کسی رو دوس داری خودت باید بهش یه جوری بگی نه اینکه کسی رو واسطه کنی چون با اینکار ضعفتو نشون میدی.
بهت گفتم تو این راه باید قوی باشی و نترسی. اگه بخوای با هر اتفاق کوچیک سریع بری قائم شی که نمیشه. باید بجنگی براش و برای رابطتون البته اگه اونم همینطوری باشه. خودت باش هانی جان و حرف دلتو بهش بگو اگه واقعا بخوادت چشمشو رو هر حرفی و چیزی میبنده و حتی اگه تو اشتباه کنی بازم طرف تو رو میگیره.
این چیزا که عشقه وگرنه دوستت دارم گفتن دیگه تیکه کلام همه شده. هر وقت یه کاری واسش کردی و مثل راز تو دلت نگه داشتی. هر موقع ناراحت بودی ولی جلوش خندیدی تا اون ناراحت نشه. هر وقت از دور مراقبش بودی تا یه وقت کج نره. این موقع هاس که عاشقی

hani گفت:

داداش من خودم بهش گفتم که دوسش دارم با هم آشتی کردیم یعنی اصلا واقعی قهر نکرده بودیم اون فقط اونموقع عصابش خورد بوده اون حرفارو زده بود بهم گفت اونموقع که این حرفارو شنیده بودم انقد حالم بد بود که مجبور بودم اینکارارو کنم
اون اصلا از اون دوستم بدش میاد فقط بخاطر اینکه حرص منو دربیاره دوستمو انداخته بود وسط از یه طرفم برا دوستش میخواست
اون دوستشم که رابطه مارو بهم زده اون اومد گفتش که به منم اومدن اینجوری گفتن منم از هیچی خبر ندارم گفتش که خودم خراب کردم خودمم درستش میکنم
داداش من خیلی جنگیدم خیلی بخاطرش جلو همه وایستادم ….داداش م اینکارایی که میگیو بیشتر اوقات انجام دادم ولی بعضی اوقات واقعا نراحت بودم اومده بهم گفته که چیشده چرا ناراحتی
داداش تو هنوزم شک داری که من عاشقش نیستم ؟؟؟
داداش موضوع اینجوری شد یعنی بیشتر تقصیرا گردن دوستای خودم بوده نه دوست اون

unknown گفت:

نه هانی شک ندارم ولی یه چیزی هست و اونم اینه که تو به عنوان یه دختر باید بتونی شرایطو کنترل کنی و اکثر وقتا تو بگی چیکار کنید ولی من اینو توی تو نمیبینم . منظورم اینه بعضی وقتا کاملا جدی باشی تا ازت حساب ببره نه اینکه هی بخوای لوسش کنی . نمیدونم منظورمو فهمیدی یا نه بازم به خودت بستگی داره

hani گفت:

دادش کیوان میدونم چی میی داداش خداییش بعضی وقتا کارایی رو که میگم نکنو نمیکنه
دادا من بعضی اوقات انقد جدی میشم که ازم میترسه حتی دوستشم بهم گفت اخلاقتو درست کن بقیش بامن
داداش من آدمی نیستم که بخوام کسیو لوس کنم
داداش این چه حرفیه میدونی من چقد به کنک تو احتیاج دارم ینی من امیدم به تو هس

hani گفت:

داداش تو چخبر امتحان های خانومت تموم شد ؟؟؟
چیکار کردی بالاخره باهاش حرف زدی؟؟؟
راستی داداش ولنتاین نزدیکه ها براش چی میخوای بخری ؟؟

hani گفت:

ولی داداش کیوان نمیدونی من تو این دوسه هفته چقد داغون و نابود شدم چه بلاهایی که سر خودم نیوردم
وقتی فهمید خیلی دعوام کرد
داداش تو از همه موضوعات من خبر داری خودتم پسری میشه بگی که دوسم داره ی ن ؟؟
راستشو بگو کیوان

unknown گفت:

اره امتحاناش که تموم شد آخرای ماه دی .
نه حرف که نزدم چون میخوام تا بعد کنکورش صب کنم .
اره ولنتاین که نزدیکه تولدشم ۱۳ بهمن بود کلی براش هدیه خریدم حتی تو این سال ها هم برای هر مناسبتی براش کادو گرفتم نگه داشتم و بعد کنکورش همه رو یهو بهش میدم . اتاقم دیگه پر شده .
هانی جان این که میگی بگم دوستت داره یا نه و اینکه من باهاش حرف نزدم سخته .
چون من داستانتونو از زبان تو فقط شنیدم و بهت حق میدم . باید ببینی اون نگاهش به این داستان چیه .
برا همین نمیخوام چیزی بگم که یه وقت اشتباه باشه و دلت بشکنه .
امیدت هم به خدا دوم به خودتون باید باشه هانی جان . من که کسی نیستم . فقط یکم تو این ماجرایی که میگی تجربه دارم و تنها فرقم با بقیه اینه بقیه وقتی یه چیزی میبینن رد میشن ولی من همه تلاشمو میکنم کمک کنم به بقیه اگه بتونم .

SIMA گفت:

هانی خوبی?

دنیز گفت:

سسسلللاااامممممم عاشقایییی ممممنننننن ییییهههه. خخخبببلرررر خوب

SIMA گفت:

من دارم دارم ذره ذره آب شدنتو تو کلمه هات میبینم شاید مسخره بنظر بیاد ولی من میفهمم چی میکشی ?

دنیز گفت:

سیما اون گودزیلا بخلاخره گفت عاشقتم منم گفتم بچه پررو لوس ولی یه مدت حس میکنم امیر کابوس بوده نمیدونم چرا جدیدا نمیتونم دیگه جدا بخوابم یا اینکه با هاش بد رفتاری کنم دوست دارم همه لباسم ست کنم باهاش مدرسه هم فقط موقع امتحان میرم چون دیگه لباس مدرسم اصلا تنم نمیره راستی یه ورزش بهم پیشنهاد کنید تا دو هتهای لاغر شم از ۶۸ برسم به وزن خودم۵۱کیلو

دنیز گفت:

دلم براتون تنگ شدهه بوده

hani گفت:

خو داداش امتحاناش تموم شده برو باهاش حرف بزن و برا کنکورش بهش امید بده که فک نکنه تنها نیس و تو همیشه کنارشی
خوشبحال خانومت داداش خوب پس یه عالمه میخوای بهش کادو بدی خوبههه
اره داداش حق باتو هس آدم نمیتونه قضاوت کنه
نه بابا این چه حرفیه داداش
داداش من امیدم به خداست ولی بغعضی اوقات خدا ادمو ناامید میکنه
اااا داداش این چه حرفیه میدونی تو چقد تونستی بهم کمک کنی اره واقعا بعضی از آدما مثل تو به آدم کمک میکنن منم همینجوریم داداش ولی بعضی از آدما نه تنها به آدم کمک نمیکنن بلکه مسخره هم میکنن
میتونیییییییییی داداش تو میتونی به همه کمک کنی
راستی داداش میشه بگی اسم خانومت چیه ببخشیدا اگه فضولی نباشه ؟؟؟

hani گفت:

آبجی دنیزخوبه که خوشحالی چه خبره خوبی آبجی دنیز؟

hani گفت:

هی بد نیستم آبجی سیما تو چی خوبی ؟؟
مرسی
آبجی سیما که درکم میکنی آبجی شاید مسخره بنظر بیاد ولی خیلی دوسش دارم نمیدونی آبجی تو این دوسه هفته چی کشیدم آبجی یعنی هیچکس نمیدونه

unknown گفت:

اره واقعا یه سری علاوه بر اینکه کمک نمیکنن حتی سد راهت میشن و مسخرت میکنن .
خداروشکر حداقل من اینجوری نیستم .
نه هانی جان اخه من با خودم قرار گذاشتم تا بعد کنکورش نرم جلو تا حواسش پرت من نشه . درسته شاید بگی اگه اون نخوادت چی . ولی خب حتی اگه اون دوسم نداشته من که دارم . میشم عین یه محافظ که هر لحظه مراقبشه مثل الان و تا ابد . راستش شاید فک کنی من ادم خوبی ام ولی حقیقت ماجرا این نیست . من خیلی کارا کردم که درست نبوده ولی هیچ وقت به کسی آزاری نرسوندم .
از سختی های زندگی ناراحت نباش هانی ، خدا به بنده هایی که بیشتر دوسشون داره بیشتر سختی میده . اگه سختی نداشتی و زندگیت روال بود بدون یه جای کار میلنگه . این درد و سختیاس که طاقتتو میبره ولی باز کم نمیاری . مثلا همین من اگه چهار سال از خانومم دور نبودم فک نمیکنم همین قدر عاشقش میدم که الان هستم
هر روز زندگیت دنبال اون اتفاقه بد باش که جلوش وایسی و در عین حال با بودن با عشقت لذت ببری . نه اینکه ترس از دست دادنش لذت داشتنشو ازت بگیره
نه بابا فضولی چیه ، اسم ملکم معصومس .

دنیز گفت:

سیما چیشده

SIMA گفت:

چ جالب داداش کیوان تولد عشق منم ۱۲ بهمن بود

SIMA گفت:

خیلی خوشحال شدم عزیزم تا الان کوجا بودی پس دنیز??دلم برات تنگولیده بود

SIMA گفت:

منم بد نیستم گلم میگذرونیم دیگه چ کنیم

SIMA گفت:

نمیدونم دنیز ولی حالم خیلی بده چند روزیه که قلبم بد جور درد میکنه?

hani گفت:

ای جان ابجی دنیز بالاخره با سعید خوب شدید دیدی گفتم که اون دوست داره خوب خداروشکر
حالا بابای بچه اسمشو چی میخواد بذاره؟؟
دله مام برات تنگ شده بود آبجی دنیزززززز

hani گفت:

آره واقعا داداش نمیدونم چرا بعضیا اینکارارو میکنن واقعا با اذیت کردن دیگران چی بهشون میرسه
آها داداش پس یکم دیگ صب کنی امتحاناشم تموم یشه دیگ میتونی راحت بری پیشش
داداش اگ تو واقعا ازش مطمعنی که دوست داره پس من هیچی نمیتونم بگم ایشالا باهم خوش باشید
ولی داداش بعضی اوقات آدم نمیتونه جلو سختیا وایسته چون بغضی از سختیا آدمو از پا درمیارن
فقط دعا کنید که ما پیش هم بمونیمو هیچکس نتونه مارو از هم جدا کنه

دنیز گفت:

اسمشو میزاریم طوفان

SIMA گفت:

خیلی اسم خوشگلیه گلم

عرفانه گفت:

اولش رو خیلی دوست دارم 🙁

?سلطان رپ خوان ها مهراب? گفت:

خوبه ولی به مهراب نمی رسه

بارانا گفت:

سلام بچه ها
دنیز عزیزم خودتو لاغر نکنی دختر نابود میشی اسمشم خییییییییییلی خوشگله طوفان فندقی همیشه سالم باشه زیر سایه مامان باباش بزرگ شه
سیما عزیزم بیا یه مدت وبیخیال باش برا خودت زندگی کن کارایی که دوست داری انجام بده و جاهایی که دوست داری برو شاید بهتر شدی
هانی عزیزم گفتم که نمی تونم هیچ کدوم از شماهارو اونجور که می خواید درک کنم تنها کاری که می تونم برات بکنم دعا برای رسیدن به عشقته
آقا کیوان دقیقا شبیه فرهادین شما نه سیما؟

SIMA گفت:

اره ولی هیچ کس فرهاد من نمیشه

بارانا گفت:

آره بابا فرهادتو که تکه

SIMA گفت:

معلومه که تکه عشق من ❤❤خخخ

بارانا گفت:

علیک دنیزم چه خبر؟

الناز خانوم خانوما گفت:

من چی بگم ک دو سال پیش با هم چت میکردیم از عشقش بهم میگفت منم شبا فقد گریه میکردم.با هزار جور بدبختی اینو عشقشو(ک رفیقم میشد?)رو به هم رسوندم.کارش که جور شد راهشو کشید رفت.الان دوسال از اون ماجرا میگذره.رفیقم(همون ک گفتم)میگه هیچ سراغی ازم نگرفته
خیلی نامرده
میگفت تو مثل آبجیمی ولی بعد دوسال حتی نگفته آبجیم زندس یا مرده

SIMA گفت:

وای سلام عاشکیم نخبر چیکارا الیرسن??

SIMA گفت:

وااای خخخخخخخخ ترکی فارسی قاطی شد ?

SIMA گفت:

منم درست مثل تو الی جون

بارانا گفت:

یعنی شما عند دیوانگی این
آدم تاقبل ازعاشقی که میدونه داره چیکار می کنه حالا بعدش مجنون میشین قبلش که مشکل عقلی نداشتین ازمعایبش باخبر بودین نگین یه دفعه شد که دروغه
خدایا خدایی شکرت

بارانا گفت:

سیما تایید نکن که میام میزنمت توهم ازاین قائده مستسنا نیستی

دنیز گفت:

سسسللللاممممم بنده اومدم ولنتاین چطور بود خوش گذشت

hani گفت:

وای الناز میدونم سخته ولی خو باید فراموشش کنی دیگ فهیدی که اون ن تورو میخواسته نه دوستتو پس بیخیالش شو اینجوری خیلی بهتره

hani گفت:

بارانا آدم وقتی عاشق میشه دیگ به عواقبش فک نمیکنه که ممکنه بعدن چه اتفاقای بیفته میدونی چیه شاید چون تو هنوز عاشق نشدی مرو درک نمیکنی شاید اصلا تو دلت بگی اینا چقد دیوونن ولی میدونی آجی عشقه وقتی قلبتو به یه نفر میدی دیگه اختیارش دسته خودت نیست و این خیلی خیلی سخته

hani گفت:

سلام دنیز جون چطوری خوبی فندق چطوره آقا سعید چطوره
آره ولن خیلیییییییییییییییییی خوب بود خیلی خوش گذشت
به تو چی بره تو خوش گذشت ؟؟؟؟؟

unknown گفت:

سلام به همه خوبین ؟ چه خبرا ؟ اوضاع چطوره ؟

SIMA گفت:

بارانا این کلمه اخریتو نفهمیدم?

SIMA گفت:

وای سلام عشقم چطور مطوری خوبی فندق چطوره بزرگ شده ? ولنتاینم که نگو من کادو خریدیم براش ولی اون نه ? راستی کسی میدونه ولنتاین ینی چی ?من که میدونم میخوام ببینم شمام میدونید یا نه خخخخخ معنیش و ماجراش خیلی باحاله خخخخخخ

SIMA گفت:

هانی جون چخبرا خوبی اوضات با عشقت چطوره?

SIMA گفت:

مرسی داداش کیوان شما خوبی همسر گرامیتون خوبن?

unkown گفت:

راستش من که نمیدونم دقیقا خوبه یا نه . ولی از دور که میبینمش خوب به نظر میرسه ولی خیلی دلتنگه .
شما خوبی سیما جان ؟ نه نمیدونم ولنتاین معنیش چیه ؟ میگی یعنی چی ؟

دنیز گفت:

فندوق خوبه
سیما
باراناراستمیگه قبل ا ز عاشق شدن میدونستیم احتمال همه چی وجود داره
افراد زیادیم اطرافمون بودن که از اونا باید عبرت میگرفتیم

دنیز گفت:

ولنتاین در عوض شیش نفر برا تو بارانا خریدن
مزھ داد گوشیارو گذاشتىم خونه بعد بی اطلاع ۶ نفرى جیم شودیم تا ۹ شب صبحشم رفتم مزار ھمین

بارانا گفت:

ولنتاین از جدایی دوتا یهودی یا یونانی بود فکرکنم

بارانا گفت:

یعنی تو هم از اینا جدا نیستی برای تو هم صدق میکنه

بارانا گفت:

فدای تو دنیزم خوبی خانم ؟عشق خاله چطوره؟دوستات چطورن؟آقا سعید خوبه رابطش باهات چطوره؟

بارانا گفت:

من که بعداز ولن فهمیدم روز قبلش ولنتاین بوده
عشق نداشته باشی همینه دیگه

SIMA گفت:

ممنون عزیز منم بد نیستم میگذرونیم دیگه …. بنا به اصرار مکرر شما عزیزان چشم بهتون میگم ولنتاین ینی چی خخخ ولنتاین نه کلمه فارسیه نه انگلیسیه و نه خارجی ولنتاین کلمه ترکی است شاید باورتون نشه ولی واقعا ترکیه خخخ اون قدیما یه دختری بود به اسم سکینه قرمزی گل که یه پسری هم به اسم ولی عاشق سکینه قرمزی گل میشه ولی پدر سکینه اونو به ولی نمیداده بعد از کلی اصرار و فلان و اینا پدر سکینه راضی به ازدواجشون میشه و همه روستاهم که از این ازدواج خوشحال بودن و اون روز میگفتن ولینین تویی دی (ینی عروسیه ولی است) و همه اهل روستا اون روز رو جشن گرفتن و از این قرار شد روز عشق روز ولن تاین ینی روز عروسی ولی خخخخخ جالب بود نه شاید باورتون نشه ولی حقیقته

SIMA گفت:

امروز نامزدم بهم یه کادو داد ولی میگفت کادو ولن تاینت نیست اونم چی بود کادو حدس بزنید??

SIMA گفت:

حماقت??!!!!
بارانا ینی عاشقی من حماقت بود?
اهنگ سامانو میگوشم حماقتشو ?

دنیز گفت:

دلم یه ذره شدھ بود فندوقم بزرگ شده منم خرس پاندا

بارانا گفت:

چی بود سیما؟
عه بگو دیگه

بارانا گفت:

نمی دانم و ازندانستن بسی رنج میبرم سیما گلی

بارانا گفت:

فدای دلت دنیز خخدارو شکر که جفتتون سلمید بعد از بارداریت لاغر میشی غصه نخور
چقدر کم پیدایی عزیز؟

SIMA گفت:

خخخخخ چاق شدی دنیز?? اشکالی نداره تو فقط بخور خخخ

دنیز گفت:

سیما نخند دیگه خودم لباسامو میبینم داغم تازه میشه گریه ام میگرھ اخھ دیگه نمیتونم بپوشم سعید بهم میخنده میگه کوپل

بارانا گفت:

کوپل اون تو شکمته ها؟

hani گفت:

سلام داداش کیوان خوبی من که اصلا خوب نیستم اوضاع خیلی بهم ریختس اصلا حالم خوب نیس
تو چی تو خوبی خانومت چیکار میکنه
بالاخره کی میخوای بری باهاش حرف بزنی
راستی داداش یه مدت نبودی؟؟؟

hani گفت:

سلام آبجی سیما خوبی؟/
نه آبجی سیما خوب نیستم چندروزه اوضاع بدجوری ریخته بهم خیلی عصابم خورده حالم خیلی بده
اوضاعم با عشقم خوبه خدارو خیلی خیلی شکر ولی بازم برام دعا کنید که هیچکس نتونه مارو از هم جدا کنه

hani گفت:

سلام آبجی دنیز خوبی فندق چطوره واییییییییییی
راستی آببجی دنیز کادو ولنتاین از آقا سعید چی گرفتی؟؟
راستی رابطت باهاش خوبه یا هنوزم باهاش لجبازی میکنی؟؟؟؟

hani گفت:

بارانا جان راستش من یه سواله فنی دارم اینم اینه که مگه میشه آدم عاشق نشه
بارانا تو چندسالته
من میگم شاید تو عاشقه یه نفر هستی که نمیخوای بگی نمیدونم شایدم عاشق نشدی خخخخخخخخخخ
ولی واقعا میخوام بدونم تو تاحالا عاشقه کسی نشدی یا از یکی خوشت نیومده؟؟؟

unknown گفت:

عه چرا چی شده مگه هانی جان ؟
خانومم که والا هیچی فعلا درگیر درسشه منم منتظرم تا بعد کنکورش برم جلو .
اره درگیر دادگاه و اینا بودم نتونستم بیام سایت

دنیز گفت:

مگه میشه مالجبازی ولنتاینم نکنیم مذچ مخصوصا ریختم روش

دنیز گفت:

مگه میشه ما لجبازی نکنیم مخصوصا امروز یه پارچ اب ریختم روش ولنتاین یه خرس با یه دستبند همین

بارانا گفت:

هانی جونم عزیزم من ۱۶ سال و ۸ روزمه
نه بخدا سیما میدونه حتی وقتی تو وبش خصوصی حرف میزدیم من چیزی بهش نگفتم من چیزیو پنهون نمیکنم همه چیرو میگم خیلی هاهم هستن که تواین سن عاشق نشدن
از شخص خاصی خوشم نمیاد کسی پیدانشده که با اخلاقش جذبم کنه اصلا من عجیبم اخلاقام ضد نقیضه
الان زوده هنوز کو من نابود میشم تابهش برسم که دلتون آب یه حالی میده عاشق نباشی اما بعضی وقتا تنهایی ها هم خیلی سخته امامن ازپسش بر میام

بارانا گفت:

حالا بلوف که من از پسش بر میام اما خب چی بگم وقتی کسی منو که هیچ حرفی رو به دل نمیگیرم و اصولا به روی خودم نمیارم که ناراحتم ناراحت کنه اون موقعست که احساس تنهایی میکنم اما گذرا
عاشقی هم عالمی داردا خوش باشید قنارایان عاشق

SIMA گفت:

ممنون هانی منم بد نیستم شکر خدا باش عزیز دعا میکنیم

SIMA گفت:

کدوم قناری بارانا حالت خوشه ها من حتی برگ چغندرم نیستم چه برسه به کبوتر و بوقلمون و قناری و بلدرچین و اینا ?

hani گفت:

ای بابا داداش چی بگم نمیدونم چرا واقعا چرا بعضیا اینکارارو میکنن واقعا چی میرسه بهشون وقتی دوتا عاشقو از هم جدا میکنن نمیدونم والا
داداش بخدا من اونو خیلی دوسش دارم خیلییییییییییییییی
ای بابا داداش ایشالا درساش زودتر تموم بشه تا بتونی بری پیششو باهاش حرف بزنی
داداش بنظرت من چجوری میتونم یه بهانه جور کنم تا بتونیم باهم راحت حرف بزنیم ؟؟؟

hani گفت:

خو آبجی دنیز کادوهای ولنت که خوبه حالا بگو ببینم تو چی خریدی براش
آره خوب لجبازیم نمک زندگیه ولی خوب اینم میدونم که شما عاشق همید

hani گفت:

چرا آبجی سیما چیشده ؟؟

hani گفت:

خخخخخ
آبجی بارانا اگه الانم عاشق نشده باشی مطمعن باش بالاخره یه روزی عاشق میشی
میدونی آبجی بارانا شاید الان حاله مارو درک نمیکنی و شایدم حتی مسخره کنی
ولی اگه یه روزی عاشق بشی میفهمی که عاشقی چه حاله خوبیه البته ……..

SIMA گفت:

دیشب دیدمشون…..

دنیز گفت:

ھانى من سعید دوس ندارم عاشقشم نیستم بلکه متنفرم ھستم

دنیز گفت:

داداشی کنکورشو ا یشالله خانومی ھر چه زود تر بده بعدش بهم برسید

سوگند گفت:

کسى نیست نجاتم بده دار م از دلتنگی میمیرم میدونید اینکه در کل ۳ متر فاصلتون نباشی اما قد دنیا فاصله داشتھ باشید مگھ من چند سالمه اخ

سوگند گفت:

سخته زندگیت تو زندگیت نباشه

unknown گفت:

به نظرمن فقط از روی حسادت این اتفاق میفته . وقتی میبینن دو نفر حاضرن هر کاری واسه هم بکنن خب طبیعیه خیلیا حسادت کنن و حالا یه سری میشن سد راهت ولی به نظر من این خوبه . وقتی حسود یا دشمن داری یعنی یه جایی یه کاری کردی که بهترین بودی .
هانی جان راستش من نمیدونم که شرایط تو و خانوادت یا اون چجوریه که بگم چیکار کنی . نمیدونم منظورتو از راحت حرف زدن فهمیدم یا نه ولی اگه منظورت اینه که مثلا خودمونی تر باهاش حرف بزنی بهترین راه رفیق بودنه . در کنار خانوم بودن رفیقش باش ولی نه در حدی که جلوی تو لوده بشه . ولی خشک هم نباش چون ممکنه یکی یه جوری هواییش کنه . نمیخوام بترسونمت ولی برا خودمم خیلی اتفاق افتاده .
مثل همین الان که ازم شکایت کردن دوهفته با بدبختی درگیر دادگاه بودم فقط به خاطر کارای خودشون .
دنیز خانوم خیلی ممنون از دعاتون واقعا نیاز دارم به دعا همتون
ایشالله شما هم خوشبخت باشی در کنار شوهرت ولیاینجوری که تعریف کردی ازش نمیدونم حالا واقعا دوسش نداری یا ناز میکنی براش ولی به هر حال اگه دلت باهاش نیست البته ببخشید رک میگم اخه امید الکی دادن کار رو خراب میکنه ، خوشبخت نمیشی اگه دوسش نداری ، بچه و اینا بهونس . باید بکشن این پدر مادرایی که میگن به خاطر بچه باهاتم . ای خدا

hani گفت:

داداش کیوان من خیلی دوسش دارم خیلی
مثلا منظورت از شرایظ چیه ؟؟؟
من باهاش خیلی راحتم خیلی همه چیو بهش میگم حتی اونم میگه
میدونی چیه داداش من اگه بخوام با هرکسی سرد باشم میتونم ولی با اون نمیتونم سرد باشم اصلا نمیتونم

hani گفت:

آبجی سیما کیارو دیدی ؟؟؟
:(((

hani گفت:

آبجی دنیز هیچوقت به خودت تلقین نکن که ازش متنفری چون تو اگه خودت بخوای میتونی عاشقش باشیو باهم خوشبخت شید
تا اونجایی که من فهمیدم اون تورو دوست داره و تموم سعیشو داره میکنه که زندگیتونو خوب کنه و تورو عاشق خودش کنه پس توهم عاشقش باش چون بچه اون تو شکمته و یه عمر میخواید باهم زندگی کنید اگرم قبلنا چیزی بوده تموم شده پس توهم سعی کن که فراموش کنیو به آینده فکر کنی
به خوشبختی خودتونو اون فندقی که تو راهه
آبجی دنیز تو میتونی سعیدو دوست داشته باشی اگه خود بخوای پس خواهشا اینو از خود بخواه که سعیدو دوست داشته باشیو عاشقش باشی

hani گفت:

چرا سوگند جون چیشده آبجی ؟؟
اگه منو به عنوان آبجیت قبول داری موضوعو بگو که چیشده شاید من یا بقیه آبجیا و داداشم بتونیم کمکت کنیم عزیزم

سوگند گفت:

یکی رو دوست دارم عینسگ یکسالونیمم باهم بودیم چون ھمسایھ روبروى ماست ھرروز میبنمش تازه پارسال فھمىدم وقتی کلاس شیشم بودیم دوستم باھاش رابطه جنسی داشتت طرف بهم گفت نگرد باش طرفمم اسمش فرشید بود الا ن دوسال جددا شودىم ولى ھروقت یبىنیم ھمو من گریم میگره اونم تو چشام زل میزنه ھفته پیش که دیدمش اونقد وایستاد کھ من برم توخونه

بخدا خیلی عذاب داره دیدن کسى که عاشقشى ھمه میگن شده پسرى که شمارشو ھمه دارن ھمیشه میگفتم خودکشی کنم چى کار میکنى میگفتت میزنم زیر گوشت

unknown گفت:

خب پس اگه باهاش راحتی که مشکل کجاس هانی جان ؟
سوگند خانوم درسته عاشقی و بهت حق میدم ولی خب اینو میدونی که طرفت لاشیه و مطمعنا نمیتونه مردی باشه که وقتی اشکت اومد دستشو رو صورتت بکشه .

@mir@li گفت:

به تاوان دله شکسته ام ، هزاران دل را خواهم شکست،
گناهش پای دلی که ، دله ساده ام را شکست،،،،!!!!

وقتی تنها شدم ، تازه فهمیدم قصه ی مادربزرگها راست بود ،
همیشه یکی بود ، یکی نبود … !!!!

دستات ماله هر کی باشه ،،،
بازم چشات دنباله منه،،،!!!

hani گفت:

سوگند جون خوب با این اتفاقایی که افتاده پس نمیتونی اونو به عنوان فردی که دوسش داری قبول کنی میدونم دوسش داری ولی خوب اون یه لاشیه و کسی نیست که فقط با تو باشه پس فراموشش کن عاشقه یکی دیگ شو
اصلانم جلوش گریه نکنو نقطه ضعف نشون نده انقد وقتی اونو میبینی محکم باش که فک کنه تو از سنگیو اصلا برات مهم نیس

hani گفت:

داداش خداروشکر رابطمون خوبه ولی خیلی میترسم از اینکه از هم جدامون کنن از اینکه …..
داداش میدونی چیه ناظمه مدرسمون موضوعه دوستمو فهمیده بخاطر همین میترسم به مامانم بگه
ولی اون خودش میگه اصا نگران نباش هیچی نیس الان نمیدونم چیکار کنم

hani گفت:

راستی سوگند جون میشه بگی خودتو اون طرف چند سالتونه ؟؟؟

سوگند گفت:

نمىدونم

دنیز گفت:

سلام

hani گفت:

سلام آبجی دنیز خوبییییی

unknown گفت:

هانی جان اصلا نگران نباش از این قضیه . ناظم و مدیر و هر کسی اگه بفهمه به خانوادت نمیگه چون با زندگیت بازی نمیکنن .
خود من تو دبیرستان کل ناظم و مدیر و حتی همه معلما میدونستن من درگیر خانومم شدم . خیلی وقتا اینقدر جدی بودم سر این قضیه سر بعضی زنگا میرفتم از مدرسه . اصلا نترس هانی جان . عشق پاکه عشق مقدسه ، خلاف نیست که بخوای ازش بترسی و اصلا نمیشه مخفیش کرد پس اصلا برات مهم نباشه که بقیه بدونن یا نه ، پس سعی نکن خودتو ناراحت جلوه بدی که بقیه بخوان برات دلسوزی کنن . من با اینکه خیلی درد داشتم و دارم ولی تو مدرسه همیشه میخندیدم و هیچ وقت ناراحت نشون ندادم خودمو که کسی برام دلسوزی کنه . یه قول یکی از رفیقام جلو بقیه حتی اگه خیلی غم داری ماسک بزن که نفهمن درونت چه خبره . بر خلاف بعضیا که میگن دنیا قشنگ نیست ولی دنیا خیلی خیلی قشنگه و واقعا ارزش جنگیدن رو داره . گفتنیا رو گفتم . بازم به فکر و نگاه خودت بستگی داره . من فقط تجربه ام رو بهت گفتم هانی جان

SIMA گفت:

من خوب نیستم ….

hani گفت:

داداش تو میگی که ناظمو مدیر مدرسه نمیگن ولی ناظم ما اونجور آدمی نیس که حرفی بزنه و عمل نکنه چون اینکرو میکنه همونطور که ماله دوستمو گف
من اصلا از اینکه کسی از این عشقمون بفهمه نمیترسم چون تقریبا همه میدونن ولی آخه داداش نمیدونی که بعضیا چقد خبرچینو و فضولن در صورتی که من خیلی چیزا ازشون میدونم که اگ بخوام رو کنم بدبختن ولی اینکارو نمیکنم ولی برعکس خیلیا اینکارارو میکنن
آره عشق ارزش جنگیدن داره ولی داداش واقعا نمیشه بعضی اوقات خودتو خوشحال نشون بدی درصورتی که حالت خیلی بده ……

hani گفت:

پرا آبجی سیمما بازم چیشده ؟؟؟؟
:((

دنیز گفت:

منم عین سگ درد دارم از دیشب یهو دل درد گرفتم الان هنوزز درد میکنه دیشب تا صبح نخوابیدم

دنیز گفت:

منم حالم خوب نیست از دیشب عین سگ درد دارم مسکن ھم بھم نمیدن مردم حس میکنم یه چى از داخلم پیچ میخوره

دنیز گفت:

داداشی گفتم نه عاشقم نه دوستش دارم پس چرا وقتی نیست داغونم چرا وقتی دختر ببینم سمتش فاتحه دختره خوندس دوست ندارم کس دیگه اى نگا کنھ دوست ندارم تو فکر باشه و سرش پایین باشه وقتی ھست انگار من امن ترین جای دنیام
سیما و بارانا میدونن وقتی منشىش واسش عشوه میوومد چه بلاى سردختره آور
داداشی چرا من اینجوری شودم

hani گفت:

من حالم اصلا خوب نیس توروخدا بگید چیکار کنم ؟؟؟

unknown گفت:

خب فرق بین عاشقا همینه دیگه . اگه از ته دلت دوسش داشته باشی هر سختی رو تحمل میکنی و دم نمیزنی . قبول دارم هانی واقعا راه عشق سخته هم برای دختر هم برای پسر ، شاید واسه دخترا سخت تر باشه چون دل نازک ترن ولی شما دخترا میتونید جلو کسی که دوسش دارید ناراحتیتونو بروز بدید و اون هم خیلی بیشتر از خودتون کمکتون میکنه ولی خب پسرا .. .
خوبه هانی جان . سعی کن از همه یه اتو داته باشی ولی هیچ وقت برای اذیت کردنشون استفاده نکن . این جوریه که میشی آدمی که همه دوستت دارن

hani گفت:

آره داداش من انقد دوسش دارم که بخاطر اون خیلی از سختیا و دردارو تحمل کردم
داداش آره برای دخترا خیلی سخته خیلی کمتر آدمایی هستن که آدمو درک میکنن
داداش من اینجور آدمی نیستم که بخوام آدمارو اذیت کنم ولی خیلیا اینجورینو و منو اذیت کردن
ولی داداش حالم خیلی بده خیلی بد

unknown گفت:

کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم هانی جان ؟

hani گفت:

نمیدونم داداش من الان انقد حالم بده که فقط احتیاج دارم که درکم کنن و راهنماییم کنن
میدونم زیادیه ولی نمیدونم داداش الان مغزم هنگ کرده نمیدونم چیکار کنم نمیدونم
دلم خیلیییی گرفته خیلی بهش نیاز دارم
:((

unknown گفت:

هانی جان اینقدر ضعیف نباش و خودتو ضعیف نشون نده ، اینجوری که هی بخوای بگی حالم بده حالم بده خب معلومه چیزی درست نمیشه . من درکت میکنم هانی جان و این اصلا زیادی نیست .
من خوشحال میشم اگه بتونم کمکت کنم چون همیشه همینجوری زندگی کردم تا کسی نخواد برام دلسوزی کنه . همیشه به بقیه تو درداشون کمک کردم تا کسی درد خودمو نفهمه و باز میرفتم سمت خانوم خودم و مراقبش بودم .
الانم اگه باز اومدم اینجا برا این بود بهت کمک کنم تا فک نکنی تنهایی

دنیز گفت:

داداش کیوان تو این دنیا باید گرگ باشى وگرنه میشکننت میکشنت خردت میکنن

دنیز گفت:

آجی ھانى میخوام بهت بگم گوش کن تو باید انقد قوى باشى که ھیجورھ نشکنى خرد نشى سعى کن از ھرچى میترسى اون کارو بکن ترست بریزه
سخته میدونم منم یه ترس بیشتر ندارم اونم ھم اتاقی شدن با سعید خیلی دوست دارم برم پیشش اما میترسم واقعا نمیدونم چیکار کنم

SIMA گفت:

انشاءلله همه چی درست میشه هانی جون غصه نخور نمیخوام نصیحتت کنم تا ناراحت بشی میدونم الان نیاز داری که درک بشی واس همین فقط برات میتونم دعا کنم گلم ببخش که بیشتر از این از دستم برنمیاد

hani گفت:

داداش من سعی میکنم شعیف نباشم و ضعیفم نیستم ولی بعضی اتفاقا واقعا آدمو از پا درمیاره
داداش من همیشه تو دردای همه بودم با همه همدردی کردم ولی ….
نمیدونم واقعا الانم دلم براش یذره شده نمیتونم ازش دور باشم خیلی دوسش دارم خیلی
مرسی داداش تو هستی که کمکم میکنی راهنماییم میکنی وقتی حالم بد بود میومدم بهت میگفتم راهنماییم میکردی الانم که باز هستی واقعا مرسی

hani گفت:

جی دنیز هرچقدرم بخوام قوی باشم ولی بعضی اتفاقا واقعا آدمو از پا درمیارن
آبجی من خیلی کارایی که میترسیدمو بخاطر اون انجام دادم نمیخوام منت بذارم نه اصلا اتفاقا انقدری دوسش دارم که اینکارا برای اون چیزی نیست
خوب داداش برو از چی میترسی مگه سعید لولو خورخورس برو یه بار پیشش بخواب مطمعن باش هیچی نمیشه

hani گفت:

آبجی سیما خداکنه درست بشه چون واقعا داغونم
نه آبجی اگه نصیحتی برا من داری بگو من اصلا ناراحت نمیشم
واقعا نیاز دارم درک بشم همه میگن درکت میکنیم ولی فک نکنم….
مرسی آبجی سیما توروخدا برام دعا کنید
خداییش خیلی سخته که دلت براش تنگ شده باشه ولی هیچکاری نتونی بکنی ببینی دارن سعی میکنن که ازهم جداتون کنن ولی نتونی کاری کنی
خیلی سخته خیلی سخت

unknown گفت:

خواهش میکنم من که کاری نکردم .
الانم اگه دیگه کاری نداری هانی جان من باید برم

SIMA گفت:

میدونم هانی واقعا سخته واس خود منم خیلی اتفاقا افتاده خیلی چیزا رو تجربه کردم که شاید تا الان هرکی جای من بود صبر و تحملش تموم میشد و دق مرگ میشد ولی خب باید ببینیم سرنوشت چیا برامون نوشته شاید بعضی از اتفاقات به خواست خدا و صلاح خودمون باشه و ما در این صورت کاری از دستمون برنمیاد گلی فقط میتونم بهت بگم که باید صبور باشی و همه چیو به خدا واگذار کنی اون خودش بهتر از ما میدونه که چی به صلاحمونه و چی به ضررمون….

دنیز گفت:

سیما خوبی عشقم

دنیز گفت:

با خونه تکوین چیکار میکنید فک کنم بارانا سخت مشغول خونه تکوین که نیستش

hani گفت:

دستت درد نکنه داداشی واقعا ازت ممنونم خیلی کمکم کردی بقوله خودت آدم باید تو عاشقی محکم باشه چون اگه عاشق باشیو هیچی نشه ینی یه جای کار میلنگه
داداش فقط برام دعا کن که از هم جدا نشیم و هیچکسیم نتونه مارو از هم جدا کنه
داداش ببخشید اگه ادیتت کردم
اگه تونستی بازم بیا و به ما سر بزن مرسی

hani گفت:

مرسی آبجی سیما که درکم میکنی
آبجی سیما سرنوشت بعضی اوقات چرت و پرت مینویسه که آدمو نابود میکنه
خوب اگه به صلاحمونه پس چرا اذیت میشیم چرا نابود میشیم چراااااااااا
سیما چقد صبر کنم باور کن دیگ صبرم تموم شده خسته شدم خسته

دنیز گفت:

اجی هانی قربونت برم قوی باش هراز گاهی از دور اطرافیانتان الهام بگیر هر ازگاهی هم الهام شو بگن ببین این همون دختری که بخاطر عشقم مثل فیلم هندیا جلوی صدها مشکل سختی وایستادن؟ اونا رو از پا درآورده

اجی ببخشید که,نصیحتت میکنم یه وقت ناراحت نشی ازم قربونت برم

hani گفت:

نه بابا آجی دنیز این چه حرفیه چرا باید ناراحت بشم من اصلا اونجور آدمی نیستم اتفاقا اگه اون نصیحت درمورد عاشقی به صلاحم باشه ناراحت نمیشم
آجی دنیز نمیدونم همه میگن درست میشه ولی …….
میدونی چیه آجی دنیز خیلی دوسش دارم نمیدونم درکم میکنی یا ن ولی نمیتونم ازش دور باشم نمیتونم یه مدت نبینمش دیوونه میشم الان دلم براش یذره شده
آجی دنیز من جلو خیلی از مشکلات واستادم ولی نمیدونم چرا مشکلات تموم نمیشه که یه بار با آرامش بتونم ببینمشو باهاش برم بیرون البته میگن این مشکلات تو عشقی باید باشه و نمکه عاشقیه ولی دیگ چقد آخه من دلم اونو میخواد نمیتونم آجی دنیز نمیتونم

SIMA گفت:

فدا عشقم خودت چطوری فندق خوبه?? خونه تکونی هم که نگو پدرمو دراورده یکی نیس بگه اخه من خونه به این بزرگیو چطوری تنهایی جارو کنم از کمر افتادم بخدا یکیم نیس بهم خسته نباشید بگه والا ?

SIMA گفت:

خودمم یدونه خونه رو تمیز نمیکنم که سه تا خونه تکونی کردم تا حالا خخخ یکی خونه خودمون یکی خونه مادر شوهرم یکیم خونه خواهرم مردم از بس خونه تکونی کردم راستی خودمم هنوز لباس عیدامو نگرفتم اصلا از هیچی خوشم نمیاد لباسا خیلی مدلشون بده اصلا به دلم نمشینه امروز یدونه مانتو پسند کردم ولی اونم اندازم نشد خیلی ناراحتم نمیدونم باید چیکار کنم ??

SIMA گفت:

هانی جان اگه تو زندگیت خیلی اذیت شدی بدون که خدا انقدر دوست داره که نمیخواد گمراه بشی یا حتی ضرری بهت برسه گلم خخ منو میبینی با این همه درد و رنج و عذاب بازم لبخند رو لبامه میدونی چرا??
چون میدونم اگه تو دنیا حتی یه نفرم منو دوست نداشته باشه اون بالا سری همیشه دوستم داره و هوامو داره حتی اگه من دوستش نداشته باشم و گولش بزنم چون میدونم اگه یه روز به کسی که دوسش دارم نرسم اما اخرش به اون بالایی میرسم چرا باید همیشه سراغ چیزی بری که دوسش داری بذار یبارم اون غرورشو بشکنه و سمتت بیاد تو فقط از زندگیت از لحظه های خوبت از هر اتفاق کوچیکی که لذت بخشه لذت ببر زندگی تموم شدنیه …..
برات ارزوی موفقیت و خوشبختی دارم گلم امیدوارم لبات همیشه بخنده ولی خیلی نامردی اگه به حرفام فک نکنی حتی برای یبارم که شده به حرفام خوب فک کن ?

دنیز گفت:

اجی عشقم فندوق که خوبه منم از خونه تکونی کمر دردو دل درد گرفتم تازه خونه مادر شوهرم همه دارن خونه تکونی میکنن جاری بزرگ گفته قرار نیست ما حمالی کنیم
دنیز خانمم تو خونش بگیرهر بخوابند حالا قراره امروزم برم اونجا کا ر کنم

دنیز گفت:

خو قربونت برم از یه شهربگیر چرا اندازه نبود منم والا گیر کردم

hani گفت:

آبجی سیما آخه چرا من فقط انقد اذیت میشم آخه گناهه من چیه که عاشقشم
میدونم خدا همه بنده هاشو دوست داره و همرو امتحان میکنه و حتی دوسمون داره ولی خوب چی میشه یه بارم همه چی اونجور که خودمون میخواد پیش بره
آبجی میدونی چیه ماهردوتامون هم دیگرو انقد دوست داریم که اون میگه حتی شده باشه میام با مامانت صحبت میکنم میگه من نمیتونم از دستت بدم ولی خوب من بهش میگم الان وقتش نیس
آبجی سیما نمیدونی که دلم براش چقد تنگه دارم از دوریش دیوونه میشم دیگ نمیدونم باید چیکار کنم
آبجی اگه بعضی اوقات بعضی چیزا اونجور که من میخوامو آرزوشو دارم پیش بره رو لبام لبخند میاد
خخخخ آبجی سیما من به حرفاتم الان که دارم تایپ میکنم فک میکنم باش بازم بهش فک میکنم
ولی سیما آدم اگه یه چی یا یه کسیو دوست داشته باشه حاضری بخاطرش هرکاری کنه
یعنی الان من فقط موندم باید چیکار کنم همین هیییی

دنیز گفت:

سیما کلک این حرفا رو ا, کجا یاد گرفتی عشقم من یک سالم فک میکردم عمرا بذهنم می‌رسید

دنیز گفت:

سیما منم لباس نگرفتم سعید میگه پیراهن بارداری با جوانب شلواری بگیر بپوش. برا عروسی منم میگم نه من. حالا عروسی میام میگه اینطوری هم خودت راحتی هم طوفان

دنیز گفت:

همین الان از خونه مادر شوهرم برگشتم خودش خونه نبود منو مریمو زهرا خونه بودیم ماشاالله زهرا خانوم از منو مریم کم نه زیاد کار کشید الانم که سعید بجای دستت درد نکنه میگه چر. یعنی دوست دارم کله همشونا رفتی اونجا کار کنی

SIMA گفت:

ای بابا پس شوهرت چی میگه? توکه با این وضعت نمیتونی که خونه تکونی کنی

SIMA گفت:

باورت میشه فقط کفش گرفتم?

SIMA گفت:

به نظرت من چیکار کردم هانی هان???میدونم چی میگی میفهمم ولی نمیشه که همیشه انقد غصه بخوری منم درد کشیدم قلبم خرد شد وقتی رفیق فابم با عشقم شدن جیک تو جیک و عاشق هم الان یک ساله که صداشم نشنیدم یادته بالا کامنت گذاشتم گفتم دیدمشون? میدونی کیارو دیدم ?عشقمو رفیقم ولی حتی درست و حسابی هم نتونستم ببینمش فقط برای یه لحظه دیدمش فک میکنی من عذاب نمیکشم وقتی که مجبوری کسی رو بغل کنم یا ببوسم که حتی حاظره جونشو برام بده در حالی که من هیچ حسی بهش ندارم میدونی اجبار اغوش بودن ینی چی???? نه نمیدونی چون نکشیدی گناه من چی بود که عاشق شدم ? فک میکنی من نمیخوام خوش باشم ?من دل ندارم? چرا منم دلم دارم ارزو دارم ولی ما ادما هیچ وقت به چیزی که میخواییم نمیرسیم هیچ وقت ولی اگه اونم تو رو به اندازه ای که تو دوسش داری دوستت داره باید خوشحال باشی که عشق دوطرفه نسیبت شده …
عشق قشنگه ولی وقتی که با کسی که دوسش داری باشی نه با غیر اون کس …..
بعد این همه حرف دیگه حرفی جز سکوت ندارم زندگی ، زندگیه توعه و خودت میتونی براش تصمیم بگیری و من نمیخوام حرفی بزنم یا کاری کنم که ناراحت بشی خودتم میدونی که من بخاطر خیر و صلاح خودت اینارو میگم همین

SIMA گفت:

خخ فدایی داری دنیز جون

SIMA گفت:

خخخ دختر خوبی باش و حرف گوش کن

hani گفت:

میدونم آبجی سیما کامل درکت میکنم ولی اینکه ….
سیما نمیدونم درک میکنی یا ن ولی من واقعا دوسش دارم عاشقشم بدونه اون نمیتونم
الانم که دارم اینارو تایپ میکنم حالم خیلی بده خیلی دارم دیوونه میشم
چیکار کنم بلایی سره خودم بیارم خودمو رحت کنم چیکار کنم توروخدا بهم بگید حالم خیلی بده

دنیز گفت:

اجى سیما چهارشنبه سورى نزدیکه دوتا پلاستیک پر پر فشفشه بمب و سیگارى و کپسولى سعید خبر نداره

دنیز گفت:

هانی خانم میخوای راحت کنی بهش بگو بیاد خواستگاریت

دنیز گفت:

اجی ازم ناراحت نشو ولی دوست ندارم اذیت شی

hani گفت:

دنیز آخه سنه ما هنوز خیلی برای ازدواج کمه
بعدشم اگه اون بعد یه مدت منو نخواد چی خودش میگه من میاد تورو میگیرم ولی……
نه بابا آبجی دنیز چرا ناراحت بشم آخه مرسی عشقم

SIMA گفت:

محریتو یکی دست و یکیم از پاهاش بکن ?
حالم بده ببخشید بچه ها

hani گفت:

آجی سیما خوبی محریمو دست و پاشو کنم آخه چرا گناه داره که
چرا آبجی جونم چیشده

SIMA گفت:

نمیدونم چم شده انگار دلم از سنگ شده همش دارم دل اطرافیانم میشکنم و ناراحتشون میکنم

hani گفت:

آبجیا حالم خیلی بده خیلی دارم میمیرم دلم گرفته خیلی دلم میخواد بمیرم همین
آبجی سیما اینجوری نگو من میدونم که تو دلسوزی پس اینجوری نگو

بارانا گفت:

سلام بچه ها حالتون خوبه ؟
دنیزم فندوق خوبه؟ نه بابا خونه تکونی کجا بود درگیر مسابقه نویسندگی بودم برام دعا کنین این مرحله که دادم انتخابی کشوری بوداگه انتخاب بشم شیرینیتون به جاست بعدم مریض شدم و درگیر دکترو قرص و دوا
خریدهم که نگم براتون یعنی عاصی شدم تایه مانتو ساده پیدا کنم امسال مانتوهاش چرا اینجوریه؟عه بااین حساب شال و شلوارو چادرهم مونده
هانی جان وداداش کیوان شما خوبین؟
سیمای عزیزم ناراحت نباش حتی خوده منم روتموم ناراحتیام ماسک شادی رو میزنم که مبادا کسی از حال و احوالم باخبر بشه دنیاهمینه بدون غم هم هیچ وقت نمیشه قدر شادی رو دونست مگه داریم کسی رو که هییییییییچ دردی نداشته باشه؟!
ماکه داریم با بدو بدترش میسازیم شماهم به ساختنت ادامه بده عزیز دلم

دنیز گفت:

فندوق خوبه. بچه‌ها حدس بزنید من الان کجام,

hani گفت:

سلام بارانا جون خوبیییی؟
نه عزیزم نه تنها خوب نیسم بلکه داغونه داغونم دارم نابود میشم
از من میشنوی هیچوقت عاشق نشو بارانا چون وقتی بشکنی دیگه هیچ چسبی نمیتونه قلبتو بهم بچسبونه

hani گفت:

دنیز جون حتما یه جایی هستی که داره بهت خوش میگذره دیگ
حالا کجا هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دنیز گفت:

خانوم نویسنده ایشالله قبول شی بعدشم بلا به دور
بعدشم اجی هانی تو عید دعا میگنم لهم برسی
خانوم دگترمونم دعا میکنم هیچوقت عاشق نشه
بعدشم بند رو سعید دزدید کجایی ببینید.
اخه
منو از تهران دزدید ه آورده شیراز

بارانا گفت:

ممنون عزیزم الهی بمیرم غصه نخور گلی تقدیر هرچی باشه همونه هانی جونم
قربونت دنیزم الهی من فدای تو و فندق خاله برم که رفته دوردور برام دعاکنین این مسابقه میتونه سرنوشتم و عوض کنه اولین کتابی که نوشتم هدیه همتون عزیزای دلم.
چرادعاهای الکی می خواین برامن بکنین آقا من نمی خوام نیکی من عشق و دوست دارم باتموم سختیاش قشنگه شیرینی بعداز رسیندش قشنگه برعکس من همیشه برا خودم دعا میکن عاشق بشم شما فقط دعا کنید تو این سن اتفاق نیوفته که بلا میشه به جونم بعدم اینقدردوست دارم قیافم و طرز صحبت کردنم بعداز عاشق شدنو ببینم وای فکرکنین من افسرده بشم یا بیرون نرم به یه گوشه نگاه کنم و ازفراغ یار بگریم یاغذانخورمیابه قول مامانم یه جابند بشم?

دنیز گفت:

آج دعا میکنم همین الان بخوی عاشق شی

راستی جدیدا منم به. سعید بی میل نیستم می دونی چرا

دنیز گفت:

چه خبرا بی معرفتا

دنیز گفت:

نیستید سیما میدونی فندوق هفت ماهگی به دنیا میاد.

SIMA گفت:

سلام گلم خبر خاصی نیس

SIMA گفت:

ببخش نمیتونم بهت سر بزنم

SIMA گفت:

ببخش که نمیتونم بیشتر بهت سر بزنم گلم

SIMA گفت:

واقعا?? بهش بگو خاله ات میگه عجله نکن فندقی این دنیا روی خوشی به ما نشون نداد که تو انقد عجله داری

SIMA گفت:

واقعا متاسفم دنیز نمیخواستم بزنم تو ذوقت ?

بارانا گفت:

عیدتون مباارک
اخ فکرکنم بشدم
چیکارکنم حالا؟!

SIMA گفت:

? خوشحال شدم بارانا ولی خداکنه تو دیگه شکست نخوری?

بارانا گفت:

SIMA گفت:

سایت چقدر سوتو کوره
کف کردم باو

hani گفت:

اوهوم

SIMA گفت:

عه هانی اینجایی?
چخبرا خوبی?
رابطه ات با عشقت چطوره میزونه دیگه?

unknown گفت:

سلام . منو یادتونه یا نه ؟
خوبین ؟
چه خبرا ؟
چیکارا میکنین ؟

SIMA گفت:

و عیلکم السلام داش کیوان بله که یادمونه
هی بد نیستیم میگذرونیم دیگه تو چخبرا خوبی ?

unknown گفت:

والا خوب که نه .عشقم با خانوادش برا زندگی رفتن خارج .
دو ماه مونده فقط تا کنکورش ولی خب نشد

hani گفت:

سلام آبجی سیما اوهوم اینجام نه بابا آبجی یه ماه و خورده ای که باهم کات کردیم
هع رفت با رفیق فابه من الان باهمن
تو چی خوبی؟؟؟

hani گفت:

سلام داداش کیوان خوبی چخبرا حاله خانومت خوبه؟؟؟
داداش ما که اونجور که خواستیم نشد با عشقمون خوش باشیم ولی ایشالا تو باشی
ایشالا بزودی برمیگردع 🙂

SIMA گفت:

خیلی ناراحت شدم انشالله همه چی درست میشه توکلت به خدا باشه

SIMA گفت:

متاسفم هانی جون خیلی ناراحت شدم
هی منم بد نیستم میگذرونیم دیگه با خوب و بد دنیا نسازیم چیکار کنیم همش که نباید گریه و زاری کرد یبارم بگیم اوس کریم شکرت

hani گفت:

ابجی نابود شدم میدونی نابود توکلم به خدا هس نه که نباشه ولی خدا انگار نمیخواد که خیلی چیزایی که میخوایمو به وفق مراده ما کنه
هع اینم از خیانته عشقمو و رفیقه فابم ادم دیگ به کی میتونی اعتماد کنه اخه
فداتم اجی اره حق باتو ادم باید بعضی اوقات با خوب و بد دنیا بسازه دیگ چون این دنیا همینه
هییییی 🙂

بارانا گفت:

چه بد هانی عزیزم
ناراحت نباشیا بعضی آدما ارزششون به اینه که با بی ارزشی یاد بشن وارزش تو فراتر از این دوستی بوده حتما غصه نخور درد اگه هست واسه همه هست اون خدای بالاسرت که دردارو آفریده درمونشم داده گلم

hani گفت:

سلام ابجی بارانا فدات عزیزم
هع آبجی من اونقدری ناراحتم که حد نداره ….
ابجی اینو فهمیدم که اون لیاقت عشقی که من بهش داشتم و نداشت وقتی میاد و با رفیق فابه من که مثل ابجیمه دوست میشه دیگ واقعا من چی میتونم بگم جز اینکه به چیزایی که دوستم هرروز میاد تعریف میکنه گوش بدم و عذاب بکشم و بودنشون کنار هم دیگرو تحمل کنم
واقعا آدم چقدر میتونه عوضی باشع چقدر ینی یاده حرفایی که میزد میوفتم یاده قولایی که داده بود میوفتم تعجب میکنم که یه آدم چقدر میتونه عوض شه دلم میخواد برم تف کنم تو صورتش دلم میخواد فراموشش کنم به خودم بفهمونم که اون دیگ واسه من نیس ولی هرکاری میکنم اخرش به این میرسم که من یه روزی اونو دوست داشتم ینی دوسش نداشتم عاشقش بودم
نمیدونم چیکار کنم ابجی نمیدونم :((

Unknown گفت:

هیچ کاری نمیشه کرد هانی جان. عشق اول فراموش شدنی نیست. با فرار کردن ازش بیشتر بهش نزدیک میشی. از این به بعد دردات میشه مرحمت. زخمات میشه همراهت. و یه مشت خاطره که یه لبخند کوتاه میاره رو لبت ولی بعد چند ثانیه میشه اشک و بغض. درست مثل حال این روزام. بعد چند سال که پیداش کردم بدون اینکه بدونه من پیداش کردم واسه همیشه رفته. به نظرت میشه فراموش کرد؟ میشه کنار اومد؟

hani گفت:

اوهوم داداش کیوان همون جوری که من هنوز نتونستم فراموشش کنم نتونستم بودنش با دوستم و قبول کنم نتونستم قبول کنم که دیگه اون ماله من نیست دیگ…
تموم خاطراتو و حرفایی که میزد خیلی وقتا میاد جلوی چشمم اینکه قرار بود تا همیشه باهم باشیم ولی….
من کارم اشک و بغض شده بود ولی الان یذره بهتر شدم ولی بازم با این کارا خالی نشدم مجبور شدم بازم چن بارو چن بار دستمو خط خطی کنم
ای خداااااااا میدونی چیع من دیگ اونو نمیبخشم خیلی بامن بد کرد امیدوارم بدتر از این سرش بیاد

بارانا گفت:

چقدر داغونیم هممون…
این دیگه اوج بدبختی ملت ایران همه افسرده

unknown گفت:

اره بارانا خانوم این یه بدبختی برگه واسه ادما . همیشه اونایی که خوب بودن ضربه خوردن .
ما هم الان میشیم جزوه همون ادما فقط دل میشکنیم .

بارانا گفت:

نه این ظالمانه ترین کاریه که شما می خواین بکنین این ظلمه هم به خودتونن هم به دیگران باانتقام گرفتن نه تنها آروم نمیشید بلکه داغونن تر از قبل هم میشید واقفید به این امرو خودتونو از حقیقت این واقعیت دور میکنید
سخته که اینو ازتون بخوام و سخت تر از اون اینه که بهش عمل کنید چه خواسته و چه ناخواسته دل بشکنه دیگه دل نمیشه پس نکنید این کارو آقا کیوان

بارانا گفت:

ماه مبارک هم چشم رو هم گذاشتیم اومد ماه پر خیر و برکت همراه با آمرزش براتون آرزو میکنم واسه تک تکتون
شماهم دعا کنید معده دردم بهتر شه بلکم روزه بگیرم امروز مامانم علائم خونریزی معده رو میگفت و من همشو داشتم و به روی خودم نیاوردم
دعام کنید بچه ها…

hani گفت:

اره ابجی بارانا ولی میدونی چیه ما خودمون خواستیم که به این حال بیوفتیم شاید اگه از اول دلمونو به ادما نسپریم هیچوقت اینجوری نشه باید خودمون از همون اول بفهمیم که ادما نمیتونن دلی که بهش سپرده میشرو نگه دارن باید بفهمیم که خیلی از ادمایی که ما اونا رو وارد زندگیمون میکنم حتی لیاقت دوست داشته شدنم ندارن
میدونی ابجی تو یه رابطه هم دخترا مقصرن هم پسرا بقول معروف لعنت به دخترایی که باعث شدن پسرا دیگ نخوان با هیچ دختری باشن و لعنت به پسرایی که باعث شدن دخترا دیگ نتونن به هیچ دختری اعتماد کنن اصلا لعنت به ادمایی که عشق و عاشقی و به گند کشیدن
هع

hani گفت:

اره داداش کیوان واقعا همیشه ادمایی که خوب و پاکن بدترین ضربه هارو میخورن
ایکاش بچه بودیم و بزرگترین خطامون خط خطی کردن دیوار بود نه دل ادما
ولی تو این دنیا همه دارن دل همو میشکونن مثل اینکه مسابقه گذاشتن که هرکی دل بیشتری بشکونه و لاشی باشع برندس
هع

SIMA گفت:

برا همتون دعا میکنم
برا مرگم دعا کنید??

SIMA گفت:

ادم که عاشق باشه هرچقدرم عشقش بهش بدی کرده باشه بازم ما با تموم وجودمون دوسش داریم و خواهیم داشت

SIMA گفت:

به قول یه بنده خدایی که نمیدونم کیه :
باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ، دل بشود

Unknown گفت:

بارانا جان خیلی ناراحت شدم ایشالله که جدی نیست. ولی هر چه زودتر برو پیش یه دکتر تا اتفاق بدتری نیفته. آره میدونم انتقام آرومم نمیکنه ولی هیچ کاری نکردن بدتر نابودم میکنه. شاید ما هم عین بقیه دل بشکنیم بشیم أدم خوبه ?

بارانا گفت:

ممنونم بچه ها
خب راستش میترسم از آندوسکپی وقتی مامانم مراحلشو توضیح میداد بدون تجربه تنم میلرزید من مگه چندسالمه با لوله خفم کنن مامانم یه سری قرص داد بهم بهترم خدارو شکر اما چون سحری نخوردم گشنم شده کی می خواد اذان بگه آخه…

بارانا گفت:

کاش میشد آدما یه بار بمیرن دوباره زنده شن که ببینن اون دنیا خودش بدتره تااینقدر آرزوی مرگ نکنن سیما نکن این کارو با خودت
من نمیتونم جلوی افکارشمارو بگیرم و یه چیز دیگه بهتون تحمیل کنم اما زندگی خیلی کوتاهه به خدا نمیرزه ببینین کی گفتم بعدش پشیمونیه و پشیمونی بیاین متفاوت باشین اگه هرکی خودشو بکشه کنارو بگه همه این کارو میکنن پس منم باید بکنم زندگی دیگه زندگی نمیشه ایین چرخه میچرخه و میچرخه و دوباره به خود ما برخورد میکنه از احساس تصمیم گرفتیدو نتیجه نگرفتین از دریچه عقلتون وارد بشید بلکم فرجی شه

بارانا گفت:

اهنگ نزدیکای پاییز
سینا شعبان خانی
زیبا

SIMA گفت:

بارانا خوبی عزیزم ??? انشاءلله بهتر بشی گلم قرصاتو مرتب بخور الهی بمیرم برات?

hani گفت:

هعیی بچه ها خیلی برام سخته خیلی :((
واسم دعا کنید که یکی وارد زندگیم بشه که قبل و فراموش کنم و حتی به اون قبلیایی که از زندگیم رفتن تشکر کنم چون واقعا سخته خیلی سخت والا تا الان که کسی نتونسته جاشو واسم بگیره ولی دعا کنید یکی بیاد و من اون لعنتی و فراموشش کنم :((

hani گفت:

آها راستی بچه ها امتحانام داره شروع میشه سه شنبه اولیشه توروخدا واسم دعا کنید امتحانامو خوب بدم حتما دعا کنید چون امسال باید معدلم بالا بشه

SIMA گفت:

دعا میکنم

بارانا گفت:

خوبم گلی،آدمی نیستم که هر روز قرص بخورم خودت که میدونی
خدانکنه عزیزم ازاون حرفایی بود که تو لغت نامم نبودا!
مراقب خودت باش اینجوریی حال منم بهتره…

بارانا گفت:

منم دعا میکنم واسه امتحانای منم دعا کنید
سیما دلم برات تنگ میشه خواهری مواظب خودت باشیا اااا…

hani گفت:

فدا همتون بارانا جان اجی منم برات دعا میکنیم 🙂

SIMA گفت:

بارانا تروخدا امشب ۱۲ به بعد اس بده کار واجب باهات دارم تروخدا منتظرتم???

unknown گفت:

ایشالله همتون موفق باشین همیشه تو مراحل زندگیتون .
البته دعا کردن خیلی کلیشه ای شده ولی خودتون بسازین خوشبختی رو .
بارانا جان مطمعنم مشکلت چیز خاصی نیست و خوب میشی
هانی جان راجب تو چیزی نمیتونم بگم چون اینجوری به نفعته . دلداری زیاد به دردت نمیخوره الان
سیما جان شما هم ایشالله بیفتی رو گردونه خوشبختی و همش واست بگرده
من با این اتفاقایی که واسم افتاده دیگه نمیتونم بیام سایت سر بزنم ولی به امید دیدار دوباره .
فقط یه چیزی . اگه کسی از شما سریال میبینه یه پیشنهاد دارم . سریال reason why 13 . اگه وقت کردین ببینینش .
یا حق

بارانا گفت:

سیما چی شده دختر؟
ندیده بودم کامنتتو این هفته که نمیتونی شنبه بهت اس میدم اگه میتونی این هفته بیای بهم بگو سیما نگرانتم تورو خدا این هقته یه کاری کن بیای
الانم باگوشی مامانم اومدم

دنیر گفت:

سلام خوبید منم بخدا خوبم نه بابا این حرفا چیه خانواد هم سلام میرسونن طوفانم خوبه الانم رو پا باباش خوابه اه اصلا نگید دنیز مردس یا زنده 🙁

دنیز گفت:

سلام خوبید بخدا منم خوبم نه بابا خانواده هم سلام میرسونه طوفانم خوبه الان رو پی بابا خوابه شما چطورید

hani گفت:

سلام دنیز جون شکر عزیزم صورت طوفانم ببوس
ای بابا دنیز جون این چه حرفیه بقیه بچه ها رو نمیدونم ولی حال من تعریفی نیست اجی :))

بارانا گفت:

سلااااام دنیز عزیز من چطوری قربونت برم رففتی پشت سرتم نگاه نکردی دیگه نا مرد دلم برات خیلی تنگ شده بود فندق خاله کی به دنیا اومد الهی دورش بگردم الهی خوش قدم باشه براتون ازطرف من بچلونش که جای من خالیه خودتم میبوسم عزیز

SIMA گفت:

سلام
خوبین?

hani گفت:

سلام سیما جون خوبی عزیزم ؟؟؟
هعیییی
خودت چطوری عزیزم چخبر؟؟؟

SIMA گفت:

خداروشکر
نه عزیز من حالم زیاد خوش نی

دنیر گفت:

بچه ها باور کنید سرم شلوغ بود تو کارای. نامزدی ساغر بعدشم که بدنیا اومدن طوفان. بعدشم. خودم. باید یه کارای برا طوفان میکردم

سعید رابطمون میشه گفت اگه بخوامم نمیشه برم دیگه ولی بعضی مواقه واقعا رو موخه مثل دیشب که میگع بنظرت بعدی رم بیاریم که من رفتم تو اتاق خودم

هانی عشقم چی شوده
بارانا خوبی خواهری
سیما چی شوده قربونت برم

SIMA گفت:

خیلی خوشحالم واس رابطه ات از ته قلبم برای همتون ارزوی سلامتی و خوشبختی دارم منم که دیگه حالمو بیخیال شین چون داره روز به روز بدتر میشه دارم افسرده تر از قبل میشم واقعا دیگه زندگی کردن برام خیلی سخت شده اگه تا الانشم زنده ام فقط بخاطر عشق به بودن شماهاست واقعا خیلی دوستتون دارم عشقمید شماها ❤❤❤

دنیر گفت:

نه بابا نامرد چیه بخدا گرفتار بودم طوفان و نامزدی ساغرو کلاسامو. بچه دلم تنگیده بود براتون وقتی نبودم چی شوده بارانا اجی نمیشه طوفانو بچلونم پدرش یکم که نه زیاد حسود تشیف دارن برا همین دیوونم کرده که یکی دیگه دست به کار شو بیاریم که طوفان همش نچسبه به تو برا منم وقت بزاری یکی نیست بهش بگه نفهم

hani گفت:

چرا یما جون چیشدع خواهری اتفاقی افتاده ؟؟؟؟؟

hani گفت:

چطوری دنیز خواهری ؟؟؟
هیچی عزیزم با رل قبلیم کات کردم یمدت حالم اصلا خوب نبود ینی خیلی بد بود کارم به تیغم رسیده بود :))
ولی الان ازش متنفرم
خداروشکر یکی تازه اومده تو زندگیم خیلی پسره خوبیه خیلی :))
گفته که باکمک هم خوب میشیم :))

بارانا گفت:

قربون همتون برم من
دنیز خانوم گل گلاب مامان نمونه نمیخواد بچلونیش باباشو از طرف من یه چک بزن ی هم کافیه گلم مراقب خودت باش تکون نخور بذار بابای طوفان یه تکونی به خودش بده
عه مگه قرار نبود ساغر و بدیم به ادمین؟؟؟😁باکی مزدوج شدحالا؟

بارانا گفت:

هانی عزیزم غصه نخور واسه هرکدومشون بخوای اینجوری کنی که میمیری خدایی نکرده به نظرم دور این رابطه هارو خط بکش هم خودت راحت میشی هم روح و روانت
نهمی ؟کارنامه گرفتی عزیز؟رشته چی زدی خانم؟

بارانا گفت:

سیما خواهری غصه نخور دیگه دلت میاد اینقدر به خودت فشار بیاری قربون دل مهربونت برم من یه کوچولو سعی کن حالتو بهتر کنی یه کلاسی چیزی برو مطمئنا از این حال وهوا بیرون میای مدرسه هم که بری اصلا روحیت عوض میشه من بهت قول میدم
فردا کارنامه میدن دعاکنین ۲۰ شم😘

بارانا گفت:

پست بوی افسدگی گرفت جمع کنین بساط ناراحتیتونو یه کم الکی خوش باشین بابا عه

دنیر گفت:

سیما اجی دنیا دو روزه به این فکر کن اصلا طرفتو خر برا سواری هم ارزشی نداره میتونی خیلی خوش بگذرونی با هاش کل کل. کنی مثل من نگا امروز عصر با بچه ها شیش تای میخواستیم بریم بیرون. ماشین سعیدو کش رفتم. رفتیم کورس با پسرای خیابونی اومدم خونه دیدم صدای گریه طوفان. میاد نه گذاشتم نه برداشتم به سعید گفتم به روح اعتقاد داری گفت آره گفتم پس توف تو روت تازه ماشینشم زدم به دیوار. و بخاطر نداشتن گواهینامه بردن پارگینگ. خیلی ریلکس بهش گفتم برو هومو از پارگینگ بیار بدبخت نفهمیدم چه جوری رفت آره اجی تو هم کرم بریز تو که دوسش نداری پس دلتم نمیسوزه. ببینم چه میکنیا

دنیر گفت:

بارانا اونوقت خونم حلاله. راستی نزنیما اما بازم هوای شدم برا طلاق برا. همین انقد اذیتش میکنم

دنیز گفت:

به یکی از دوستای سعید رفت. برا هم ارزش قاىلن. وگرنه عاشق نبودن

hani گفت:

هووووووووف بارانا ابجی خودمم نمیدونم چیکار کنم والا
بمیریم راحت شیم دیگ :))
اره ابجی نهمو تموم کردم معدلمم ۱۹/۵۷شد رشتمم علوم تجربی زدم خواهری :))

SIMA گفت:

منو بیخیال خودتون چطورین?
راستی اگه رو اسمم کلیک کنین میایین تو وبلاگم خوشحال میشم 😍

SIMA گفت:

خخ ادمین جان ببخش دیگه که من اینجا وبمو تبلیغ میکنم 😀

بارانا گفت:

دنیز جان شما وجدانتون خفت نمیکنه
غلط میکنی حالا که بچه آوردی میخوای طلاق بگیری هرکس به فکر خویش طوفان چی این فکرای چرت و از مغزت بریز بیرون بساز با زنگیت راه حل های امتحانی تو به سیما پیشنهاد نده به کار خودنم خاتمه بده تا نیومدم برات

بارانا گفت:

نه هانی نگو من آرزو ها دادم حالا مونوه تا مرگ ماجوونیم والا…
وای عالیه چی رو کم شدی ؟من معدلم ۲۰ شد علوم تجربی زدم منم خر زدما سیما شاهده موفق باشی گلم دیگه هم حرف از مرگ و میر نزن

بارانا گفت:

آهان انشاالله خوشبخت شه دنیز از طرف من بهش تبریک بگو بعدشم کم پیش میاد که کسی با عشق ازدواج کنه همه دوست دارمای الکیه

SIMA گفت:

دنیز جان من مثل تو بیخیال نیستم من حتی دلم واسه مورچه زخمی گوشه حیاطمون میسوزه چه برسه به کردن کاری که تو گفتی

UNKNOWN گفت:

سلام دوستای گلم . چطورین ؟
چیکارا میکنین با غم و غصه ؟
تابستون چه خبر ؟
ایشالله همه معدل هارو ترکوندین دیگه

بارانا گفت:

خب بچه ها وب منم بیاین دیگه

بارانا گفت:

سلام ادمین خسته نباشید
اسم این برنامه اهنگ و برش میده چیه؟ از کدوم سایت دان کنم؟واسه ویندوز می خوام

سلام نرم افزار های زیادی هست
من از پریمایر استفاده میکنم

بارانا گفت:

سلام آقا کیوان خوبید؟
من که در نبرد باهاشونم
تابستونم خوبه

دنیر گفت:

اجی بارانا من مشکل از خوذمه از منی که نمیدونم چه حسی دارم دارم اذیت میشم وقتی پیشمه انگار دنیارو دارم ولی باز دلتنگشم وقتی پیش من نیست دارم خفه میشم شدم دیوونه ولی تضمینی ندارم از موندنش. درست دیشب گریه کرد گفت بخدا به پیر به پیغمبر عاشقتم لعنتی بری میمیرم بری نمیدونم دمو میکشم طوفانم به دون تو میخوام زنده نباشه د دارم اذیت میشم نمی دون چمه حس کسی رو دارم که روبرجکه برجکی که احتمال میدم بریزه دادش کیوان شمام پسری سعید و درک میکنی حس اونو چون همجنسشی ولی من نه تا حالا به هیچ بنی بشری همچین حسی. رو نداشتم باید برم تا خوب شه تا این احساس و درک کنم مطمىن شم چیه تو چشاش که بغض میکنه نگا میکنم دوست دارم زمین و زمان پ آتیش بکشم فقط نمیدونم چمه همین سیما. اجی داغونم از دیشب که سعید گ یه کرده طرف طوفان. نرفتم بیچاره انقد گریه کرد که گشنه خوابید دارم دیوونه میشم واقعا

. گفت:

من فقط بخاطر خودش میرم

بارانا گفت:

دنیز احمقانه عمل نکن پای یه زندگی در میونه چطور میتونی اینقدر راحت از رفتن بگی تو دیوونه ای مردم باشوهری که دوسشون نداره میسازن اونوقت پسره داره برات میمیره تو این کارو باهاش میکنی لگد به بختت نزن خدا شانس دیگه به تو داده

دنیز گفت:

تو میگی چیحار کنم بارانا منم دوسش دارم ولی تو خودت خوب میدونی پارسالربعد عقد هرشب چیکار میکرد بخاطر همون کارشم الان من دیگه بجای شیطنت بشینم بچه بزرگ حنم بعدشم بنظرت ادم چه حالی پیدا میکنه وقتی از کسی که عاشقش شده تصویر بدی تو ذهنش باشه اره من دنیز دختر ارسلان و دریا دختری که غیر ممکن بود چیزی میخواد در دو دقیقه جلوش هباش عاشق یه پسر مغرور غد لجباز شودم بارانا تو بگو چی کار کنم به جون خودت سگش همون کارو میکنم منی که تاحالا بخاطر هیچ بنی بشری یه استحان جابجا نحردم

بارانا گفت:

اگه دوسش داری باید ببخشیش کاریه که شده الان می خوای چه غلطی کنی ؟ها؟باید غرورتو بذاری کنار و زندگیتو با دونفره دیگه تقسیم کنی نه اینکه فقط و فقط به فکر خودت باشی خونه بابات برات حاضر بود تموم شد رفت تو الان خونه شوهرتی حاضرم نشد نباید دهن باز کنی…
منطقی فکر کن
جوش آوردم

دنیز گفت:

بارانا به حرفات فکر کردم کاری هم که درست بود انجام دادم می‌دونم باید چیکار کنم تا بتونم برات جبران کنم یخواستم زود تر بیان ولی چون خاله هام اومده بودن درگیر مهمونا بودیم سعیدم خیلی خوبه منم از یه گردباد نجات پیدا کردم عاشقتم دختر برا تو کی بیام خواستگاری

SIMA گفت:

تف…
این بود دنیایی که بخاطرش لگد به شکم مادرم میزدم?
لعنت به این زندگی

بارانا گفت:

وااااااااای خدارو شکر دنیز خدارو شکر تو خودت زندگیتو نجات دادی عزیزمممم بهترین تصمیم بود گلم
گفتی خاستگار نگو دلم خونه

دنیز گفت:

چی شوده اجی سیما

SIMA گفت:

دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست 😔

دنیز گفت:

چرت نگو اگه تو نبودی الان طوفان مادر نداشت سعید میموندو با یه بیمارستان بی خبر از من منم د برو که رفتیم سعید پسر غد مغرو چطوری عاشق شد چطوری پابند من شد از این متعجب ما که جز دعوا کل کل چیزی نداشتیم پس چی شود جوری شده. که پسر خاله هام دامادای خالم. مسخرش میکنن میگن دیگه. و. قت شوهر کردن سعیده انقد عین دخترا عشوه میمد علی پسر خالم میگه اه دنیز حالم بد شذ بیا بگیرش خودشو کشت کوه رفتنی هم نفشه ریخته بودم دخترا جدا پسرام جدا خالمم گفت من طوفان نگه میدارم خونه شما برین که آقا گفت خانوما از ماشین بریزید پایین منو خانومم شما همه نقشمو خراب کرد. علی اومده بیخ گوشم میگه. جان میگ میگ یعنی جوجه رنگی و آقا سگه اذواج کردن بچم دارن اونم چه بچه ای چش ابی مو هاش پر کلاغی چالم که فعلا داره ولی تو چرا از دست خواستگار. دلت خونه

بارانا گفت:

خیلی خوشحالم کردی اما این تصمیم خودتم بود من راهنماییت کردم انتخاب که باخودت بود چه جوری دلت میومد این زندگی رو ول کنی بری همیشه به شادی باشه قربون طوفانم برم من بیا وبم عکسشو برام بفرست
هیچی ولش اونو

دنیز گفت:

باشه الان که نیستیم کوهیم رفتم بیدلر بود باش

بارانا گفت:

دنیزم اگه خواستی بیای وب ۵ غروب تا ۸ من هستم نرو تا من آن شم خب؟

دنیز گفت:

چطوری. بفرستم تو وب برات هرکاری کردم نشد راستی بعد عکس یه چیزم برات میفرستم نظر بده تو فقط بگو چطوری بفرستم چون حتی آنلاین بودنته هم معلوم نیست

بارانا گفت:

بیا وب قسمت قرمز رنگ پایین وب رو اون بزن اگه آنلاین بودم نوشته آنلاینم… بیا سلام کن من بهت میگم چطور بفرستی

بارانا گفت:

دنیز اگه اون قسمت قرمز رنگ پایین وب برات بالا نمیاد بایه مرور گر دیگه بیا که به روز شده باشه

دنیز گفت:

بارانا مگه پایین وب و نمیگی قرمزه نیست همش سفیده نوشته ها از بس درگیر این. وبه شودم همه کفری شودن از دستم سعیدم فکر میکنع. دارم. فکر فرار سرمه انقد مهربون شودم

بارانا گفت:

دنیز تو وبم کامنت بذار من همونجا بهت بگم اینجادیر تایید میشه ۵ غروب تا ۶ هستم شب ۱۲ به بعد هم هستم
زیر پستم نوشته نظرات بیااونجاکامنت بذار بهت بگم خب
چرا خودتو عذاب میدی آخه

دنیز گفت:

بارانا به پسر دایمم نشون دادم گفت نمیشه نظر داد چون قابلیت نظر دهی نداره

دنیز گفت:

بارانا داریم جدا میشیم امروز صبح رفتم دیدم بلاکم کردم من شلوار کوتاه لی گشاد با تاپ مشکی بالا نافی با کت مشکی با آرایش مشکی با کفش مشکی بنبند پاشنه بلند رفتم شرکت پسر نگعبان افتاد دنبالم سوات زدن قربون صدقم رفتنسعید دیدرفت با اون دعوا کرد بعد رفتم تو اتاق زد تو گوشم کاری که هیچکس نکرده بود حتی امیر اگه الان امیر بود وضعم این نبود گفت اول خوب کردم منم گفتم پس منم همیشه همینه اه بعد گفت به خدا دستم خورد حواسم نبود ولی اگه از دستم عاجزی نمیخوام بدبخت شی طاقتم تموم شوده طلاق میگیریم بارانا دیدی داره میره نمیتونم بگم نه چون غرور دارم ولی خو داره میره منو آورد خونه خودشم رفت رفت دادگاه فقط یه وار صدام کرد که من گفتم جونم نگام کرد گفت ایشالله خوشبخت شی گربه کوچلوم کی میخوا د مراقبت باشه بعد زیذ لب گفت خدایا من بدون جوجه رنگیم میمیرم خودت بهم صبر بده طاقت بیارم

بارانا گفت:

تو چه انتظاری ازش داری وقتی بااین تیپ میری بیرون خیلی …
برو بهش بگو دوسش داری بگو که بدون اون نمیتونی زندگی کنی مگه تو عشق غرور هم هست زنگ بزن باهاش صحبت کن عاصیش کردی تو به خدا بدونه اون چه زندگی می خوای داشته باشی کسی که به خاطر تواز خودش گذشت خیلی ارزش داره که به خاطرش از غرورت بگذری امیر این کارو نکرد چون تو زنش نبودی غیرت میفهمی چیه شوهرت دوست داره روت غیرت داره خیلی بچه ای به خدا خیلی
هر غلطی دلت می خواد بکن از این به بعد دیگه رو من حساب نکن

hani گفت:

آبجی بارانا منظورم تو نبودی عزیزم ایشالا تو زنده باشی عزیزم منظورم خودم بودم
امروزم تولدمه :))
چن تا از درسام ۱۹و ۱۸ بود همین
موفق باشی ابجی :))

SIMA گفت:

عزیز دلم تولدت مبارک 💕💟💔💞💝💓❤💙💚💛💜💋💗💖😘😍🎂🍬🍭🍹🍻🍦🌟🎊🎉🎇🎆🎄🎈🎁

بارانا گفت:

هانی معذرت واقعا
باتاخیر تولدت مبارک عزیزه دل به هرچی می خوای برسی آبجیه نازم

ستاره گفت:

مهسا،بارانا،هانی،کیوان،همتون خوبین حالتون خوبه
من همه نوشته هاتونو خوندم،از ته دلم واسه تک تکتون ارزوی خوشبختی می‌کنم کنار اونی ک دوسش دارین.
از اینکه واسه عشقتون میجنگین واقعا خوشحالم و امیدوارم همیشه همینطور باشع.
در ضمن کیوان جان تنها چیزی ک میتونم بهت بگم اینکه خیلی مردی خیای زیاد،ینی راحت میشه فهمید ک چقد عاشقی.
من هر کلمع از حرفاتو ک خوندم واقعا با همشون اشک ریختم،خیلی خوبه ک واسه عشقت هرکاری کردی و خوب تر از اون اینه ک ادم ی نفرو تو زندگیش داشته باشه ک اینجوری دوسش داشته باشه.
وایه همتون ارزوی موفقیت و خوشبختی میکنم.
خدانگهدارتون

بارانا گفت:

سلام دنیزم ببخشید واقعا من وبمو حذفیدم اگه مشکلت جدیه و به کمک من احتیاج داری یه وب بزن آدرسشو بزار اینجا من در خدمتم

بارانا گفت:

داداش کیوان از دستم ناراحت نباش نمیدونم بعد اون حرفا زندگیم اصلا یه جوره ناجوری شد امیدوارم دلخور نبوده باشی برام دعا کنی

Meysam گفت:

Heyf…vaghean heyf …Ahmad Solo Ba in sedash nitoonest be kheili ja ha berese,vali musice POPe Iran faght shode pool o party…Heyf az in estedaad.

Saeid گفت:

خدا کنه با ارشاد دونفری یاهنگ بخوونن
خیلی خوب میشه

Saeid گفت:

خدا کنه با ارشاد ی اهنگ بخونه

شایان گفت:

این یکی ازقشنگترین شعرای میلادواحمده

maji گفت:

SLM inja kojast , chie , eyde hamatoon mobarak , shad bashin , be eshghetoon beresin , pool baratoon meyar nabashe

سعید ارکیان گفت:

عالی بود



آرشیو

سریال های در حال پخش
محتوای این سایت مطابق با قوانین جمهوری اسلامی می باشد کمک به موسسه محک
مطالب محبوب